1. The general demoralization of Soviet society during the Brezhnev period affected the militia also and by the 1980s widespread corruption was reported.
[ترجمه گوگل]تضعیف عمومی جامعه شوروی در دوره برژنف بر شبه نظامیان نیز تأثیر گذاشت و در دهه 1980 فساد گسترده ای گزارش شد
[ترجمه ترگمان]روحیه عمومی جامعه شوروی در دوران زمامداری (برژنف)نیز بر شبه نظامیان تاثیر گذاشت و فساد شایع در دهه ۱۹۸۰ گزارش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روحیه عمومی جامعه شوروی در دوران زمامداری (برژنف)نیز بر شبه نظامیان تاثیر گذاشت و فساد شایع در دهه ۱۹۸۰ گزارش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The proportions of the mix in the Reagan/Brezhnev head are based on the number of nuclear warheads in each leader's arsenal.
[ترجمه گوگل]نسبت ترکیب در سر ریگان/برژنف بر اساس تعداد کلاهک های هسته ای در زرادخانه هر رهبر است
[ترجمه ترگمان]نسبت های مخلوط در سر (ریگان \/ برژنف)بر پایه تعداد کلاهک های هسته ای در هر یک از زرادخانه رهبران قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نسبت های مخلوط در سر (ریگان \/ برژنف)بر پایه تعداد کلاهک های هسته ای در هر یک از زرادخانه رهبران قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It was first enunciated by Leonid Brezhnev on his visit to Bonn in 1981 and then subsequently made famous by Gorbachev.
[ترجمه گوگل]این اولین بار توسط لئونید برژنف در سفر خود به بن در سال 1981 بیان شد و سپس توسط گورباچف به شهرت رسید
[ترجمه ترگمان]این اولین بار توسط لئونید برژنف در رابطه با بن در سال ۱۹۸۱ اعلام شد و سپس توسط گورباچف به شهرت رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این اولین بار توسط لئونید برژنف در رابطه با بن در سال ۱۹۸۱ اعلام شد و سپس توسط گورباچف به شهرت رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The Brezhnev leadership, like Stalin's, showed a proper regard for the political stakes in interstate rivalry.
[ترجمه گوگل]رهبری برژنف، مانند رهبری استالین، توجه مناسبی به خطرات سیاسی در رقابت بین دولتی نشان داد
[ترجمه ترگمان]رهبری (برژنف)مانند استالین در مورد خطرات سیاسی در رقابت های بین ایالتی یک نظر درست را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رهبری (برژنف)مانند استالین در مورد خطرات سیاسی در رقابت های بین ایالتی یک نظر درست را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But we can be sure that Brezhnev will exert every effort to regain the award when he visits Nixon.
[ترجمه گوگل]اما میتوانیم مطمئن باشیم که برژنف هنگام دیدار با نیکسون تمام تلاش خود را برای بازپسگیری جایزه به کار خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]اما ما می توانیم مطمئن باشیم که وقتی او از نیکسون دیدن می کند، تمام تلاش خود را برای بازیابی این جایزه انجام خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما ما می توانیم مطمئن باشیم که وقتی او از نیکسون دیدن می کند، تمام تلاش خود را برای بازیابی این جایزه انجام خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The legend about the making of Letter To Brezhnev starts it off.
[ترجمه گوگل]افسانه ساخت نامه به برژنف آن را آغاز می کند
[ترجمه ترگمان]افسانه ساخت (making)به (برژنف)شروع به کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افسانه ساخت (making)به (برژنف)شروع به کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Again like Brezhnev, Tsedenbal descended from the summit in the early 1980s.
[ترجمه گوگل]دوباره مانند برژنف، تسدنبال در اوایل دهه 1980 از قله فرود آمد
[ترجمه ترگمان]دوباره مانند برژنف، Tsedenbal از قله در اوایل دهه ۱۹۸۰ به پایین سرازیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوباره مانند برژنف، Tsedenbal از قله در اوایل دهه ۱۹۸۰ به پایین سرازیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Nabiyev had led the republic's Communist Party under Brezhnev, and was generally seen as a hard-line conservative.
[ترجمه گوگل]نبیف رهبری حزب کمونیست جمهوری را در زمان برژنف بر عهده داشت و عموماً به عنوان محافظهکار تندرو شناخته میشد
[ترجمه ترگمان]نبیف رهبری حزب کمونیست جمهوری را در دوران برژنف رهبری کرد و به طور کلی به عنوان یک محافظه کار افراطی شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نبیف رهبری حزب کمونیست جمهوری را در دوران برژنف رهبری کرد و به طور کلی به عنوان یک محافظه کار افراطی شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Giscard d'Estaing even went to meet Brezhnev in May 1980 to ease the sense of crisis.
[ترجمه گوگل]ژیسکاردستن حتی در می 1980 به ملاقات برژنف رفت تا از احساس بحران بکاهد
[ترجمه ترگمان](Giscard د Estaing)حتی در ماه می سال ۱۹۸۰ برای کاهش حس بحران به شرق (برژنف)رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان](Giscard د Estaing)حتی در ماه می سال ۱۹۸۰ برای کاهش حس بحران به شرق (برژنف)رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This spelled the end of the Brezhnev doctrine, under which Soviet military power enforced the loyalty of its peripheral satellite states.
[ترجمه گوگل]این به معنای پایان دکترین برژنف بود که بر اساس آن قدرت نظامی شوروی وفاداری کشورهای اقماری پیرامونی خود را تحمیل کرد
[ترجمه ترگمان]این کار به پایان دکترین برژنف اطلاق می شود که در آن قدرت نظامی شوروی وفاداری کشورهای خارجی خود را به اجرا در می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کار به پایان دکترین برژنف اطلاق می شود که در آن قدرت نظامی شوروی وفاداری کشورهای خارجی خود را به اجرا در می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Leonid Brezhnev ruled unchallenged in the Kremlin over what was still the Soviet Union.
[ترجمه گوگل]لئونید برژنف بدون هیچ چالشی در کرملین بر آنچه هنوز اتحاد جماهیر شوروی بود حکومت کرد
[ترجمه ترگمان](لئونید برژنف)در کرملین در مورد آنچه که هنوز اتحاد جماهیر شوروی بود، حکومت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان](لئونید برژنف)در کرملین در مورد آنچه که هنوز اتحاد جماهیر شوروی بود، حکومت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In San Clements, Brezhnev insisted on staying in the same compound as Nixon.
[ترجمه گوگل]در سن کلمنتز، برژنف اصرار داشت که در همان مجتمعی که نیکسون بود بماند
[ترجمه ترگمان]در سن Clements، برژنف اصرار داشتند در همان مجتمع بمانند (نیکسون)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در سن Clements، برژنف اصرار داشتند در همان مجتمع بمانند (نیکسون)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Undeterred, Brezhnev rambled on about its historical importance for the United States and the Soviet Union.
[ترجمه گوگل]برژنف که دلسرد نشده بود به اهمیت تاریخی آن برای ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی پرداخت
[ترجمه ترگمان]Undeterred (برژنف)در مورد اهمیت تاریخی خود برای ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی پرسه زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Undeterred (برژنف)در مورد اهمیت تاریخی خود برای ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی پرسه زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Brezhnev agreed that the corpse be destroyed.
[ترجمه گوگل]برژنف موافقت کرد که جسد نابود شود
[ترجمه ترگمان](برژنف)توافق کردند که جسد نابود شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان](برژنف)توافق کردند که جسد نابود شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. While Brezhnev calmly selected his victim, I reflected on the vulnerability of the greedy.
[ترجمه گوگل]در حالی که برژنف با آرامش قربانی خود را انتخاب کرد، من به آسیب پذیری حریصان فکر کردم
[ترجمه ترگمان]اما (برژنف)به آرامی قربانی خود را انتخاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما (برژنف)به آرامی قربانی خود را انتخاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید