breeze

/ˈbriːz//briːz/

معنی: نسیم، روح، بادملایم، باد شمال یا شمال شرقی، وزیدن
معانی دیگر: سبک باد، (امریکا - عامیانه) کار آسان، سهل، مثل آب خوردن، (عامیانه) به آسانی و تندی حرکت کردن، مثل باد رفتن، با آسودگی و سرعت رفتن یا آمدن، (انگلیس - عامیانه) سر و صدا، جنجال، شلوغی، (هواشناسی) بادی که سرعت آن بین چهار و سی و یک مایل در ساعت باشد (رجوع شود به: beaufort scale)، زغال نیم سوز، زغال سنگ و زغال تقریبا سوخته (که برای ساختن سمنت با سیمان مخلوط می کنند)، قطعات کوچک زغال و زغال سنگ (به قطر 1/27 سانتی متر یا کمتر)، زغال ریزه، خاکه زغال، وزیدن مانندنسیم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a light or gentle wind.
مشابه: breath, cat's-paw, current, draft, gust, light breeze, puff, sea breeze, whiff, wind, zephyr

- It was a hot day, but the breeze made it comfortable.
[ترجمه گوگل] روز گرمی بود، اما نسیم آن را راحت می کرد
[ترجمه ترگمان] روز گرمی بود، اما باد آن را راحت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: (informal) a simple or quickly accomplished task.
مترادف: cakewalk, cinch
مشابه: child's play, joke, picnic

- Her math homework was a breeze.
[ترجمه فاطمه💕] تکالیف ریاضی او آسان بود.
|
[ترجمه گوگل] تکالیف ریاضی او نسیم بود
[ترجمه ترگمان] تکالیف math یک نسیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: breezes, breezing, breezed
مشتقات: breezeless (adj.), breezelike (adj.)
(1) تعریف: to blow a light or gentle wind.
مترادف: waft
مشابه: blow

- It breezed comfortably during the evening.
[ترجمه ssss] در طول شب باد آرامی وزید
|
[ترجمه گوگل] در طول غروب به راحتی نسیم می‌وزید
[ترجمه ترگمان] در طول شب به آرامی به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: (informal) to progress or accomplish something quickly or with little effort.
مترادف: sail
متضاد: stumble
مشابه: coast, glide, romp, sweep

- He breezed through the test.
[ترجمه گلی] او آزمون را به راحتی پشت سر گذاشت.
|
[ترجمه گوگل] او از طریق آزمون نسیم
[ترجمه ترگمان] از آزمون رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She breezed past the reception desk.
[ترجمه گوگل] از کنار میز پذیرش گذشت
[ترجمه ترگمان] به سرعت از کنار میز پذیرش گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the breeze and the undulating surface of the lake
نسیم و سطح مواج دریاچه

2. the breeze animated the leaves
نسیم برگ ها را تکان می داد.

3. the breeze flared the candle
نسیم شعله ی شمع را به لرزه آورد.

4. the breeze wafted the clouds over the hills
نسیم،ابرها را بر فراز تپه ها به حرکت در آورد.

5. a balmy breeze flattered her skin
نسیم ملایمی پوستش را نوازش می داد.

6. a cool breeze that mitigated the heat
نسیم خنکی که گرما را کمتر می کرد.

7. a cool breeze was blowing
نسیم خنکی می وزید.

8. a fluky breeze
باد متغیر

9. a fresh breeze is blowing from kharazm
باد خنک از جانب خوارزم روان است

10. a light breeze
نسیم ملایم

11. a light breeze came up
نسیم خفیفی وزید.

12. a lively breeze
نسیم تند

13. a northeasterly breeze
نسیم شمال خاوری

14. a soft breeze
نسیم دلچسب

15. a tender breeze
نسیم ملایم

16. an eastern breeze
نسیم خاوری

17. an onshore breeze
نسیم کران سوی

18. the cool breeze braced the air
نسیم خنک هوا را تازه و مطبوع کرد.

19. the cool breeze rippled the lake's surface
نسیم خنک سطح دریاچه را لرزان کرد.

20. then a breeze came and dispelled the smoke
سپس نسیمی آمد و دود را پراکنده کرد.

21. in a breeze
(امریکا - عامیانه) به آسانی،به سهولت،با کوشش کم

22. a chilly morning breeze
نسیم سرد صبحگاهی

23. shoot (or bat) the breeze
(امریکا - خودمانی) گپ زدن،اختلاط کردن،وراجی کردن

24. a flag waving in the breeze
پرچمی که در نسیم در اهتزاز است.

25. the candle flickered in the breeze
(شعله ی) شمع در نسیم سوسو می زد.

26. branches that quaked in the spring breeze
شاخه هایی که در نسیم بهاری می لرزیدند

27. colorful flags were streaming in the breeze
پرچم های رنگارنگ در نسیم به اهتزاز درآمده بودند.

28. for her the examination was a breeze
برای او آن امتحان مثل آب خوردن بود.

29. hundreds of flags billowed in the breeze
صدها پرچم در نسیم موج می زد.

30. the flag ruffled in the morning breeze
پرچم در نسیم صبحگاهی موج می زد.

31. the leaves that trembled in the breeze
برگ هایی که در نسیم نوسان می کردند.

32. the quiver of leaves in the breeze
لرزش برگ ها در نسیم

33. that high ridge tends to exclude the breeze
آن تپه ی بلند جلو نسیم را می گیرد.

34. the sailboat came down spanking before the breeze
قایق بادی که به سرعت در نسیم حرکت می کرد سر رسید.

35. the ship's flags were flaunting in the breeze
پرچم های کشتی در نسیم در اهتزاز بود.

36. the quivering branches of a tree in a spring breeze
شاخه های لرزان درخت در نسیم بهاری

مترادف ها

نسیم (اسم)
airflow, flatus, air, breeze, breath, waft, light air, zephyr

روح (اسم)
nature, spirit, esprit, apparition, breeze, calmness, phantom, ghost, specter, sprite, psyche, spook, zing, placidity, numen, fantom, phantasm, phantasma, spunkie, umbra, wraith

باد ملایم (اسم)
breeze

باد شمال یا شمال شرقی (اسم)
breeze

وزیدن (فعل)
breeze, blow, puff, whiff

تخصصی

[عمران و معماری] نسیم
[زمین شناسی] باد شمال یاشمال شرقی، باد ملایم، نسیم، وزیدن
[آب و خاک] نسیم

انگلیسی به انگلیسی

• light wind; quarrel, feud
move quickly; blow softly
a breeze is a gentle wind.
if you breeze somewhere, you go there in a casual, confident way.

پیشنهاد کاربران

a light wind
something that is easy to achieve, often unexpectedly
عین آب خوردن
نسیم
سبک باد
Got a beautiful breeze blowing through
=
نسیم زیبایی در میان موهایم می وزد.
breeze =نسیم
breeze
breeze ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: نسیم
تعریف: بادی که سرعت آن بین 2 تا 13/5 متر بر ثانیه باشد
A light , pleasant wind
کار آسان، سهل، مثل آب خوردن، به آسانی و تندی کاری را انجام دادن، با آسودگی و سرعت کاری را انجام دادن
a gentle wind
The breeze felt wonderful on my cheek
نسیم که به گونه هام میخورد حس معرکه ای بهم دست میداد
Breeze : نسیم - باد ملایم gentle pleasent light wind
۲. کار آسان ( amr )
۳. تندی حرکت کردن
Sneeze : عطسه کردن
Squeeze : چلوندن - فشار دادن
نسیم, بادملایم
به معنی آسان . مثل easy . یعنی به جای آسان که میگیم easy میتونیم بگیم
breeze . ♥♥♥♥

باد ملایم
باد دلپذیر
نسیم
Pleasant wind
باد صبا
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس