breathe fire

پیشنهاد کاربران

به شدت عصبانی بودن همراه با فحش ، داغ کردن
نمونه :
the defeat has left him breathing fire | شکست خیلی عصبانیش کرد
Unless you want to get yelled at, stay away from the boss today—he's breathing fire over that printing mishap
...
[مشاهده متن کامل]

امروزو از رئیس به دور باش ، مگه دلت بخواد فحش بشنوفی - به خاطر لشتباه چاپی بدجوری داغ کرده