breastwork

/ˈbrestwɜːrk//ˈbrestwɜːk/

معنی: استحکام یا سنگر موقتی، نردهبندی عرشه جلو کشتی
معانی دیگر: سنگر موقت، دیواره ی پدافندی که با عجله بسازند، خاکریز جان پناه، سنگر ایستاده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a temporary, hastily built defensive fortification, usu. of breast height.

جمله های نمونه

1. Methods Perforate the outside breastwork of nasal cavity and dacryocyst underwent transnasal endoscopic used microwave and electric drill.
[ترجمه گوگل]روش ها سوراخ کردن سینه بیرونی حفره بینی و داکریوسیست تحت آندوسکوپی ترانس بینی مایکروویو و مته الکتریکی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]روش هایی که در خارج از حفره بینی قرار دارند و dacryocyst تحت پوشش مایکروویو و مته برقی قرار گرفته اند، تحت عمل قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. One of the shells landed on the breastwork of our shelter and did not explode.
[ترجمه گوگل]یکی از گلوله ها روی سینه پناهگاه ما فرود آمد و منفجر نشد
[ترجمه ترگمان]یکی از گلوله ها روی لبه پناه گاه ما فرود آمد و منفجر نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I feel very much like an officer who has stormed a breastwork despite his severe wounds.
[ترجمه گوگل]من خیلی شبیه افسری هستم که با وجود جراحات شدیدش به سینه ای حمله کرده است
[ترجمه ترگمان]من خیلی شبیه به یک افسر هستم که علی رغم زخم های شدید او به یک breastwork حمله کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Most brilliantly victorious day, when every house was a fortress, every window a breastwork .
[ترجمه احصان‌] درخشان ترین روز پیروزی وقتی بود که هرخانه یک قلعه بود، و هر پنجره یک سنگر بود
|
[ترجمه گوگل]درخشان ترین روز پیروز، زمانی که هر خانه یک قلعه بود، هر پنجره یک سینه
[ترجمه ترگمان]در روز پیروزی، همه خانه ها به سوی breastwork تاختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A swarthy boy opened a book and propped it nimbly under the breastwork of his satchel.
[ترجمه گوگل]پسری چرند کتابی را باز کرد و آن را زیر سینه کیفش گذاشت
[ترجمه ترگمان]پسرکی سیه چرده کتابی را باز کرد و به چابکی در زیر the جمع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the burning village I was visible to everyone and as soon as I dove into one of the trenches, the shell exploded on the breastwork .
[ترجمه گوگل]در روستای در حال سوختن برای همه قابل مشاهده بودم و به محض اینکه در یکی از سنگرها فرو رفتم، گلوله روی سینه منفجر شد
[ترجمه ترگمان]در دهکده سوزان، من برای همه قابل رویت بودم و به محض اینکه به یکی از سنگرها پناه بردم، گلوله در the منفجر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

استحکام یا سنگر موقتی (اسم)
breastwork

نرده بندی عرشه جلو کشتی (اسم)
breastwork

انگلیسی به انگلیسی

• temporary fortification

پیشنهاد کاربران

بپرس