bream

/ˈbriːm//briːm/

معنی: سیم
معانی دیگر: (جانورشناسی)، بریم (abramis brama)، انواع ماهیان دریایی از تیره ی sparidae، (قدیمی) حرارت دادن ته کشتی و ساییدن آن (به منظور تمیز کردن)، داغ کردن و خراشاندن، ماهی سیم

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: breams, breaming, breamed
• : تعریف: to clean (a ship's hull) of barnacles and other matter by applying heat and scraping.
اسم ( noun )
حالات: bream, breams
(1) تعریف: any of several types of freshwater fish with a deep, flat body and silver color.

(2) تعریف: any of several similar or related fish, such as sunfish, porgies, and bluegills.

جمله های نمونه

1. I have caught two-tone bream in winter, and not during a mild spell when hibernation could have been interrupted.
[ترجمه گوگل]من ماهی دو رنگ را در زمستان صید کرده ام و نه در طلسم خفیف که خواب زمستانی ممکن است قطع شود
[ترجمه ترگمان]در زمستان دو تن ماهی سیم را صید کردم، و نه در خلال یک افسون ملایم، وقتی که ممکن بود حرف او را قطع کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A sore-kneed Sid Bream gasped his way home and barely beat Barry Bonds' throw to end it.
[ترجمه گوگل]سید بریم که زانو درد کرده بود به سمت خانه رفت و به سختی پرتاب بری باندز را شکست داد تا آن را تمام کند
[ترجمه ترگمان]سید - سر راه خود را در سینه حبس کرد و به زحمت توانست Barry را بزند تا آن را به پایان برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. When I have a shoal of feeding bream in the swim I can not rest easy.
[ترجمه گوگل]هنگامی که من یک دسته از ماهی را در شنا تغذیه می کنم، نمی توانم راحت باشم
[ترجمه ترگمان]وقتی یک گله از ماهی سیم را در شنا دارم، خیالم راحت نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Limpley Stoke sewer outfall producing bream., with some chub throughout.
[ترجمه گوگل]خروجی فاضلاب لیمپلی استوک باعث تولید سیم می شود، با مقداری چله در سرتاسر
[ترجمه ترگمان]اگوی بزرگ Stoke است که ماهی سیم را تولید می کند با چند تا کیر داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I have heard it said that when bream break surface it is simply to obtain the extra oxygen available there.
[ترجمه گوگل]من شنیده ام که می گویند وقتی سطح سیم شکسته می شود صرفاً برای به دست آوردن اکسیژن اضافی موجود در آنجا است
[ترجمه ترگمان]شنیده ام که وقتی ماهیگیری سطحی را شروع کند، به سادگی می توان اکسیژن اضافی موجود را در آن به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some of the most famous big bream waters in Britain are the Cheshire and Shropshire meres.
[ترجمه گوگل]برخی از معروف‌ترین آب‌های ماهی بزرگ در بریتانیا، چشایر و شروپشایر هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از معروف ترین آب های این ماهی در بریتانیا the و Shropshire Shropshire هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A small shoal of big bream may patrol a beat no wider than five yards.
[ترجمه گوگل]یک دسته کوچک از ماهی بزرگ ممکن است با ضربانی که بیش از پنج یارد نباشد گشت زنی کند
[ترجمه ترگمان]دسته ای کوچک از ماهی سیم بزرگ شاید بیشتر از پنج متر رد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Very often bream have remarkably fixed movements and follow the same watery paths day by day.
[ترجمه گوگل]اغلب سيم ها حركات ثابتي دارند و روز به روز همان مسيرهاي آبي را طي مي كنند
[ترجمه ترگمان]بیش از حد به طور قابل ملاحظه ای حرکت می کنند و روز به روز از همان مسیرهای پر آب در روز پیروی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You should be ready, however, for those awkward bream that decide to use their vast body area like kites.
[ترجمه گوگل]با این حال، شما باید برای آن ماهی های بی دست و پا که تصمیم می گیرند از ناحیه وسیع بدن خود مانند بادبادک استفاده کنند، آماده باشید
[ترجمه ترگمان]با این حال، شما باید حاضر باشید برای آن ماهی گول که تصمیم می گیرند از مناطق وسیع بدن خود مانند بادبادک استفاده کنند، آماده باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Winsford Flash will be tried for bream while large roach often take caster and hemp on the Red Lion and Aerosol.
[ترجمه گوگل]وینسفورد فلش را برای سیم امتحان می‌کنند، در حالی که سوسک‌های بزرگ معمولاً شیر قرمز و آئروسل را می‌خورند
[ترجمه ترگمان]فلش Winsford برای این کار آزمایش خواهد شد، در حالی که یک سوسک بزرگ اغلب caster و hemp را بر روی شیر قرمز و aerosol می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Bream, carp and roach, on pole fished bronze maggot.
[ترجمه گوگل]ماهی کپور، کپور و سوسک، روی انگل برنزی ماهیگیری قطبی
[ترجمه ترگمان]ماهی کپور، ماهی کپور و یک سوسک bronze
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Dorset Stour. Good bags of roach, bream and chub throughout.
[ترجمه گوگل]دورست استور در سرتاسر کیسه های خوبی از سوسک، ماهی و سیخ
[ترجمه ترگمان]Stour دورست کیسه های مناسب برای گرفتن ماهی، ماهی سیم و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Bream are a long-lived species and a six or seven pound fish is likely to be an elderly one.
[ترجمه گوگل]سيم يك گونه با عمر طولاني است و يك ماهي شش يا هفت پوندي احتمالاً يك ماهي مسن است
[ترجمه ترگمان]Bream یک گونه زنده و شش یا هفت پوندی هستند که احتمالا یک ماهی مسن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Bream below South Accommodation bridge in Hunslet.
[ترجمه گوگل]بریم زیر پل اقامتگاه جنوبی در هانسلت
[ترجمه ترگمان]Bream زیر پل اقامت جنوبی در Hunslet
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سیم (اسم)
string, chord, argent, silver, cord, wire, bream, line, money, pus

انگلیسی به انگلیسی

• type of fish

پیشنهاد کاربران

بپرس