break wind


(انگلیس - خودمانی - در قمار) تمام پول بانک را بردن، گوزیدن، چسیدن، ضرطه در کردن، تیز دادن، باد ول کردن، باد شکن

جمله های نمونه

1. The boy might break wind or say a naughty word and forfeit the protection of that great white spirit.
[ترجمه Ra] این پسر ممکن است بادی رها کند یاکلمه ای بی ادبانه بگوید و حمایت روح بزرگ سفید را از دست بدهد
|
[ترجمه گوگل]پسر ممکن است باد را بشکند یا کلمه ای شیطانی بگوید و محافظت از آن روح سفید بزرگ را از دست بدهد
[ترجمه ترگمان]پسر ممکن است باد را بشکند و یا کلمه شیطانی بگوید و حمایت آن روح سفید بزرگ را از دست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Lifting up one of his legs he broke wind loudly, causing Sarah to purse her lips.
[ترجمه گوگل]با بلند کردن یکی از پاهایش، باد را با صدای بلند شکست و باعث شد سارا لب هایش را جمع کند
[ترجمه ترگمان]یکی از پاهایش را بالا برد و با صدای بلندی شروع به دویدن کرد و باعث شد که سارا لبش را ببندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ralph Grunte woke late in his room on the top floor of the Grand Hotel, and broke wind.
[ترجمه گوگل]رالف گرونته در اتاق خود در طبقه بالای هتل بزرگ دیر از خواب بیدار شد و باد را شکست
[ترجمه ترگمان]رالف Grunte در اتاق خود در طبقه بالای هتل گراند بیدار شد و باد را شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We can, for instance, break wind, drop one, pass gas, let one fly, step on a duck, or cut the cheese.
[ترجمه گوگل]مثلاً می‌توانیم باد را بشکنیم، یکی را رها کنیم، گاز را رد کنیم، اجازه دهیم یکی پرواز کند، پا روی یک اردک بگذارد، یا پنیر را برش دهیم
[ترجمه ترگمان]برای مثال، ما می توانیم باد را شکست، یکی را رها کنیم، از گاز عبور کنیم، اجازه دهیم یک پرواز کند، یک اردک قدم بردارد، یا پنیر را قطع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In a moment, the rain break wind, bright skies in a rainbow appeared!
[ترجمه گوگل]در یک لحظه، باد شکسته باران، آسمان روشن در رنگین کمان ظاهر شد!
[ترجمه ترگمان]در یک لحظه باد باران، آسمان روشن، آسمان روشن پدیدار شد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It's a "factual reality" that beans make you break wind, says South Africa's advertising watchdog.
[ترجمه گوگل]دیده‌بان تبلیغات آفریقای جنوبی می‌گوید این یک «واقعیت واقعی» است که لوبیا باعث می‌شود باد را بشکنید
[ترجمه ترگمان]ناظر تبلیغاتی آفریقای جنوبی می گوید این یک واقعیت واقعی است که لوبیا شما را تبدیل به باد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Can" go to the hair turn" carry out the democracy?Mao Zedong lie in the memorial hall, how would hinder the democracy?Break wind! You are all imperialistic henchmans!
[ترجمه گوگل]آیا می توانید "به نوبت مو بروید" دموکراسی را انجام دهید؟ مائو تسه تونگ در سالن یادبود دروغ می گویید، چگونه مانع دموکراسی می شود؟ باد را بشکنید! شما همه سرسپردگان امپریالیستی هستید!
[ترجمه ترگمان]آیا می تواند به سمت مو برود و دموکراسی را اجرا کند؟ مایو تسه تونگ در تالار یادبود، چگونه مانع دموکراسی می شود؟ باد را بشکن! همه شما henchmans imperialistic!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So, when those cows break wind, not only it is stinky, but it's cutting a hole in the ozone!
[ترجمه گوگل]بنابراین، وقتی آن گاوها باد را می شکنند، نه تنها بدبو می شود، بلکه سوراخی در ازن ایجاد می کند!
[ترجمه ترگمان]بنابراین، وقتی آن گاوها باد را می شکنند، نه تنها آن بوی زننده است، بلکه سوراخی در اوزون ایجاد می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Why do men break wind more than women.
[ترجمه گوگل]چرا مردان بیشتر از زنان باد می شکنند؟
[ترجمه ترگمان]چرا مردان بیشتر از زنان باد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One day, the monkey hears the fox: "You guessed what the elephant does break wind hits a song name is?"
[ترجمه گوگل]یک روز، میمون صدای روباه را می شنود: "حدس زدی که فیل چه کاری انجام می دهد، اسم آهنگ را شکست می دهد؟"
[ترجمه ترگمان]یک روز میمون صدای روباه را می شنود: \" شما حدس می زنید که چه چیزی باد را می شکند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When you tasted poverty and embarrassed, will then understand the pride and dignity are all break wind.
[ترجمه گوگل]وقتی طعم فقر و خجالت را چشیدی، آن وقت می فهمی غرور و عزت همه باد شکسته است
[ترجمه ترگمان]وقتی که شما طعم فقر و ناراحتی را مزه می کنید، بعد متوجه خواهید شد که افتخار و شان همه باد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Spring and artless Enpa river, the slightest depression struggle for you, for your clothes wide shoes, thin, for your tears wet screens, I do not know when will break wind and rain.
[ترجمه گوگل]بهار و رود بی هنر انپا، کوچکترین افسردگی برای تو می جنگد، برای لباست کفش های گشاد، نازک، برای اشک هایت صفحه های خیس، نمی دانم کی باد و باران خواهد شکست
[ترجمه ترگمان]بهار و artless، کوچک ترین کش مکش برای تو، برای لباس های گشاد، نازک، نازک، برای اشک های wet، نمی دانم کی باد و باران را می شکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is so embarrassed that I often have indigestion and then. . . break wind.
[ترجمه گوگل]آنقدر خجالت می کشم که اغلب دچار سوء هاضمه می شوم و بعد شکستن باد
[ترجمه ترگمان]خیلی خجالت آوره که من اغلب دچار سو هاضمه و then میشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pass gas, emit gas from the anus, fart (slang)

پیشنهاد کاربران

بپرس