break the record

جمله های نمونه

1. He failed in his attempt to break the record.
[ترجمه گوگل]او در تلاش برای شکستن رکورد شکست خورد
[ترجمه ترگمان]در تلاش برای شکستن رکورد شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She went away disappointed after getting tantalisingly close to breaking the record.
[ترجمه گوگل]او پس از اینکه به طرز وسوسه انگیزی به شکستن رکورد نزدیک شد، ناامید رفت
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که نزدیک بود رکورد بشکند، ناامید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She didn't manage to break the record, but it was a good try.
[ترجمه گوگل]او موفق به شکستن رکورد نشد، اما تلاش خوبی بود
[ترجمه ترگمان]او موفق نشد رکورد را بشکند، اما تلاش خوبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We broke the record in 1997 and hit $ 1 trillion for the gross state product.
[ترجمه گوگل]ما رکورد را در سال 1997 شکستیم و به 1 تریلیون دلار برای تولید ناخالص دولتی رسیدیم
[ترجمه ترگمان]ما در سال ۱۹۹۷ رکورد را شکست و به ۱ تریلیون دلار برای تولید ناخالص ملی رسیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But Bailey broke the record for winnings by a jockey, pulling in $ 3 million in purses.
[ترجمه گوگل]اما بیلی رکورد برنده شدن توسط یک جوکی را شکست و 3 میلیون دلار کیف کرد
[ترجمه ترگمان]اما بیلی رکورد برنده شدن با یه اسب رو شکست و ۳ میلیون ها رو تو کیف جمع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I like helping Daniel break world records and it pays well, but I want to be the man breaking the records.
[ترجمه گوگل]من دوست دارم به دنیل در شکستن رکوردهای جهانی کمک کنم و این کار خوب است، اما می خواهم مردی باشم که رکوردها را می شکند
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم به کمک \"دنیل\" کمک کنم و پولش رو بده ولی من میخوام کسی باشم که مدارک رو بهم میزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Keep going! You can break the record!
[ترجمه گوگل]ادامه بده! شما می توانید رکورد را بشکنید!
[ترجمه ترگمان]! ادامه بده تو می تونی رکورد بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Stiles had 13 points in the first half, then quickly broke the record as the second half got under way.
[ترجمه گوگل]استایلز در نیمه اول 13 امتیاز کسب کرد، سپس با شروع نیمه دوم به سرعت رکورد را شکست
[ترجمه ترگمان]Stiles ۱۳ امتیاز در نیمه اول داشت، سپس به سرعت رکورد را به عنوان نیمه دوم به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was the eighth to break the record.
[ترجمه گوگل]او هشتمین نفری بود که این رکورد را شکست
[ترجمه ترگمان]او هشتم برای شکستن رکورد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He is trying his best to break the record.
[ترجمه گوگل]او تمام تلاش خود را می کند تا رکورد را بشکند
[ترجمه ترگمان]داره سعی می کنه رکورد رو بشکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He set out to break the record for the English Channel swim.
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت تا رکورد شنای کانال انگلیسی را بشکند
[ترجمه ترگمان]او قصد داشت رکورد شنا را برای شنا کردن کانال انگلستان به هم بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He did very well, but he failed to break the record.
[ترجمه گوگل]او خیلی خوب کار کرد، اما نتوانست رکورد را بشکند
[ترجمه ترگمان]اون خیلی خوب بود ولی موفق نشد رکورد بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He did very well, but failed to break the record.
[ترجمه گوگل]او خیلی خوب کار کرد، اما نتوانست رکورد را بشکند
[ترجمه ترگمان]کارش را خوب انجام داد، اما موفق نشد رکورد را بشکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She outdid herself to break the record she had set.
[ترجمه Uncle Artin] وجدانا خودش تجاوز کرد ؟ حتی گوگل هم بهتر اینو ترجمه کرده . اون خیلی بیشتر از قبلش تلاش کرد تا رکوردی که در گذشته ثبت کرده بود بشکند.
|
[ترجمه گوگل]او برای شکستن رکوردی که به ثبت رسانده بود، از خودش پیشی گرفت
[ترجمه ترگمان]او از خودش تجاوز کرده بود تا رکورد او را بشکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Keep your finger cross ( that ) I'll break the record.
[ترجمه گوگل]صلیب انگشتت را نگه دار (که) من رکورد را خواهم شکست
[ترجمه ترگمان]انگشتت رو بردار من رکورد رو می شکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• surpass the highest score (or fastest time, etc.)

پیشنهاد کاربران

smash a record هم میگن
Break the record in something
رکورد چیزی را شکستن

بپرس