break the mould

پیشنهاد کاربران

سنت شکنی کردن
I was built to break the mould🔲
سد شکنی کردن
( mould - breaking )
adjective
characterized by bold originality; pioneering:
it was a controversial and mold - breaking TV drama.
�اصطلاح� نقض کردن الگوها، سنت شکنی، سنت چیزی را شکستن
قطع زنجیره وقالب شکل گرفته
نو آوری، متفاوت بودن، مطابق مد و روتین رفتار نکردن
هنجارشکنی

بپرس