break the egg in somebody's pocket
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
خراب کردن برنامه های کسی یا ایجاد مزاحمت و اختلال برای فردی دیگر است، اغلب به طور ناگهانی یا غیرمنتظره.
این اصطلاح نماد ایجاد مانع، خراب کردن فرصت ها یا دخالت در امور دیگران است. ممکن است به صورت عمدی یا تصادفی رخ دهد و مانع موفقیت فرد شود.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف؛ Sabotage, ruin plans, interfere, obstruct, hinder
مثال؛
He was about to close the deal, but his competitor broke the egg in his pocket by revealing confidential information.
She had planned a surprise party, but her friend accidentally broke the egg in her pocket by mentioning it to the guest of honor.
The sudden policy change broke the egg in many people's pockets, forcing them to rethink their strategies.
این اصطلاح نماد ایجاد مانع، خراب کردن فرصت ها یا دخالت در امور دیگران است. ممکن است به صورت عمدی یا تصادفی رخ دهد و مانع موفقیت فرد شود.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف؛ Sabotage, ruin plans, interfere, obstruct, hinder
مثال؛
نقشه کسی را نقش بر آب کردن، دست کسی را رو کردن
به طور کلی زمانی به کار میرود که نقشه یا برنامه مخفی شخصی بر ملا میشود.