break the bank


خود را از عادت یا اعتیادی رهانیدن، (انگلیس - خودمانی - در قمار) تمام پول بانک را بردن

جمله های نمونه

1. A new hard drive doesn't have to break the bank.
[ترجمه گوگل]یک هارد دیسک جدید نیازی به شکستن بانک نیست
[ترجمه ترگمان]یک رانندگی سخت جدید لازم نیست بانک را بشکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It only costs £That's not going to break the bank.
[ترجمه گوگل]این فقط £ هزینه دارد که بانک را خراب نمی کند
[ترجمه ترگمان]این فقط یه پوند هزینه داره که بانک رو break
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Come on! One evening at the theatre won't break the bank.
[ترجمه گوگل]بیا دیگه! یک غروب در تئاتر پول را خراب نمی کند
[ترجمه ترگمان]! زود باش یک شب در تئاتر بانک را نخواهد شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. At under £500 it won't break the bank either.
[ترجمه گوگل]با قیمت کمتر از 500 پوند نیز بانک را خراب نمی کند
[ترجمه ترگمان]در زیر ۵۰۰ پوند، بانک را نخواهد شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Should Johnson return to the Dolphins, he will break the bank.
[ترجمه گوگل]اگر جانسون به دلفین ها بازگردد، بانک را شکست خواهد داد
[ترجمه ترگمان]اگر جانسون به دلفین ها برگردد، او بانک را شکست خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Attractive bathrooms need not break the bank.
[ترجمه گوگل]حمام های جذاب نیازی به شکستن بانک ندارند
[ترجمه ترگمان]bathrooms نباید بانک را از بین ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But you don't have to break the bank to look and feel your best.
[ترجمه گوگل]اما برای اینکه بهترین ظاهر و احساس خود را داشته باشید، لازم نیست پول را بشکنید
[ترجمه ترگمان]اما تو مجبور نیستی بانک رو بشکنی و احساس بهتری داشته باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He tried to break the bank at Monte Carlo.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد بانک مونت کارلو را بشکند
[ترجمه ترگمان]سعی کرد بانک را در مونت کارلو به هم بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sustainable development will not break the bank.
[ترجمه گوگل]توسعه پایدار بانک را خراب نمی کند
[ترجمه ترگمان]توسعه پایدار بانک را از بین نخواهد برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Next year if we can break the bank, will usher in another period of rapid growth.
[ترجمه گوگل]سال آینده اگر بتوانیم بانک را بشکنیم، دوره دیگری از رشد سریع را آغاز خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]سال آینده اگر بتوانیم بانک را بشکنیم، دوره دیگری از رشد سریع را ایجاد خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We can just get a sandwich if you want-that won't break the bank.
[ترجمه گوگل]اگر بخواهید ما فقط می توانیم یک ساندویچ بگیریم - این باعث خرابی بانک نمی شود
[ترجمه ترگمان]اگه بخوای می تونیم یه ساندویچ بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Shakespeare market a very good one through tackle dealers at a price that will not break the bank.
[ترجمه گوگل]شکسپیر یک بازار بسیار خوب را از طریق فروشندگان فروش با قیمتی که بانک را خراب نمی کند، به بازار عرضه می کند
[ترجمه ترگمان]بازار شکسپیر از طریق برخورد با فروشندگان با قیمتی که بانک را می شکند، بسیار خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I would like to gather everyone somewhere warm and appealing to all ages and not break the bank in doing so.
[ترجمه گوگل]من دوست دارم همه را در جایی گرم و جذاب برای همه سنین جمع کنم و با این کار پول را شکست ندهم
[ترجمه ترگمان]دلم می خواهد هر کسی را در جایی گرم و گرم جمع کنم و از این کار لذت ببرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I know the options will cost a lot, but doing nothing could break the bank.
[ترجمه گوگل]من می دانم که گزینه ها هزینه زیادی خواهند داشت، اما انجام هیچ کاری می تواند بانک را خراب کند
[ترجمه ترگمان]می دانم که این گزینه ها بسیار گران خواهند ماند، اما هیچ کاری از دستشان بر نمی آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• win everything in the fund (roulette)

پیشنهاد کاربران

آتیش زدن به مال
خیلی گرون بودن
ته جیب رو تکوندن، بی پول شدن
informal
to cost too much, or spend too much money/ cost more than one can afford
هزینه/ خرج زیادی کردن، بیش از استطاعت مالی، خرج کردن
There are insurance policies available that will not break the bank
...
[مشاهده متن کامل]

There are ways of boosting a traditional business without breaking the bank
"at �30, the shirts won't break the bank"

تکاندن ته حساب بانکی
( به کنایه ) یه خزانه خرج چیزی کردن
خزانه را ( برای خرید چیزی ) خالی کردن
پول زیادی خرج کردن
همه پول خود را خرج کردن
ورشکسته شدن
همه پول خودرا خرج کردن
I don t want you to break the bank من از تو نمی خوام که همه پولتو خرج کنی .
خیلی هزینه داشتن ، خیلی گران بودن
پول زیاد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس