🔸 معادل فارسی:
شکستن پاکی / نقض دوره ی ترک / بازگشت به مصرف
در زبان تخصصی یا محاوره ای:
زدن دوباره، ترک رو شکستن، پاکی رو خراب کردن
- - -
🔸 تعریف ها:
۱ ▪️ ** ( اعتیاد – بازگشت به مصرف ) :**
... [مشاهده متن کامل]
وقتی فردی که دوره ای از ترک یا پاکی رو پشت سر گذاشته، دوباره به مصرف مواد یا الکل برمی گرده. این عبارت معمولاً با بار احساسی منفی همراهه و نشونه ی لغزش یا شکست در مسیر درمانه.
مثال: After 8 months clean, he broke his sobriety with a single pill.
بعد از ۸ ماه پاکی، با یه قرص دوباره زد.
۲ ▪️ ** ( روان پزشکی – رفتار پرخطر ) :**
نقض آگاهانه یا ناگهانی تعهد به ترک، که می تونه ناشی از فشار روانی، وسوسه، یا موقعیت های محرک باشه.
مثال: Emotional trauma often leads people to break sobriety.
ضربه های روانی اغلب باعث شکستن پاکی می شن.
۳ ▪️ ** ( درمان اعتیاد – مداخله ) :**
در برنامه های درمانی، شکستن پاکی نیازمند مداخله ی فوریه تا از عود کامل جلوگیری بشه.
مثال: Counselors track triggers that may cause patients to break sobriety.
مشاورها عوامل محرک رو زیر نظر دارن که ممکنه باعث شکستن پاکی بشه.
- - -
🔸 مترادف ها:
عبارت هایی مثل *relapse*، *fall off the wagon*، *slip*، و *lose sobriety* همگی به معنای بازگشت به مصرف پس از ترک هستن.
هر کدوم شدت یا زمینه ی خاصی دارن—مثلاً *slip* معمولاً به لغزش کوچک اشاره داره، در حالی که *relapse* می تونه عود کامل باشه.
🔸 متضادها:
عبارت هایی مثل *stay sober*، *maintain sobriety*، *stay clean*، و *uphold recovery* نشون دهنده ی حفظ ترک و ادامه ی مسیر درمان ان.
- - -
🔸 ریشه شناسی:
"Break" یعنی شکستن، و "Sobriety" به معنی حالت پرهیز از مصرف مواد یا الکل.
این ترکیب از دهه ی ۱۹۷۰ در ادبیات درمان اعتیاد رایج شد، به ویژه در گروه های حمایتی مثل Alcoholics Anonymous.
شکستن پاکی / نقض دوره ی ترک / بازگشت به مصرف
در زبان تخصصی یا محاوره ای:
زدن دوباره، ترک رو شکستن، پاکی رو خراب کردن
- - -
🔸 تعریف ها:
۱ ▪️ ** ( اعتیاد – بازگشت به مصرف ) :**
... [مشاهده متن کامل]
وقتی فردی که دوره ای از ترک یا پاکی رو پشت سر گذاشته، دوباره به مصرف مواد یا الکل برمی گرده. این عبارت معمولاً با بار احساسی منفی همراهه و نشونه ی لغزش یا شکست در مسیر درمانه.
مثال: After 8 months clean, he broke his sobriety with a single pill.
بعد از ۸ ماه پاکی، با یه قرص دوباره زد.
۲ ▪️ ** ( روان پزشکی – رفتار پرخطر ) :**
نقض آگاهانه یا ناگهانی تعهد به ترک، که می تونه ناشی از فشار روانی، وسوسه، یا موقعیت های محرک باشه.
مثال: Emotional trauma often leads people to break sobriety.
ضربه های روانی اغلب باعث شکستن پاکی می شن.
۳ ▪️ ** ( درمان اعتیاد – مداخله ) :**
در برنامه های درمانی، شکستن پاکی نیازمند مداخله ی فوریه تا از عود کامل جلوگیری بشه.
مثال: Counselors track triggers that may cause patients to break sobriety.
مشاورها عوامل محرک رو زیر نظر دارن که ممکنه باعث شکستن پاکی بشه.
- - -
🔸 مترادف ها:
عبارت هایی مثل *relapse*، *fall off the wagon*، *slip*، و *lose sobriety* همگی به معنای بازگشت به مصرف پس از ترک هستن.
هر کدوم شدت یا زمینه ی خاصی دارن—مثلاً *slip* معمولاً به لغزش کوچک اشاره داره، در حالی که *relapse* می تونه عود کامل باشه.
🔸 متضادها:
عبارت هایی مثل *stay sober*، *maintain sobriety*، *stay clean*، و *uphold recovery* نشون دهنده ی حفظ ترک و ادامه ی مسیر درمان ان.
- - -
🔸 ریشه شناسی:
"Break" یعنی شکستن، و "Sobriety" به معنی حالت پرهیز از مصرف مواد یا الکل.
این ترکیب از دهه ی ۱۹۷۰ در ادبیات درمان اعتیاد رایج شد، به ویژه در گروه های حمایتی مثل Alcoholics Anonymous.