break new ground
1- مخل شدن، مزاحم شدن، سرزده وارد شدن 2- کلام کسی را قطع کردن، ابداع کردن، بنای تازه ای را آغاز کردن
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
بدعت گذاشتن
طرحی نو درانداختن
متفاوت از دیگران رفتار کردن
انجام کار یا کشف کردن چیز جدیدی/ انجام دادن کار مفید و خلاقانه
... [مشاهده متن کامل]
به جنبه های جدید و متفاوتی پرداختن، بنای تازه ای نهادن
انجام دادن چیزی که قبلا انجام نشده است.
کشف کردن امکانات جدید