1. He always breaks faith with his clients.
[ترجمه abbas] او هیچ وقت بر سر قولی که به موکلش میده نمیمونه|
[ترجمه گوگل]او همیشه ایمان خود را با مشتریانش می شکند[ترجمه ترگمان]اون همیشه به مشتری هاش ایمان داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. How could he tell them the truth without breaking faith with the Party?
[ترجمه گوگل]چگونه میتوانست بدون شکستن ایمان به حزب، حقیقت را به آنها بگوید؟
[ترجمه ترگمان]چطور می توانست حقیقت را بدون شکستن ایمان به حزب بگوید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چطور می توانست حقیقت را بدون شکستن ایمان به حزب بگوید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. If we don't, we're breaking faith with our people!
[ترجمه گوگل]اگر این کار را نکنیم، ایمان را با مردم خود شکسته ایم!
[ترجمه ترگمان]اگر این کار را نکنیم، ما به مردم خودمان ایمان داریم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر این کار را نکنیم، ما به مردم خودمان ایمان داریم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Officials have denied reports that the U. S. had broken faith with the island's government.
[ترجمه گوگل]مقامات گزارش هایی مبنی بر شکستن ایمان ایالات متحده به دولت جزیره را رد کرده اند
[ترجمه ترگمان]مقامات گزارش ها مبنی بر این که ایالات متحده آمریکا است را تکذیب کرده اند اس ایمان خود را با حکومت جزیره درهم شکسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مقامات گزارش ها مبنی بر این که ایالات متحده آمریکا است را تکذیب کرده اند اس ایمان خود را با حکومت جزیره درهم شکسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I broke faith with them.
[ترجمه گوگل]من ایمانم را با آنها شکستم
[ترجمه ترگمان]من به آن ها ایمان داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من به آن ها ایمان داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Good faith and break faith are contradictory, but in some conditions it can be unified.
[ترجمه گوگل]حسن نیت و شکست ایمان متناقض هستند، اما در برخی شرایط می توان آنها را متحد کرد
[ترجمه ترگمان]ایمان و ایمان break متناقض است، اما در برخی شرایط می تواند متحد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ایمان و ایمان break متناقض است، اما در برخی شرایط می تواند متحد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Should you be swallowed by dark and break faith?
[ترجمه گوگل]آیا باید تاریکی شما را بلعید و ایمان را شکست؟
[ترجمه ترگمان]آیا باید در تاریکی بلعیده بشی و ایمانت رو از دست بدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا باید در تاریکی بلعیده بشی و ایمانت رو از دست بدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He ought not to break faith with her.
[ترجمه گوگل]او نباید ایمانش را با او بشکند
[ترجمه ترگمان]نباید به او ایمان داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نباید به او ایمان داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. If you break faith and try to take advantage, I'll find someone else to work with.
[ترجمه گوگل]اگر ایمانت را شکستی و سعی کنی از مزیت استفاده کنی، من شخص دیگری را برای کار با او پیدا خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]اگر ایمان داشته باشی و سعی کنی از من سو استفاده کنی، من یکی دیگه رو پیدا می کنم که باه اش کار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر ایمان داشته باشی و سعی کنی از من سو استفاده کنی، من یکی دیگه رو پیدا می کنم که باه اش کار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It remains consistent and never break faith.
[ترجمه گوگل]ثابت می ماند و هرگز ایمان را نمی شکند
[ترجمه ترگمان]آن ثابت می ماند و هرگز ایمان را از بین نمی برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ثابت می ماند و هرگز ایمان را از بین نمی برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. if you break faith and try to take advantage, i'll find someone else to work with. can you live with that?
[ترجمه گوگل]اگر ایمان خود را شکست دهید و سعی کنید از مزیت استفاده کنید، شخص دیگری را برای کار با او پیدا خواهم کرد آیا می توانید با آن زندگی کنید؟
[ترجمه ترگمان]اگر ایمانت را از دست بدی و سعی کنی برتری بدست بیاری، من یکی دیگه را پیدا می کنم که باه اش کار کنه می تونی باه اش زندگی کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر ایمانت را از دست بدی و سعی کنی برتری بدست بیاری، من یکی دیگه را پیدا می کنم که باه اش کار کنه می تونی باه اش زندگی کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The day, the man does not break faith, he was perfect.
[ترجمه گوگل]روزی که مرد ایمان نمی شکند، کامل بود
[ترجمه ترگمان] اون روز، اون مرد ایمان رو به هم نمیزنه، اون عالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون روز، اون مرد ایمان رو به هم نمیزنه، اون عالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. While credit problems get serious, a variety of factors that promote to break faith will continue to strengthen.
[ترجمه گوگل]در حالی که مشکلات اعتباری جدی می شود، عوامل مختلفی که باعث شکستن ایمان می شوند، همچنان تقویت خواهند شد
[ترجمه ترگمان]در حالی که مشکلات اعتباری جدی می شوند، عوامل مختلفی که ترویج ایمان را ترویج می کنند به تقویت ادامه خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که مشکلات اعتباری جدی می شوند، عوامل مختلفی که ترویج ایمان را ترویج می کنند به تقویت ادامه خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The whole assembly of the LORD says: 'How could you break faith with the God of Israel like this? How could you turn away from the LORD and build yourselves an altar in rebellion against him now?
[ترجمه گوگل]تمام جماعت خداوند می گویند: «چگونه توانستی اینگونه به خدای اسرائیل ایمان بیاوری؟ چگونه توانستید از خداوند روی برگردانید و اکنون برای خود قربانگاهی برای شورش بر ضد او بسازید؟
[ترجمه ترگمان]تمام مجمع لرد می گوید: چگونه می توانید ایمان خود را به خدای اسرائیل از این قبیل بشکنید؟ چطور ممکن است که شما از لرد ولدمورت فرار کنید و در قیام علیه او یک قربانگاه بسازید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمام مجمع لرد می گوید: چگونه می توانید ایمان خود را به خدای اسرائیل از این قبیل بشکنید؟ چطور ممکن است که شما از لرد ولدمورت فرار کنید و در قیام علیه او یک قربانگاه بسازید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید