break bread


نان و نمک همدیگر را خوردن، خوردن، هم خوراک شدن، همسفره شدن

جمله های نمونه

1. I little thought that I should be breaking bread and pouring wine with you.
[ترجمه گوگل]کمی فکر می کردم که با تو نان بشکنم و شراب بریزم
[ترجمه ترگمان]من کمی فکر کردم که باید نان را بشکنم و با تو شراب بریزم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I have broken bread with them.
[ترجمه گوگل]من با آنها نان شکسته ام
[ترجمه ترگمان]من با آن ها نان شکسته ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is this insight that is recalled every time Christians have gathered together and broken bread and shred the cup.
[ترجمه گوگل]این بینش است که هر بار که مسیحیان دور هم جمع می‌شوند و نان را می‌شکنند و جام را تکه می‌کنند، یادآوری می‌شود
[ترجمه ترگمان]این بینش است که هر بار مسیحیان در کنار هم جمع می شوند و نان را خرد می کنند و فنجان را خرد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As they broke bread it spurted and dripped blood, and their mirth was the rattle in a dying man's throat.
[ترجمه گوگل]وقتی نان را می شکستند، فوران می کرد و خون می چکید، و شادی آنها صدای جغجغه در گلوی مردی در حال مرگ بود
[ترجمه ترگمان]همچنان که نان می خوردند، خون می چکید و their در گلوی یک مرد محتضر به صدا در می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When cold, break bread pieces into a plastic bag and crush with a rolling pin until fine.
[ترجمه گوگل]وقتی سرد شد، تکه های نان را در یک کیسه پلاستیکی شکسته و با وردنه خرد کنید تا خوب شود
[ترجمه ترگمان]وقتی سرد است، تکه های نان را در یک کیسه پلاستیکی خرد کنید و با یک سنجاق rolling خرد کنید تا خوب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was his first offer to break bread with me.
[ترجمه گوگل]این اولین پیشنهاد او بود که با من نان بشکند
[ترجمه ترگمان]اولین پیشنهاد او برای شکستن نان با من بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We must go and break bread with them.
[ترجمه گوگل]باید برویم با آنها نان بشکنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید برویم و با آن ها نان بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The worshipers kneeled at the altar rail to break bread.
[ترجمه گوگل]نمازگزاران برای شکستن نان در کنار راه آهن محراب زانو زدند
[ترجمه ترگمان]نمازگزاران بر روی نرده محراب زانو زدند تا نان را بشکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We might well ask ourselves as we break bread this morning: Where are our hearts?
[ترجمه گوگل]ممکن است امروز صبح هنگام نان شکستن از خود بپرسیم: قلب ما کجاست؟
[ترجمه ترگمان]امروز صبح که نان می خوریم، می توانیم از خودمان بپرسیم، دل های ما کجاست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The preacher asked him inside and insisted he break bread with his family.
[ترجمه گوگل]واعظ از او در داخل پرسید و اصرار کرد که با خانواده اش نان بشکند
[ترجمه ترگمان]کشیش از او خواست که با خانواده اش نان بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We come to break bread and give thanks and seek guidance, but also to rededicate ourselves to the mission of love and service that lies at the heart of all humanity.
[ترجمه گوگل]ما آمده‌ایم تا نان بشکنیم و شکرگزاری کنیم و راهنمایی بجوییم، اما همچنین خود را وقف رسالت عشق و خدمتی کنیم که در قلب همه بشریت نهفته است
[ترجمه ترگمان]ما آمده ایم تا نان را بشکنیم و به شما کمک کنیم و راهنمایی را طلب کنیم، بلکه تعهد خود را نسبت به ماموریت عشق و خدمت که در قلب همه بشریت است تجدید نماییم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Yet male house finches break bread crumbs with males who are obviously under the weather.
[ترجمه گوگل]با این حال فنچ های خانگی نر خرده های نان را با نرهایی که به وضوح زیر آب و هوا هستند می شکنند
[ترجمه ترگمان]با این حال، house مذکر crumbs نان را با مردانی که مشخصا زیر آب و هوا هستند، می شکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A disciple cannot expect to break bread with Christ and not be subject to the same ridicule that Christ himself endured.
[ترجمه گوگل]یک شاگرد نمی تواند انتظار داشته باشد که با مسیح نان بشکند و مورد تمسخری قرار نگیرد که خود مسیح متحمل شد
[ترجمه ترگمان]یک شاگرد نمی تواند انتظار داشته باشد که نان را با مسیح بشکند و با همان استهزا و تمسخر مسیح که خود مسیح متحمل شده است، نباشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is amazing we manage to break bread instead of heads.
[ترجمه گوگل]شگفت انگیز است که ما به جای سر نان می شکنیم
[ترجمه ترگمان]این شگفت انگیز است که ما به جای کله، نان را خرد کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• share a meal, sit at a table and eat a meal

پیشنهاد کاربران

نون و نمک همدیگه رو خوردن
We broke bread together
ما هم نمک بودیم، همسفره بودیم، نون و نمک همدیگرو خوردیم
"Break bread" is a primarily idiomatic phrase that refers to the act of sharing food with others. It is often used in a social, communal, or religious context where the act of breaking bread represents a significant symbolic gesture.
...
[مشاهده متن کامل]

For example, during religious ceremonies like the Christian Eucharist or the Jewish Passover, the bread represents unity and fellowship with others. In a secular context, "breaking bread" can simply refer to sharing a meal with others and enjoying each other's company.
اصطلاحی است که به عمل تقسیم غذا با دیگران اشاره دارد. اغلب در یک زمینه اجتماعی، گروهی یا مذهبی استفاده می شود که در آن عمل break bread نشان دهنده یک حرکت نمادین مهم است.
به عنوان مثال، در طی مراسم مذهبی مانند عشای ربانی مسیحی یا عید فصح یهودیان، نان نشان دهنده اتحاد و مشارکت با دیگران است. در یک زمینه سکولار، �break bread� به سادگی می تواند به اشتراک یک وعده غذایی با دیگران و لذت بردن از همراهی یکدیگر اشاره داشته باشد.
Here are some examples of how to use "break bread" in a sentence:
- We had a wonderful time at dinner last night, breaking bread and catching up with old friends.
- When I was traveling through Europe, I met some amazing people and broke bread with them in some incredible restaurants.
- At Thanksgiving, my whole family gathers around the table to break bread and give thanks for all our blessings.
- The CEO of the company often invites colleagues to his home for dinner to break bread and discuss business strategy in a more relaxed setting.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/break-bread

بپرس