صفت و ( adjective, adverb )
مشتقات: breadthways (adv.)
مشتقات: breadthways (adv.)
• : تعریف: in the side-to-side direction.
- She crossed the room breadthwise.
[ترجمه گوگل] از عرض اتاق عبور کرد
[ترجمه ترگمان] از اتاق خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] از اتاق خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- the breadthwise dimension of the hallway
[ترجمه گوگل] ابعاد گسترده راهرو
[ترجمه ترگمان] بعد breadthwise راهرو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بعد breadthwise راهرو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید