1. khuzestan can become the breadbasket of iran
خوزستان می تواند خوراک ایران را تامین کند.
2. The north-west became the country's bread-basket.
3. She scooped up coffee-pot, bread-basket, jam-pots, Camembert, on to the tin tray, and made for the door.
[ترجمه گوگل]او قوری قهوه، سبد نان، گلدان های مربا، کاممبر را روی سینی حلبی برداشت و برای در آماده شد
[ترجمه ترگمان]او قهوه جوش را برداشت، سبد نان، مربا، مربا، مربا را روی سینی حلبی گذاشت و به طرف در رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Traditionally the province has functioned as the country's breadbasket.
[ترجمه گوگل]این استان به طور سنتی به عنوان سبد نان کشور عمل کرده است
[ترجمه ترگمان]به طور سنتی این استان به عنوان the کشور عمل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Today, North America is not only the world's breadbasket, but its feed bag as well.
[ترجمه گوگل]امروزه آمریکای شمالی نه تنها سبد نان جهان است، بلکه کیسه خوراک آن نیز محسوب می شود
[ترجمه ترگمان]امروزه آمریکای شمالی نه تنها the جهان بلکه کیف غذای خود نیز هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. America cannot indefinitely serve as the breadbasket for the world.
[ترجمه گوگل]آمریکا نمی تواند به طور نامحدود به عنوان سبد نان برای جهان باشد
[ترجمه ترگمان]آمریکا نمی تواند به طور نامحدود به عنوان the جهان خدمت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. More and more countries have become importers, increasing their dependence on the North American breadbasket.
[ترجمه گوگل]کشورهای بیشتری واردکننده شده اند و وابستگی آنها به سبد نان آمریکای شمالی افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]کشورهای بیشتر و بیشتری وارد وارد کنندگان، افزایش وابستگی خود به breadbasket آمریکای شمالی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The first leg of California's train is set to run between Fresno and Bakersfield — two cities in the state's breadbasket region.
[ترجمه گوگل]اولین مرحله قطار کالیفرنیا قرار است بین فرزنو و بیکرزفیلد - دو شهر در منطقه سبد نان این ایالت - حرکت کند
[ترجمه ترگمان]اولین بخش قطار کالیفرنیا قرار است بین فرزنو و بیکرزفیلد - دو شهر در منطقه breadbasket ایالت راه اندازی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It's one of the commuter suburbs of Tokyo and it's known as the city's breadbasket.
[ترجمه گوگل]این یکی از حومه های رفت و آمد توکیو است و به عنوان سبد نان شهر شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]این شهر یکی از حومه های شهر توکیو محسوب می شود و به the شهر معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. China is already suffering from acute water shortages in its breadbasket north.
[ترجمه گوگل]چین در حال حاضر از کمبود شدید آب در سبد نان شمال خود رنج می برد
[ترجمه ترگمان]هم اکنون چین از کمبود شدید آب در شمال its رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. By the early 19 th century fantasies of an Amur breadbasket had revived.
[ترجمه گوگل]در اوایل قرن نوزدهم، تخیلات یک سبد نان آمور احیا شده بود
[ترجمه ترگمان]در اوایل قرن نوزدهم، تخیلات و تخیلات کاترین جان سالم به در برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید