• : تعریف: a line in which people stand to receive food from a charity organization or the government during hard times, or the people in such a line.
جمله های نمونه
1. the dreary sketch of jobless people in a breadline
تصویر غم انگیز افراد بیکار در صف نان
2. We lived on the breadline to get our son through college.
[ترجمه گوگل]ما روی خط نان زندگی می کردیم تا پسرمان را به دانشگاه برسانیم [ترجمه ترگمان]ما در the زندگی می کردیم تا پسرمون رو از دانشگاه رد کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Many people without jobs are living on the breadline .
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم بدون شغل با نان زندگی می کنند [ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم بدون شغل در the زندگی می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Most students are on/close to/below the breadline.
[ترجمه گوگل]اکثر دانش آموزان در/نزدیک/زیر خط نان هستند [ترجمه ترگمان]اکثر دانش آموزان در قسمت پایین \/ پایین the قرار دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They're not exactly on the breadline.
[ترجمه گوگل]آنها دقیقاً در خط نان نیستند [ترجمه ترگمان]اونا دقیقا توی the نیستن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. On most days, the breadline begins to form by seven o'clock in the morning.
[ترجمه گوگل]در بیشتر روزها، خط نان تا ساعت هفت صبح شروع به تشکیل می کند [ترجمه ترگمان]در بیشتر روزها، breadline تا ساعت هفت صبح تشکیل می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We've been living on the breadline for weeks.
[ترجمه گوگل]ما هفته هاست که با نان زندگی می کنیم [ترجمه ترگمان]چند هفته است که در the زندگی کرده ایم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The widow and her children are on the breadline.
[ترجمه پارسا فرزین فر] زن بیوه و پچه هایش رو خط فقر هستند
|
[ترجمه گوگل]بیوه و فرزندانش در خط نان هستند [ترجمه ترگمان]بیوه زن و بچه هایش در the هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Breadline Africa does incredible, valuable work, especially among orphans and Aids - affected children in Southern Africa.
[ترجمه گوگل]Breadline Africa کارهای ارزشمند و باورنکردنی انجام می دهد، به ویژه در میان کودکان یتیم و مبتلا به ایدز در جنوب آفریقا [ترجمه ترگمان]آفریقای جنوبی به ویژه در بین کودکان یتیم و کودکان مبتلا به ایدز در آفریقای جنوبی، کاره ای باور نکردنی و ارزشمندی انجام می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Most of the unemployed in this area are on the breadline.
[ترجمه گوگل]اکثر بیکاران این منطقه در آستانه نان هستند [ترجمه ترگمان]بسیاری از بیکاران در این منطقه در the هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They claim the Act will lead to more financial hardship for breadline families and trigger more violence in the home.
[ترجمه گوگل]آنها ادعا می کنند که این قانون منجر به مشکلات مالی بیشتر برای خانواده های نان می شود و باعث خشونت بیشتر در خانه می شود [ترجمه ترگمان]آن ها مدعی هستند که این قانون منجر به مشکلات مالی بیشتر برای خانواده های breadline می شود و باعث خشونت بیشتر در خانه می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. And resorts, tour operators and shops can not afford to advertise if they are on the breadline.
[ترجمه گوگل]و استراحتگاه ها، اپراتورهای تور و مغازه ها اگر در خط نان هستند، نمی توانند هزینه تبلیغات را داشته باشند [ترجمه ترگمان]و resorts، متصدیان تورها و مغازه ها نمی توانند در صورتی که در the هستند، تبلیغ کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. One was the incongruity between de Gaulle's ambitions and the needs of a nation on the breadline.
[ترجمه گوگل]یکی ناسازگاری بین جاه طلبی های دوگل و نیازهای یک ملت در خط نان بود [ترجمه ترگمان]یکی از عواملی بود که بین جاه طلبی های دو گل و نیازهای یک ملت در the وجود داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In the black-earth regions, however, the great majority remained close to the breadline.
[ترجمه گوگل]با این حال، در مناطق سیاهزمین، اکثریت بزرگ به خط نان نزدیک بودند [ترجمه ترگمان]با این حال در مناطق سیاه زمین اکثریت قریب به اتفاق به the نزدیک بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• line in which people wait to receive a free meal (esp. unfortunate people who do not have enough money to buy lunch) someone who is on or near the breadline is very poor indeed.
پیشنهاد کاربران
the income level below which a person is considered to be living in poverty or experiencing financial hardship 🔘 a queue of people waiting for free food
1 - خط فقر ( Most families are on/close to/below/above the breadline ) 2 - صف نان یا غذا ( You will see people at the breadlines outside the mosque )
breadline صفی هست که مردم فقیر در اون می ایستند تا از یک خیریه یا دولت غذا بگیرند