1. Bread knives should have a serrated edge.
[ترجمه گوگل]چاقوهای نان باید دارای لبه دندانه دار باشند
[ترجمه ترگمان]چاقوی نان باید لبه دندانه دار داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چاقوی نان باید لبه دندانه دار داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The old man had obviously taken a bread knife to it and hacked the foot off.
[ترجمه گوگل]پیرمرد مشخصاً یک چاقوی نان به آن گرفته بود و پایش را جدا کرده بود
[ترجمه ترگمان]پیرمرد ظاهرا کاردی به آن زده بود و پایش را از هم جدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیرمرد ظاهرا کاردی به آن زده بود و پایش را از هم جدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She put down the bread knife and rested her hands on the table.
[ترجمه گوگل]چاقوی نان را زمین گذاشت و دستانش را روی میز گذاشت
[ترجمه ترگمان]چاقو را کنار گذاشت و دست هایش را روی میز گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چاقو را کنار گذاشت و دست هایش را روی میز گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It looked like an ordinary kitchen bread knife.
[ترجمه گوگل]شبیه یک چاقوی معمولی نان آشپزخانه بود
[ترجمه ترگمان]شبیه یک چاقوی آشپزخانه معمولی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شبیه یک چاقوی آشپزخانه معمولی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Officers had found a large bread knife on the rubbish tip.
[ترجمه گوگل]ماموران یک چاقوی بزرگ نان را روی سر زباله پیدا کرده بودند
[ترجمه ترگمان]پلیس یک چاقوی بزرگی را روی نوک rubbish پیدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پلیس یک چاقوی بزرگی را روی نوک rubbish پیدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The bread knife should be dipped in boiling water before cutting the butter.
[ترجمه گوگل]قبل از بریدن کره، چاقوی نان را باید در آب جوش فرو کنید
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه کره را ببریم، چاقوی نان در آب جوش امده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه کره را ببریم، چاقوی نان در آب جوش امده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In the consumption of bread is not bread knife to cut, but tore a piece of bread by hand, and then into the mouth.
[ترجمه گوگل]در مصرف نان، چاقوی نان بریده نمی شود، بلکه یک تکه نان را با دست پاره می کند و سپس در دهان می کند
[ترجمه ترگمان]در مصرف نان، نان بیات نیست، بلکه تکه ای نان را با دست جدا می کند و سپس به دهان می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مصرف نان، نان بیات نیست، بلکه تکه ای نان را با دست جدا می کند و سپس به دهان می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The long serrated knife is often called a bread knife because it is particularly good for slicing breads that require a back and forth sawing motion.
[ترجمه گوگل]چاقوی دندانه دار بلند را اغلب چاقوی نان می نامند زیرا به ویژه برای برش دادن نان هایی که نیاز به حرکت اره به جلو و عقب دارند، مناسب است
[ترجمه ترگمان]چاقوی دندانه دار بلند اغلب یک چاقوی نان نامیده می شود، چون به ویژه برای برش دار مفید است که نیاز به حرکت اره و اره را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چاقوی دندانه دار بلند اغلب یک چاقوی نان نامیده می شود، چون به ویژه برای برش دار مفید است که نیاز به حرکت اره و اره را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Do they each have a bread knife, butter knife, fork, salad fork, spoon and soup spoon?
[ترجمه گوگل]آیا هر کدام یک چاقوی نان، کارد کره، چنگال، چنگال سالاد، قاشق و قاشق سوپ خوری دارند؟
[ترجمه ترگمان]آیا هر کدام یک چاقوی نان و کارد و چنگال و چنگال و قاشق و قاشق و چنگال دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا هر کدام یک چاقوی نان و کارد و چنگال و چنگال و قاشق و قاشق و چنگال دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Laing used a Stanley knife, a hacksaw blade and possibly a bread knife for his task, he alleged.
[ترجمه گوگل]او ادعا کرد که لینگ از یک چاقوی استنلی، یک تیغه اره برقی و احتمالاً یک چاقوی نان برای کار خود استفاده کرده است
[ترجمه ترگمان]او مدعی شد که Laing از چاقو استنلی، یک تیغه hacksaw و احتمالا یک چاقوی نان برای کارش استفاده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مدعی شد که Laing از چاقو استنلی، یک تیغه hacksaw و احتمالا یک چاقوی نان برای کارش استفاده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. An enraged German father who disapproved of his daughter's relationship with an older man went to her boyfriend's home and castrated him with a bread knife, the Telegraph reported.
[ترجمه گوگل]به گزارش تلگراف، یک پدر آلمانی خشمگین که رابطه دخترش با یک مرد مسن را تایید نمی کرد به خانه دوست پسرش رفت و او را با چاقوی نان اخته کرد
[ترجمه ترگمان]یک پدر آلمانی خشمگین که از رابطه دخترش با یک مرد مسن مخالف بود، به خانه دوست پسرش رفت و او را با چاقو آخته کرد، تلگراف گزارش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک پدر آلمانی خشمگین که از رابطه دخترش با یک مرد مسن مخالف بود، به خانه دوست پسرش رفت و او را با چاقو آخته کرد، تلگراف گزارش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The water in our kettle can scald us, the bread knife can catch our finger, the electricity in the toaster can send us flying.
[ترجمه گوگل]آب در کتری ما می تواند ما را بسوزاند، چاقوی نان می تواند انگشت ما را بگیرد، برق موجود در توستر می تواند ما را به پرواز درآورد
[ترجمه ترگمان]آب موجود در کتری ما می تواند ما را آلوده کند، چاقوی نان می تواند انگشت ما را بگیرد، برق در تستر می تواند ما را به پرواز بفرستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آب موجود در کتری ما می تواند ما را آلوده کند، چاقوی نان می تواند انگشت ما را بگیرد، برق در تستر می تواند ما را به پرواز بفرستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید