breach of contract

جمله های نمونه

1. They were sued for breach of contract .
[ترجمه گوگل]آنها به دلیل نقض قرارداد شکایت کردند
[ترجمه ترگمان]اونا برای نقض قرارداد ازش شکایت کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was sued for breach of contract.
[ترجمه گوگل]او به دلیل نقض قرارداد شکایت کرد
[ترجمه ترگمان]به خاطر نقض قرارداد ازش شکایت شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What they did amounted to a breach of contract.
[ترجمه گوگل]کاری که آنها انجام دادند به منزله نقض قرارداد بود
[ترجمه ترگمان]کاری که اونا با یه نقض عهد بسته شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Employees who refuse to relocate are in breach of contract .
[ترجمه گوگل]کارمندانی که از جابجایی امتناع می کنند، قرارداد را نقض می کنند
[ترجمه ترگمان]کارمندانی که از نقل مکان کردن امتناع می کنند، در حال نقض قرارداد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was technically in breach of contract.
[ترجمه گوگل]او از نظر فنی قراردادش را زیر پا گذاشت
[ترجمه ترگمان]اون از لحاظ فنی در نقض قرارداد بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Our lawyer advised us that the breach of contract was actionable.
[ترجمه گوگل]وکیل ما به ما توصیه کرد که نقض قرارداد قابل رسیدگی است
[ترجمه ترگمان]وکیل ما به ما توصیه کرد که نقض قرارداد قابل ردگیری باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Their actions amount to a breach of contract.
[ترجمه گوگل]اقدامات آنها به منزله نقض قرارداد است
[ترجمه ترگمان]اعمال آن ها به نقض قرارداد بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They sued the company for breach of contract .
[ترجمه گوگل]آنها از شرکت به دلیل نقض قرارداد شکایت کردند
[ترجمه ترگمان]اونا از شرکت برای نقض قرارداد شکایت کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The company is being sued for breach of contract.
[ترجمه گوگل]این شرکت به دلیل نقض قرارداد مورد شکایت قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]این شرکت برای نقض قرارداد تحت پی گرد قانونی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He claimed damages for the breach of contract.
[ترجمه گوگل]او به دلیل نقض قرارداد ادعای خسارت کرد
[ترجمه ترگمان]او مدعی خسارت برای نقض قرارداد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For example, damages for breach of contract can be obtained against a government department.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، خسارت ناشی از نقض قرارداد را می توان در مقابل یک اداره دولتی دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]برای مثال، خسارت برای نقض قرارداد می تواند علیه یک بخش دولتی به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For example, an employer is not in breach of contract for sacking some one because of his or her age.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یک کارفرما برای اخراج یک نفر به دلیل سن، قرارداد را نقض نمی کند
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، کارفرما برای اخراج برخی از افراد به خاطر سن و سال او، در حال نقض قرارداد نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. One alleges breach of contract, unfair business practices and false advertising, among other things.
[ترجمه گوگل]یکی از آنها نقض قرارداد، شیوه های تجاری ناعادلانه و تبلیغات نادرست، از جمله موارد دیگر را ادعا می کند
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها ادعا می کند نقض قرارداد، شیوه های ناعادلانه تجاری و تبلیغات غلط در بین چیزهای دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Secondly, the courts developed the doctrine of fundamental breach of contract.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، دادگاه ها دکترین نقض اساسی قرارداد را توسعه دادند
[ترجمه ترگمان]ثانیا، دادگاه ها اصول نقض بنیادی قرارداد را توسعه دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She therefore would not have been liable for breach of contract.
[ترجمه گوگل]بنابراین او مسئول نقض قرارداد نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]به خاطر همین، او حاضر نبود در معرض قرارداد قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] نقض قرارداد
[حقوق] نقض قرارداد

انگلیسی به انگلیسی

• breaking of a legal agreement

پیشنهاد کاربران

پیمان شکنی
نقض قرارداد
example :
Late delivery is considered breach of contract and will forfeit future agreements.

بپرس