braw

/brɔːr//brɔː/

(اسکاتلند)، خوش لباس، شجاع، جوش لباس، عالی

جمله های نمونه

1. She was delving in a brawer trying to find the missing ring.
[ترجمه گوگل]او در یک دستگاه آبگوشت در حال جستجو برای یافتن حلقه گم شده بود
[ترجمه ترگمان]اون تو یه brawer بود که می خواسته حلقه گم شده رو پیدا کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was a braw day.
[ترجمه گوگل]آن روز یک روز پیشروی بود
[ترجمه ترگمان]روز braw بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. How many time can we see this singular braw view in my life?
[ترجمه گوگل]چند بار می‌توانیم این نمای بی‌نظیر را در زندگی‌ام ببینیم؟
[ترجمه ترگمان]چند بار می تونیم این منظره عجیب رو تو زندگیم ببینیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. France is a braw place, no doubt, but I weary for the heather and the deer.
[ترجمه گوگل]بدون شک، فرانسه یک مکان خوب است، اما من برای هدر و آهو خسته هستم
[ترجمه ترگمان]شکی نیست که فرانسه جای braw است، اما من از the و گوزن ها خسته شده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And broken my braw dream !
[ترجمه گوگل]و رویای پیشانی ام را شکست!
[ترجمه ترگمان]! و رویای braw منو شکسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. braw lads and bonny lasses.
[ترجمه گوگل]بچه های پیشرو و دختر بچه ها
[ترجمه ترگمان]زنان زیبا و دختران زیبا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Spring walked along with the shatter, in the summer threw over a body's green leaf to jump in the warm braw is walking.
[ترجمه گوگل]بهار همراه با خرد راه می رفت، در تابستان پرتاب بیش از برگ سبز بدن به پرش در پیشانی گرم راه رفتن است
[ترجمه ترگمان]بهار همراه با ریزش باران شروع به قدم زدن کرد و در تابستان برگ سبز یک بدن را به هوا پرتاب کرد تا در هوای گرم جست وخیز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He shouldn't get so angry. What we've got here is more like a braw I than a debate.
[ترجمه گوگل]او نباید اینقدر عصبانی شود آنچه ما در اینجا داریم بیشتر شبیه یک بحث و جدل است تا یک بحث
[ترجمه ترگمان]نباید عصبانی می شد چیزی که ما اینجا داریم بیشتر شبیه a که بیشتر از یه مناظره نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Then Zhang Yingying, the minister of technology part, made a good summary She reviewed the past and prospected the club's braw foreground, drew a satisfactory full stop for this pageant.
[ترجمه گوگل]سپس ژانگ ینگیینگ، وزیر بخش فناوری، خلاصه‌ای خوب انجام داد
[ترجمه ترگمان]سپس ژانگ Yingying، وزیر بخش فن آوری، یک خلاصه خوب داد و گذشته و prospected پیش زمینه braw را مرور کرد، و یک توقف کامل رضایت بخش برای این نمایش ترسیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (scottish) splendid, wonderful, excellent; finely dressed; showy and cheerfully colored

پیشنهاد کاربران

بپرس