1. Bratwurst as sold in the United States is made from beef, pork, and veal.
[ترجمه گوگل]Bratwurst که در ایالات متحده فروخته می شود از گوشت گاو، خوک و گوساله تهیه می شود
[ترجمه ترگمان]گوشت گوساله، گوشت گوساله، گوشت گوساله و گوشت گوساله فروخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Some ride in wheelchairs, balancing trays heaped with bratwurst, red cabbage and crumb cake.
[ترجمه گوگل]برخی سوار بر ویلچر، سینی های متعادل کننده پر از براتوورست، کلم قرمز و کیک خرد شده می شوند
[ترجمه ترگمان]بعضی سوار روی ویلچر، سینی های پر از سوسیس، کلم و کیک نونی که روی صندلی چیده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Players sneak bratwurst from fans at tailgate parties.
[ترجمه گوگل]بازیکنان در مهمانیهای پشت دروازه از هواداران بهطور دزدکی بهسر میبرند
[ترجمه ترگمان]بازیکنان پاورچین پاورچین از طرف هواداران در هر دو طرف پراکنده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Maybe it should drop the bratwurst and strudel and serve junk food.
[ترجمه گوگل]شاید بهتر باشد براتوورست و اشترودل را کنار بگذارد و غذای ناسالم سرو کند
[ترجمه ترگمان]شاید این کار باید the و strudel را رها کرده و غذاهای کم ارزش را سرو کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Merrymakers at this Sachsenhausen festival devour bratwurst, bockwurst, and other sausage delicacies while washing them down with beer.
[ترجمه گوگل]شادی آفرینان در این جشنواره ساخسنهاوزن براتوورست، باک وورست و سایر غذاهای لذیذ سوسیس را می بلعند در حالی که آنها را با آبجو می شویید
[ترجمه ترگمان]در این جشن بزرگ، سوسیس، سوسیس و دیگر کالباس، و سایر وسایل sausage را که با آبجو شسته بودند، می بلعید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The recipe of Wuerzburger coarse grilled bratwurst was began in 193 The high temperature from burning charcoal browns the sausage, making the aroma from Majoram herbs come out.
[ترجمه گوگل]دستور پخت براتوورست کبابی درشت Wuerzburger در سال 193 آغاز شد دمای بالای سوختن زغال چوب باعث قهوه ای شدن سوسیس می شود و عطر گیاهان Majoram بیرون می آید
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل of ران بریان در ۱۹۳ درجه سانتی گراد شروع شد و از سوزاندن زغال مانند سوسیس که بوی گیاهان دارویی به مشام می رسید، شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. My Bratwurst Is not to your liking American? It Is the finest In all Germany!
[ترجمه گوگل]Bratwurst من به مذاق شما آمریکایی نیست؟ این بهترین در تمام آلمان است!
[ترجمه ترگمان]سوسیس من به علاقه تو آمریکایی نیست؟ !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Refreshments will include bratwurst and a hog roast as well as gingerbread and mulled wine, and there will be choirs singing Christmas carols.
[ترجمه گوگل]نوشیدنی ها شامل براتوورست و کباب گراز و همچنین نان زنجبیلی و شراب مولد می شود و گروه های کر نیز سرودهای کریسمس را می خوانند
[ترجمه ترگمان]این نوشیدنی ها شامل bratwurst and خوک، نان زنجبیلی و شراب شیرین، و آواز خواندن سرود کریسمس نیز خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. By midmorning the park was already lively with families enjoying thrill rides and grilled bratwurst.
[ترجمه گوگل]در اواسط صبح، پارک با خانوادههایی که از سواریهای هیجانانگیز و براتوورست کبابی لذت میبرند، سرزنده بود
[ترجمه ترگمان]در اواسط صبح، پارک با خانواده هایی که از سواری لذت می بردند و bratwurst گریل شده لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Travel to Germany, must not forget to drink beer bratwurst eating, this is the germans in dietary respect pride.
[ترجمه گوگل]سفر به آلمان، باید فراموش نکنید که نوشیدن آبجو bratwurst خوردن، این آلمانی ها در رژیم غذایی غرور احترام است
[ترجمه ترگمان]مسافرت به آلمان، نباید فراموش کند که آبجو خور خوره بخورد، این the در رژیم غذایی به غرور احترام می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Germany is spending US$67 million on its pavilion, which will let visitors sample traditional dishes like bratwurst sausage and Bavarian pork knuckle.
[ترجمه گوگل]آلمان 67 میلیون دلار برای غرفه خود هزینه می کند که به بازدیدکنندگان اجازه می دهد از غذاهای سنتی مانند سوسیس براتورست و بند گوشت خوک باواریایی امتحان کنند
[ترجمه ترگمان]آلمان ۶۷ میلیون دلار در غرفه خود خرج می کند که به بازدیدکنندگان اجازه می دهد تا غذاهای سنتی مانند سوسیس bratwurst و بند خوک Bavarian را به طور نمونه تهیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The Binary Clock, the ultimate gizmo for people who laugh in the face of time, play tiddlywinks on the lap of destiny, and boil bratwurst in the kitchen of fate.
[ترجمه گوگل]ساعت دودویی، ابزار نهایی برای افرادی که در مواجهه با زمان می خندند، در دامان سرنوشت چشمک می زنند و در آشپزخانه سرنوشت براتورست می جوشند
[ترجمه ترگمان]ساعت دودویی، gizmo نهایی برای افرادی که به صورت زمان می خندند، tiddlywinks را روی دامن تقدیر بازی می کنند و bratwurst را در آشپزخانه سرنوشت به جوش می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید