1. Brandishing their swords,they rode into battle.
[ترجمه گوگل]آنها شمشیرهای خود را براق کردند و به جنگ رفتند
[ترجمه ترگمان]شمشیرهای خود را باز کردند و به میدان نبرد تاختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A mob came over the hill yelling and brandishing sticks.
[ترجمه گوگل]گروهی به بالای تپه آمدند و فریاد می زدند و چوب می زدند
[ترجمه ترگمان]جمعیت از بالای تپه رد شدند و فریاد می زدند و چوب دستی خود را تکان می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The horseman came up to Robin Hood, brandishing his sword.
[ترجمه گوگل]سوارکار به سمت رابین هود آمد و شمشیر خود را به اهتزاز درآورد
[ترجمه ترگمان]مرد اسب سوار به سمت رابین هود آمد و شمشیرش را در هوا تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A man leapt out brandishing a kitchen knife.
[ترجمه گوگل]مردی در حالی که چاقوی آشپزخانه را تکان می داد بیرون پرید
[ترجمه ترگمان]مردی با چاقوی آشپزخانه خود را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She rushed into the office brandishing a letter.
[ترجمه گوگل]با عجله وارد دفتر شد و نامه ای را به صدا درآورد
[ترجمه ترگمان]با عجله نامه را در هوا تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He appeared in the lounge brandishing a knife.
[ترجمه گوگل]او در حالی که چاقو به دست می گرفت در سالن ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]او در اتاق استراحت یک چاقو را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. " Bang! Bang! " the small boy brandished a phoney pistol and shouted.
[ترجمه گوگل]پسر کوچک یک تپانچه قلابی زد و فریاد زد: "بنگ! بنگ!"
[ترجمه ترگمان]\" بنگ! بنگ! پسر کوچک هفت تیر phoney را تکان داد و فریاد زد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She brandished a saucepan at me so I ran out of the kitchen.
[ترجمه گوگل]او یک قابلمه را به طرف من زد و من از آشپزخانه بیرون زدم
[ترجمه ترگمان]او یک ماهی تابه را به طرف من تکان داد و من از آشپزخانه بیرون دویدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The men burst in wearing balaclavas and brandishing sawn-off shotguns.
[ترجمه گوگل]مردان در پوشیدن کلاه و تفنگ های ساچمه ای اره شده، ترکیدند
[ترجمه ترگمان]مردان با سر و صدا، balaclavas و تفنگ های دولول را در هوا تکان می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The demonstrators brandished banners and shouted slogans.
[ترجمه گوگل]تظاهرکنندگان بنرهایی به اهتزاز درآوردند و شعار سر دادند
[ترجمه ترگمان]تظاهرات کنندگان پرچم ها را تکان می دادند و شعار می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The Prime Minister will brandish his meaningless majority after the Division tonight and claim it as a mandate for Maastricht.
[ترجمه گوگل]نخستوزیر امشب اکثریت بیمعنای خود را بعد از دیویژن نشان خواهد داد و آن را به عنوان یک اختیار برای ماستریخت خواهد خواند
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر اکثریت بی معنی خود را بعد از تقسیم کلاس به سر خواهد آورد و آن را به عنوان دستور ماستریخت اعلام خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Above: These colonial anemones are each brandishing hundreds of stinging cells.
[ترجمه گوگل]تصویر بالا: این شقایقهای استعماری هر کدام صدها سلول گزنده را تکان میدهند
[ترجمه ترگمان]بالا: شقایق های دریایی هر یک صدها سلول stinging را تکان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He never brandishes his intellect.
[ترجمه گوگل]او هرگز عقل خود را تکان نمی دهد
[ترجمه ترگمان]اون هیچ وقت عقلش رو از دست نداده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Stepping high in the light gravity and brandishing the bag before her, she ploughed her way out into the open air.
[ترجمه گوگل]او در گرانش نور بالا قدم گذاشت و کیسه را جلویش برد، راهش را به هوای آزاد شخم زد
[ترجمه ترگمان]سرش را بالا گرفت و کیف را در هوا تکان داد و در هوای آزاد راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. They brandish the ancient weapons of the Dani tribe that dominates this valley: bows and arrows, spears and crude knives.
[ترجمه گوگل]آنها سلاح های باستانی قبیله دانی را که بر این دره مسلط هستند به صدا در می آورند: تیر و کمان، نیزه و چاقوهای خام
[ترجمه ترگمان]آن ها سلاح های باستانی قبیله دانی را که بر این دره تسلط دارند در سر گرفته اند: تیر و کمان، نیزه و چاقوهای crude
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید