1. The bookshop has decided to branch out into selling various records and tapes.
[ترجمه گوگل]این کتابفروشی تصمیم گرفته است که در زمینه فروش صفحات و نوارهای مختلف فعالیت کند
[ترجمه ترگمان]کتابفروشی تصمیم گرفته است که مدارک و نوارهای مختلف را به فروش برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The tree began to branch out.
3. Don't be afraid to branch out and try something new. Sentence dictionary
[ترجمه گوگل]از شعبه باز شدن و امتحان کردن چیزهای جدید نترسید فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]از شاخه بترسید و یک چیز جدید را امتحان کنید فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I decided to branch out on my own.
5. The bookshop has decided to branch out into selling software and electronic publications.
[ترجمه گوگل]این کتابفروشی تصمیم گرفته است که در زمینه فروش نرم افزار و نشریات الکترونیکی فعالیت کند
[ترجمه ترگمان]کتابفروشی تصمیم گرفته است که به فروش نرم افزار و انتشارات الکترونیکی بپردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I'm leaving the company to branch out on my own.
[ترجمه گوگل]من شرکت را ترک می کنم تا به تنهایی منشعب شود
[ترجمه ترگمان]من شرکت را ترک می کنم تا به تنهایی به آن شاخه برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She's leaving the company to branch out on her own.
[ترجمه گوگل]او شرکت را ترک می کند تا خودش به شعبه برسد
[ترجمه ترگمان]او شرکت را ترک می کند تا به تنهایی از او جدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. So will Geoff branch out with his home brew.
[ترجمه گوگل]جف نیز با دمنوش خانگی خود منشعب خواهد شد
[ترجمه ترگمان]بنابراین جف از خانه او اخراج خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. From Silkstone we need to branch out to other parts of the Yorkshire coalfield.
[ترجمه گوگل]از سیلک استون باید به سایر بخشهای میدان زغالسنگ یورکشایر منشعب شویم
[ترجمه ترگمان]ما باید از Silkstone به بخش های دیگر of Yorkshire برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Many businesses are unwilling to branch out into new and unfamiliar areas.
[ترجمه گوگل]بسیاری از کسب و کارها تمایلی به انشعاب در مناطق جدید و ناآشنا ندارند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کسب و کارها تمایلی به انشعاب به مناطق جدید و ناآشنا ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. When you don't allow employees to branch out, they become bored.
[ترجمه گوگل]وقتی به کارمندان اجازه انشعاب نمی دهید، خسته می شوند
[ترجمه ترگمان]زمانی که به کارکنان اجازه خروج از آن ها را ندهید، حوصله شان سر می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The young tree is beginning to branch out.
[ترجمه گوگل]درخت جوان شروع به شاخه شدن می کند
[ترجمه ترگمان]درخت جوان شروع به انشعاب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. From selling train ticket, the company branch out into package holidays.
[ترجمه گوگل]از فروش بلیط قطار، شرکت به تعطیلات بسته منشعب شد
[ترجمه ترگمان]این شرکت از فروش بلیط قطار به تعطیلات بسته بندی رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She is leaving the company to branch out on her own.
[ترجمه گوگل]او شرکت را ترک میکند تا خودش به شعبه برسد
[ترجمه ترگمان]او می خواهد شرکت را ترک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The book shop has decided to branch out into selling music and records.
[ترجمه گوگل]این کتابفروشی تصمیم گرفته است که در زمینه فروش موسیقی و آلبوم فعالیت کند
[ترجمه ترگمان]این مغازه کتاب تصمیم گرفته است که به فروش موسیقی و موسیقی بپردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید