1. Conclusion The tension of office brainwork may have an effect on ocular fundus arteriosclerosis.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری تنش کار مغزی اداری ممکن است بر تصلب شرایین فوندوس چشمی تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تنش و تنش دفتری ممکن است تاثیر زیادی بر روی fundus چشمی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تنش و تنش دفتری ممکن است تاثیر زیادی بر روی fundus چشمی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Industries based on brainwork or knowledge are called the quaternary industry. And thus the concept of the cultural industry emerged and gradually matured.
[ترجمه گوگل]صنایع مبتنی بر کار مغزی یا دانش را صنعت کواترنری می نامند و بدین ترتیب مفهوم صنعت فرهنگی پدید آمد و به تدریج به بلوغ رسید
[ترجمه ترگمان]صنایع براساس brainwork یا دانش، صنعت کواترنری خوانده می شوند و در نتیجه مفهوم صنعت فرهنگی پدیدار شد و به تدریج بالغ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صنایع براساس brainwork یا دانش، صنعت کواترنری خوانده می شوند و در نتیجه مفهوم صنعت فرهنگی پدیدار شد و به تدریج بالغ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You may feel exhausted under stressful brainwork, onerous physical labor, or panic and dismal moods.
[ترجمه گوگل]ممکن است تحت کار مغزی استرس زا، کار فیزیکی طاقت فرسا، یا هراس و خلق و خوی ناراحت کننده احساس خستگی کنید
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است در شرایط استرس زا، نیروی کار فیزیکی سنگین، یا ترس و افسردگی روحی خسته و خسته به نظر برسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است در شرایط استرس زا، نیروی کار فیزیکی سنگین، یا ترس و افسردگی روحی خسته و خسته به نظر برسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Industries based on brainwork or knowledge are called the quaternary industry.
[ترجمه گوگل]صنایع مبتنی بر کار مغزی یا دانش را صنعت کواترنری می نامند
[ترجمه ترگمان]صنایع براساس brainwork یا دانش، صنعت کواترنری خوانده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صنایع براساس brainwork یا دانش، صنعت کواترنری خوانده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Middle-aged individuals who′re brainwork in-service, moderated education, poor blood glucose control and chronic complications are prone to be anxious.
[ترجمه گوگل]افراد میانسالی که در حین خدمت کار مغزی می کنند، تحصیلات متوسط، کنترل ضعیف قند خون و عوارض مزمن دارند، مستعد اضطراب هستند
[ترجمه ترگمان]افرادی که در سنین میانه زندگی می کنند، آموزش ملایم، آموزش تعدیل شده، کنترل گلوکز خون و مشکلات مزمن در معرض نگرانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افرادی که در سنین میانه زندگی می کنند، آموزش ملایم، آموزش تعدیل شده، کنترل گلوکز خون و مشکلات مزمن در معرض نگرانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Nowadays a large number of people engage in brainwork, and lack adequate physical movement.
[ترجمه گوگل]امروزه تعداد زیادی از مردم درگیر کار مغزی هستند و فاقد حرکت فیزیکی کافی هستند
[ترجمه ترگمان]این روزها تعداد زیادی از مردم در brainwork شرکت می کنند و فاقد تحرک کافی فیزیکی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این روزها تعداد زیادی از مردم در brainwork شرکت می کنند و فاقد تحرک کافی فیزیکی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Sports also help to refresh people's mind from brainwork all day and night, and even more surprisingly, exercising can stimulate people's brains to work more actively and creatively.
[ترجمه گوگل]ورزش همچنین به تازه کردن ذهن افراد از کار مغزی در تمام طول شبانه روز کمک می کند و حتی شگفت آورتر اینکه ورزش می تواند مغز افراد را تحریک کند تا فعالانه و خلاقانه کار کند
[ترجمه ترگمان]ورزش همچنین به تازه کردن ذهن مردم از brainwork در تمام روز و شب کمک می کند، و به طور شگفت انگیزی، ورزش کردن می تواند مغز مردم را تحریک کند تا به طور فعال و خلاقانه کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ورزش همچنین به تازه کردن ذهن مردم از brainwork در تمام روز و شب کمک می کند، و به طور شگفت انگیزی، ورزش کردن می تواند مغز مردم را تحریک کند تا به طور فعال و خلاقانه کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Patients with older age, intense brainwork, tense occupation, high earning, long course of diseases, high expenditure on disease, complication and irritant life event, had poorer survival quality.
[ترجمه گوگل]بیماران با سن بالاتر، کار مغزی شدید، شغل پرتنش، درآمد بالا، دوره طولانی بیماری، هزینه زیاد برای بیماری، عوارض و رویداد محرک زندگی، کیفیت بقای ضعیف تری داشتند
[ترجمه ترگمان]بیمارانی با سن بالا، brainwork شدید، اشغال عصبی، دوره طولانی بیماری ها، هزینه های بالای بیماری، پیچیدگی و مشکلات آزاردهنده زندگی، کیفیت زنده تری داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیمارانی با سن بالا، brainwork شدید، اشغال عصبی، دوره طولانی بیماری ها، هزینه های بالای بیماری، پیچیدگی و مشکلات آزاردهنده زندگی، کیفیت زنده تری داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Doing handwork and brain work alternatively can help develop both our brain and hands. Secondly, we should avoid doing brainwork for long hours on end.
[ترجمه گوگل]انجام کارهای دستی و مغزی به طور متناوب می تواند به رشد مغز و دست ما کمک کند ثانیاً، ما باید از انجام کارهای مغزی برای ساعات طولانی پرهیز کنیم
[ترجمه ترگمان]انجام کار مغز و مغز به تناوب می تواند به رشد مغز و هم مغز ما کمک کند دوم اینکه، ما باید از انجام brainwork برای ساعت های طولانی در نهایت اجتناب کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انجام کار مغز و مغز به تناوب می تواند به رشد مغز و هم مغز ما کمک کند دوم اینکه، ما باید از انجام brainwork برای ساعت های طولانی در نهایت اجتناب کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Method To investigate the relation between the amount of sleeping and the competence of brainwork in 235 common middle school students using questionnaire and dosage exercise method.
[ترجمه گوگل]روش بررسی رابطه بین میزان خواب و شایستگی کار مغزی در 235 دانش آموز معمولی راهنمایی با استفاده از پرسشنامه و روش تمرین دوز
[ترجمه ترگمان]روش بررسی رابطه بین میزان خوابیدن و صلاحیت of در ۲۳۵ دانش آموز دبیرستان مشترک با استفاده از روش exercise و استفاده از روش تمرین دوز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش بررسی رابطه بین میزان خوابیدن و صلاحیت of در ۲۳۵ دانش آموز دبیرستان مشترک با استفاده از روش exercise و استفاده از روش تمرین دوز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Commonly, human' s work is classified into two types, including brainwork and physical force, and that the former looks more and mere important.
[ترجمه گوگل]معمولاً کار انسان به دو نوع تقسیم می شود که شامل کار مغزی و نیروی فیزیکی می شود که اولی بیشتر و مهم تر به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]به طور معمول، کار انسان به دو نوع طبقه بندی می شود، از جمله brainwork و نیروی فیزیکی، و این که اولی مهم تر و مهم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور معمول، کار انسان به دو نوع طبقه بندی می شود، از جمله brainwork و نیروی فیزیکی، و این که اولی مهم تر و مهم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Objective To find out the status of ocular fundus arteriosclerosis in office clerks and to investigate weather the brainwork has an effect on the development of arteriosclerosis.
[ترجمه گوگل]هدف برای یافتن وضعیت تصلب شرایین فوندوس چشمی در کارمندان اداری و بررسی آب و هوا، کار مغز بر ایجاد تصلب شرایین تأثیر دارد
[ترجمه ترگمان]هدف از این تحقیق مشخص کردن وضعیت of در کارمندان اداری و بررسی آب و هوا، تاثیر آن بر توسعه of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف از این تحقیق مشخص کردن وضعیت of در کارمندان اداری و بررسی آب و هوا، تاثیر آن بر توسعه of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Chinese women are more hardworking than American women whether in manual work or brainwork .
[ترجمه گوگل]زنان چینی چه در کار یدی و چه در کار مغزی، سخت کوش تر از زنان آمریکایی هستند
[ترجمه ترگمان]زنان چینی سخت کوش تر از زنان آمریکایی در کار دستی و چه در کاره ای دستی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زنان چینی سخت کوش تر از زنان آمریکایی در کار دستی و چه در کاره ای دستی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Good lifestyle, good nutritional status, postmenopause, using condom habits and engaged in brainwork are protective factors for cervical high risk HPV infection.
[ترجمه گوگل]سبک زندگی خوب، وضعیت تغذیه خوب، یائسگی، استفاده از عادات کاندوم و درگیر شدن در کار مغزی عوامل محافظتی از عفونت HPV پرخطر دهانه رحم هستند
[ترجمه ترگمان]شیوه زندگی خوب، وضعیت تغذیه خوب، postmenopause، با استفاده از عادات کاندوم و درگیر شدن در brainwork، عوامل محافظ برای ابتلا به عفونت بالای گردنه رحم (HPV)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شیوه زندگی خوب، وضعیت تغذیه خوب، postmenopause، با استفاده از عادات کاندوم و درگیر شدن در brainwork، عوامل محافظ برای ابتلا به عفونت بالای گردنه رحم (HPV)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید