1. She admired Robert's brainpower.
[ترجمه گوگل]او قدرت مغز رابرت را تحسین می کرد
[ترجمه ترگمان]او قدرت ذهنی رابرت را تحسین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A lot of brainpower went into solving the problem.
[ترجمه گوگل]نیروی فکری زیادی برای حل مشکل صرف شد
[ترجمه ترگمان]توانمندی ذهنی زیادی در حل این مساله وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A country's principal resource is its brainpower.
[ترجمه گوگل]منبع اصلی یک کشور قدرت مغز آن است
[ترجمه ترگمان]قدرت ذهنی یک کشور ذهنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In a world of brainpower industries, there have to be effective incentives to develop new ideas.
[ترجمه گوگل]در دنیای صنایع قدرت مغز، باید انگیزه های موثری برای توسعه ایده های جدید وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]در دنیای قدرت ذهنی، باید انگیزه های موثری برای توسعه ایده های جدید وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It was a case of finite time and brainpower too broadly dissipated, Taylor came to think.
[ترجمه گوگل]تیلور به این فکر افتاد که این یک مورد زمان محدود بود و قدرت مغز به طور گسترده ای از بین رفته بود
[ترجمه ترگمان]این یک نمونه از زمان محدود بود و قدرت ذهنی بیش از حد گسترده بود، تیلور به این فکر افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Another layer of complexity is added when man-made brainpower industries that depend upon research and development and human skills dominate the System.
[ترجمه گوگل]لایه دیگری از پیچیدگی زمانی اضافه میشود که صنایع نیروی مغزی ساخت بشر که به تحقیق و توسعه و مهارتهای انسانی وابسته هستند بر سیستم مسلط شوند
[ترجمه ترگمان]یک لایه دیگر از پیچیدگی زمانی اضافه می شود که به آن دسته از صنایع مغز که وابسته به تحقیق و توسعه و مهارت های انسانی هستند، بر سیستم تسلط دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. With such values, how are man-made brainpower firms to hold on to, and enhance, their only strategic asset?
[ترجمه گوگل]با چنین ارزشهایی، چگونه شرکتهای نیروی مغزی ساخته دست بشر میتوانند تنها دارایی استراتژیک خود را حفظ کرده و آن را تقویت کنند؟
[ترجمه ترگمان]با چنین ارزش هایی، چگونه از توانمندی ذهنی شرکت ها برای حفظ و تقویت، تنها دارایی استراتژیک خود استفاده می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The latter requires a lot of brainpower, hard work and, sadly it seems, a lot of money.
[ترجمه گوگل]دومی نیاز به نیروی ذهنی زیاد، کار سخت و، متأسفانه به نظر می رسد، پول زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]دومی به مغز مغز احتیاج دارد، به سختی کار می کند و به نظر می رسد که پول زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Can brainpower bolster Berlin's economy?
[ترجمه گوگل]آیا قدرت مغز می تواند اقتصاد برلین را تقویت کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا قدرت ذهنی می تواند اقتصاد (برلین)را تقویت کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Wuhan woman, Fang WANG, in Bush brainpower.
[ترجمه گوگل]زن ووهان، فانگ وانگ، در قدرت مغز بوش
[ترجمه ترگمان]ان زن به نام فنگ WANG از قدرت ذهنی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Increasing your brainpower has been the subject of many an ad and infomercial touting herbs and other products designed to make you smarter for a price.
[ترجمه گوگل]افزایش قدرت مغز موضوع بسیاری از آگهیها و گیاهان دارویی و سایر محصولاتی است که برای باهوشتر کردن شما با قیمتی طراحی شدهاند
[ترجمه ترگمان]افزایش توانمندی ذهن، موضوع بسیاری از تبلیغ کنندگان تبلیغ کنندگان و محصولات دیگر است که برای باهوش تر کردن شما به قیمت مناسب طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Boost brainpower with blueberries. Studies have shown blueberries help prevent reverse age - related memory loss.
[ترجمه گوگل]با زغال اخته قدرت مغز را تقویت کنید مطالعات نشان دادهاند که زغال اخته از کاهش حافظه مرتبط با افزایش سن جلوگیری میکند
[ترجمه ترگمان]از توانمندی ذهنی با قره قاط استفاده کنید مطالعات نشان داده اند که قره قاط به جلوگیری از فقدان حافظه مربوط به سن معکوس کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Asia has no shortage of brainpower, or of self - styled think - tanks.
[ترجمه گوگل]آسیا هیچ کمبودی در نیروی فکری یا اتاق فکری خودساخته ندارد
[ترجمه ترگمان]آسیا کمبود قدرت ذهنی، یا فکر خود - تانک های خود را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Equally important, more young Singaporeans with brainpower and creative genius must be recruited as arts professionals.
[ترجمه گوگل]به همان اندازه مهم، سنگاپوریهای جوانتر با قدرت مغز و نبوغ خلاق باید بهعنوان متخصصان هنر استخدام شوند
[ترجمه ترگمان]به همان اندازه مهم، Singaporeans جوان با قدرت ذهنی و نبوغ خلاق باید به عنوان افراد حرفه ای استخدام شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. So go out there and boost your brainpower, your mind will thank you.
[ترجمه گوگل]پس بیرون بروید و قدرت مغزتان را تقویت کنید، ذهنتان از شما تشکر خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]پس از آن بیرون بروید و مغز خود را تقویت کنید، ذهن شما از شما سپاسگزاری خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید