brain cell

جمله های نمونه

1. The brain cells are inactive during sleep.
[ترجمه گوگل]سلول های مغز در هنگام خواب غیر فعال هستند
[ترجمه ترگمان]سلول های مغزی در طول خواب غیرفعال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Once destroyed, brain cells do not regenerate.
[ترجمه گوگل]پس از تخریب، سلول های مغز بازسازی نمی شوند
[ترجمه ترگمان]زمانی که تخریب شد، سلول های مغز دوباره احیا نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The actual damage to the brain cells is secondary to the damage caused to the blood supply.
[ترجمه گوگل]آسیب واقعی به سلول های مغزی ثانویه به آسیب وارد شده به جریان خون است
[ترجمه ترگمان]آسیب واقعی به سلول های مغز نسبت به آسیب ناشی از منبع خون، ثانویه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Presumably the metabolism of brain cells is disrupted and some cells die.
[ترجمه گوگل]احتمالاً متابولیسم سلول های مغز مختل شده و برخی از سلول ها می میرند
[ترجمه ترگمان]احتمالا متابولیسم سلول های مغز قطع شده و برخی از سلول ها می میرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. President Clinton, whose every brain cell is employed in calculation of political numerology, understood the implications.
[ترجمه گوگل]پرزیدنت کلینتون، که هر سلول مغزی او در محاسبه عدد شناسی سیاسی به کار می رود، پیامدهای آن را درک کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور کلینتون که هر سلول مغزی در محاسبه of سیاسی به کار گرفته می شود، مفاهیم را درک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For instance, while brain cells do die and are not replaced, their loss is not an explanation for senility.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در حالی که سلول های مغز می میرند و جایگزین نمی شوند، از دست دادن آنها توضیحی برای پیری نیست
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، در حالی که سلول های مغزی می میرند و جایگزین نمی شوند، گم شدن آن ها توضیحی برای پیری نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Like cocaine and amphetamine, alcohol directly stimulates certain brain cells.
[ترجمه گوگل]مانند کوکائین و آمفتامین، الکل به طور مستقیم سلول های مغزی خاصی را تحریک می کند
[ترجمه ترگمان]الکل مانند کوکائین و آمفتامین به طور مستقیم سلول های مغزی ویژه ای را تحریک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There are more human brain cells on this space station than there are stars in this galaxy.
[ترجمه گوگل]تعداد سلول های مغز انسان در این ایستگاه فضایی بیشتر از تعداد ستاره های این کهکشان است
[ترجمه ترگمان]تعداد بیشتری از سلول های مغز انسان در این ایستگاه فضایی وجود دارند که ستاره های این کهکشان وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You pay for the service with brain cells instead of money, and everyone has simply billions of brain cells on deposit.
[ترجمه گوگل]شما به جای پول، هزینه خدمات را با سلول های مغزی می پردازید، و همه صرفاً میلیاردها سلول مغزی سپرده دارند
[ترجمه ترگمان]شما به جای پول به خدمات با سلول های مغزی می پردازید، و همه به سادگی میلیاردها سلول مغزی در اختیار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But the immature brain cells were the most effective treatment in the rats, says Sandberg.
[ترجمه گوگل]سندبرگ می‌گوید، اما سلول‌های مغز نابالغ مؤثرترین درمان در موش‌ها بودند
[ترجمه ترگمان]Sandberg می گوید که سلول های مغزی نابالغ موثرترین درمان در موش ها بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Perhaps there are special brain cells which we possess that chimpanzees do not.
[ترجمه گوگل]شاید سلول‌های مغزی خاصی وجود داشته باشد که شامپانزه‌ها ندارند
[ترجمه ترگمان]شاید سلول های مخصوص مغز وجود داشته باشند که ما صاحب آن هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Recording the electrical activity of single brain cells in mammals only became a viable proposition in the 1950s.
[ترجمه گوگل]ثبت فعالیت الکتریکی تک سلولی های مغز در پستانداران تنها در دهه 1950 به یک پیشنهاد عملی تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]ثبت فعالیت الکتریکی سلول های تک مغز در پستانداران تنها یک پیشنهاد ماندنی در دهه ۱۹۵۰ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The human brain cell can hold 5 times as much information as the EncyclopaediaBritannica.
[ترجمه گوگل]سلول مغز انسان می تواند 5 برابر بیشتر از دایره المعارف بریتانیکا اطلاعات را در خود نگه دارد
[ترجمه ترگمان]سلول مغز انسان می تواند ۵ برابر بیشتر اطلاعات را در اختیار داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Glucose can block brain cell secretion of orexin, which keeps us alert. But amino acids can stop that block. Christie Nicholson reports.
[ترجمه گوگل]گلوکز می تواند ترشح اورکسین را در سلول های مغزی مسدود کند که ما را هوشیار نگه می دارد اما اسیدهای آمینه می توانند این بلوک را متوقف کنند کریستی نیکلسون گزارش می دهد
[ترجمه ترگمان]گلوکز می تواند ترشح سلول مغزی of را مسدود کند که ما را هوشیار نگه می دارد اما آمینو اسیدها می توانند آن بلوک را متوقف کنند کریستی نیکلسون گزارش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• small hollow upon which the brain sits

پیشنهاد کاربران