bradykinin


(فیزیولژی) برادی کینین (نوعی kinin)

جمله های نمونه

1. The kallikrein system, which produces the potent vasodilator bradykinin, is beginning to be studied.
[ترجمه گوگل]سیستم کالیکرئین، که برادی کینین گشادکننده عروق قوی تولید می کند، شروع به مطالعه کرده است
[ترجمه ترگمان]سیستم کالیکریین، که the قوی vasodilator را تولید می کند، شروع به مطالعه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Methods To determine whether the expression of bradykinin Breceptor are on the vascular endothelial cell or cerebral glioma cell, double immunohistochemistry was used.
[ترجمه گوگل]روش ها برای تعیین اینکه آیا بیان برادی کینین برسپتور روی سلول اندوتلیال عروقی یا سلول گلیوم مغزی است، از ایمونوهیستوشیمی مضاعف استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش های تعیین این که آیا عبارت of Breceptor در سلول اندوتلیال عروق یا سلول های خونی مغزی قرار دارد یا نه، از immunohistochemistry دوگانه استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To observe the effect of bradykinin(BK) on kidney mesangial cell multiplication and extracellular matrix secretion under high glucose environment.
[ترجمه گوگل]ObjectiveTo مشاهده اثر برادی کینین (BK) بر تکثیر سلول های مزانژیال کلیه و ترشح ماتریکس خارج سلولی در محیط با گلوکز بالا
[ترجمه ترگمان]هدف از مشاهده اثر of (بوتون)در تکثیر سلولی mesangial کلیه و ترشح ماتریس خارج سلولی تحت شرایط قند بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion Bradykinin activated HSF1 and induced the expression of HSP70 in tumor tissues.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری برادی کینین HSF1 را فعال کرد و بیان HSP70 را در بافت های تومور القا کرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری bradykinin HSF۱ فعال شده و حالت HSP۷۰ را در بافت های تومور القا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bradykinin also sparks inflammation that swells blood vessels in the nasal passages, causing congestion.
[ترجمه گوگل]برادی کینین همچنین جرقه های التهابی را ایجاد می کند که رگ های خونی در مجاری بینی را متورم می کند و باعث احتقان می شود
[ترجمه ترگمان]هم چنین bradykinin، التهاب را جرقه می زنند که رگ های خونی را در مجاری بینی متورم می کند و باعث گرفتگی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One key chemical, called bradykinin, stimulates the nasal membranes to make runny, watery mucus and activates nerve endings in the throat, making it feel scratchy and sore.
[ترجمه گوگل]یک ماده شیمیایی کلیدی به نام برادی کینین، غشای بینی را تحریک می کند تا مخاط آبکی و آبریزش ایجاد کند و انتهای عصبی گلو را فعال می کند و باعث ایجاد احساس خراشیدگی و درد در آن می شود
[ترجمه ترگمان]یک ماده شیمیایی کلیدی بنام bradykinin، غشا بینی را تحریک می کند تا runny، خلط watery را ایجاد کند و انتهای عصب را در گلو فعال کند و آن را scratchy و sore کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. NOS activity was significantly increased in bradykinin perfusion group comparing with control group.
[ترجمه گوگل]فعالیت NOS در گروه پرفیوژن برادی کینین در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]فعالیت NOS به طور قابل توجهی در گروه bradykinin comparing نسبت به گروه کنترل افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bradykinin is a very powerful endothelium- dependent vasodilator and this is very important for clinicians.
[ترجمه گوگل]برادی کینین یک وازودیلاتور بسیار قوی وابسته به اندوتلیوم است و این برای پزشکان بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]bradykinin یک vasodilator ذهنی بسیار قدرتمند است و این برای متخصصین بالینی بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The outcome is the generation of bradykinin, which increases vascular permeability and inflammation.
[ترجمه گوگل]نتیجه تولید برادی کینین است که باعث افزایش نفوذپذیری عروق و التهاب می شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه نسلی از bradykinin است که نفوذپذیری و التهاب عروق را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To investigate the effect of bradykinin (BK) on tight junction (TJ) of the blood-tumor barrier (BTB) and interendothelial TJ of capillaries in brain glioma rats.
[ترجمه گوگل]ObjectiveTo بررسی اثر برادی کینین (BK) بر اتصال محکم (TJ) سد خونی تومور (BTB) و TJ بین اندوتلیال مویرگ ها در موش های گلیوم مغزی
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد تاثیر of (BK)بر اتصال تنگ (TJ)از مانع خون - تومور (BTB)و interendothelial TJ از مویرگ ها در سلول های glioma مغز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective The study is performed to determine whether selectively opening of blood-brain tumor barrier(BTB) by bradykinin(BK) is correlated with ATP-sensitive potassium(KATP) channel.
[ترجمه گوگل]هدف این مطالعه برای تعیین اینکه آیا باز کردن انتخابی مانع تومور خونی مغزی (BTB) توسط برادی کینین (BK) با کانال پتاسیم حساس به ATP (KATP) مرتبط است یا خیر انجام شد
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه این است که مشخص شود آیا باز کردن انتخابی مانع تومور مغزی (BTB)توسط bradykinin (BK)با کانال حساس پتاسیم (KATP)هم بسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. TAFI is also involved with modulation of the active substances such as bradykinin and complement.
[ترجمه گوگل]TAFI همچنین با تعدیل مواد فعال مانند برادی کینین و مکمل درگیر است
[ترجمه ترگمان]TAFI همچنین شامل مدولاسیون مواد فعال مانند bradykinin و مکمل نیز می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Angiotensin converting enzyme (ACE) plays an essential role in two physiological systems, one leading to the production of angiotensin II and the other to the degradation of bradykinin .
[ترجمه گوگل]آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACE) نقش اساسی در دو سیستم فیزیولوژیکی دارد که یکی منجر به تولید آنژیوتانسین II و دیگری به تخریب برادی کینین می شود
[ترجمه ترگمان]آنزیم تبدیل آنزیم (ACE)نقش اساسی در دو سیستم فیزیولوژیکی دارد، یکی که منجر به تولید آنژیوتانسین II و دیگری برای تخریب of می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Carcinoid flush cannot be reproduced by 5 - HT infusion though bradykinin injection will produce tolerably close imitation.
[ترجمه گوگل]فلاش کارسینوئید را نمی توان با انفوزیون 5-HT تکثیر کرد، اگرچه تزریق برادی کینین تقلید قابل تحملی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]تزریق carcinoid را نمی توان با تزریق ۵ - حزب التحریر تکثیر کرد هر چند که تزریق bradykinin تقلیدی بسیار نزدیک تولید خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

برادیکینین: ( اسم ) یک ماده شیمیایی که در خون هنگام آسیب دیدن بافت ها تولید می شود و در التهاب نقش دارد.

بپرس