1. PD's mainly symptoms include stilly shacking, bradykinesia, rigidity muscles and abnormal posture and pace.
[ترجمه گوگل]علائم PD عمدتاً شامل لرزش بی حرکت، برادیکینزی، سفتی عضلات و وضعیت و سرعت غیر طبیعی است
[ترجمه ترگمان]علایم اصلی PD عبارتند از stilly shacking، bradykinesia، سفتی عضلات محکم و حالت غیر عادی و سرعت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علایم اصلی PD عبارتند از stilly shacking، bradykinesia، سفتی عضلات محکم و حالت غیر عادی و سرعت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. "We are showing good correlation to tremor and bradykinesia — between 80% to 90%, " said Dr.
[ترجمه گوگل]دکتر گفت: "ما همبستگی خوبی را با لرزش و برادیکینزی نشان میدهیم - بین 80 تا 90 درصد "
[ترجمه ترگمان]دکتر گفت: \" ما همبستگی خوبی با لرزش و bradykinesia بین ۸۰ تا ۹۰ % داریم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دکتر گفت: \" ما همبستگی خوبی با لرزش و bradykinesia بین ۸۰ تا ۹۰ % داریم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. PD's clinical characters are thrillingness, muscle rigidity, bradykinesia and the degression of independence ability.
[ترجمه گوگل]ویژگیهای بالینی PD عبارتند از هیجان، سفتی عضلانی، برادیکینزی و کاهش توانایی استقلال
[ترجمه ترگمان]شخصیت های بالینی PD s، سفتی ماهیچه ها، bradykinesia و the توانایی استقلال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شخصیت های بالینی PD s، سفتی ماهیچه ها، bradykinesia و the توانایی استقلال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Results The muscle tremor, muscle rigidity and bradykinesia had obvious improvement in 13 patients. No other special complications existed.
[ترجمه گوگل]ResultsThe لرزش عضلانی، سفتی عضلانی و برادی کینزی بهبود آشکار در 13 بیمار بود هیچ عارضه خاص دیگری وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]نتایج لرزش ماهیچه، سفتی ماهیچه ها و bradykinesia بهبود آشکاری در ۱۳ بیمار داشتند هیچ مشکل خاصی وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتایج لرزش ماهیچه، سفتی ماهیچه ها و bradykinesia بهبود آشکاری در ۱۳ بیمار داشتند هیچ مشکل خاصی وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Its'clinical feature is rest tremor, rigidity, bradykinesia and postural instability.
[ترجمه گوگل]ویژگی بالینی آن لرزش استراحت، سفتی، برادیکینزی و بیثباتی وضعیتی است
[ترجمه ترگمان]ویژگی بالینی آن، لرزش، انعطاف ناپذیری، bradykinesia و ناپایداری postural است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ویژگی بالینی آن، لرزش، انعطاف ناپذیری، bradykinesia و ناپایداری postural است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Its cardinal clinical symptoms include bradykinesia, rigidity, rest tremor and disturbances in balance.
[ترجمه گوگل]علائم بالینی اصلی آن شامل برادیکینزی، سفتی، لرزش استراحت و اختلال در تعادل است
[ترجمه ترگمان]علایم بالینی اصلی آن عبارتند از: bradykinesia، انعطاف ناپذیری، بقیه ارتعاش و اختلالات در تعادل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علایم بالینی اصلی آن عبارتند از: bradykinesia، انعطاف ناپذیری، بقیه ارتعاش و اختلالات در تعادل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Results: PD symptoms of monkeys, including rigidity, bradykinesia and gait abnormality, were significantly improved.
[ترجمه گوگل]یافتهها: علائم PD میمونها شامل سفتی، برادیکینزی و ناهنجاری راه رفتن بهطور معنیداری بهبود یافت
[ترجمه ترگمان]نتایج: علایم PD از میمون ها، از جمله سفتی، bradykinesia و ناهنجاری رفتاری، به طور قابل توجهی بهبود یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتایج: علایم PD از میمون ها، از جمله سفتی، bradykinesia و ناهنجاری رفتاری، به طور قابل توجهی بهبود یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It improves all manifestations of the disease although rigidity and bradykinesia are benefited more than tremors.
[ترجمه گوگل]تمام تظاهرات بیماری را بهبود می بخشد، اگرچه سفتی و برادی کینزی بیشتر از لرزش سود می برد
[ترجمه ترگمان]این بیماری همه تجلیات این بیماری را بهبود می بخشد، اگرچه خشکی و خشکی بیشتر از لرزش سود می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این بیماری همه تجلیات این بیماری را بهبود می بخشد، اگرچه خشکی و خشکی بیشتر از لرزش سود می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. PD has four essential characteristics, such as static tremor, rigidity, bradykinesia and postural unsteadiness.
[ترجمه گوگل]PD دارای چهار ویژگی اساسی است، مانند لرزش استاتیک، سفتی، برادیکینزی و ناپایداری وضعیتی
[ترجمه ترگمان]فیلیپ PD چهار ویژگی اساسی مانند لرزش ایستایی، انعطاف ناپذیری، bradykinesia و ناپایداری postural دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فیلیپ PD چهار ویژگی اساسی مانند لرزش ایستایی، انعطاف ناپذیری، bradykinesia و ناپایداری postural دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The present invention relates to Chinese medicine, and is especially one kind of Chinese medicine for treating numbness, bradykinesia and asthenia.
[ترجمه گوگل]اختراع حاضر مربوط به طب چینی است و به ویژه یکی از انواع طب چینی برای درمان بیحسی، برادیکینزی و آستنی است
[ترجمه ترگمان]اختراع موجود به پزشکی چینی مربوط می شود و به ویژه نوعی داروی چینی برای درمان بی حسی، bradykinesia و asthenia می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اختراع موجود به پزشکی چینی مربوط می شود و به ویژه نوعی داروی چینی برای درمان بی حسی، bradykinesia و asthenia می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. All of the patients who had parkin gene deletion mutation had tremor, rigidity and bradykinesia, but athetosis and family history of PD were not found.
[ترجمه گوگل]تمام بیمارانی که دارای جهش حذف ژن پارکین بودند، لرزش، سفتی و برادیکینزی داشتند، اما آتتوز و سابقه خانوادگی PD یافت نشد
[ترجمه ترگمان]تمامی بیمارانی که جهش ژنی داشتند جهش، انعطاف ناپذیری و bradykinesia داشتند، اما athetosis و تاریخچه خانواده فیلیپ PD یافت نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمامی بیمارانی که جهش ژنی داشتند جهش، انعطاف ناپذیری و bradykinesia داشتند، اما athetosis و تاریخچه خانواده فیلیپ PD یافت نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Parkinsons disease is a neurological disorder characterized by rest tremor, bradykinesia, rigidity and postural instability.
[ترجمه گوگل]بیماری پارکینسون یک اختلال عصبی است که با لرزش استراحت، برادیکینزی، سفتی و بیثباتی وضعیتی مشخص میشود
[ترجمه ترگمان]بیماری Parkinsons یک اختلال نورولوژیکی و عصبی است که با سایر ارتعاش، bradykinesia، انعطاف ناپذیری و ناپایداری postural مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیماری Parkinsons یک اختلال نورولوژیکی و عصبی است که با سایر ارتعاش، bradykinesia، انعطاف ناپذیری و ناپایداری postural مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید