boyishness
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی:
- پسرانه بودن
- روحیه پسرانه داشتن
- ظاهر یا رفتار شبیه پسر داشتن
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( اجتماعی – اصلی ) :**
کیفیت یا حالت داشتن ویژگی های پسرانه، مثل شیطنت، انرژی یا بی گناهی.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *His boyishness made him look younger than his age. *
روحیه پسرانه اش باعث شد جوان تر از سنش به نظر برسد.
2. ** ( ادبی – کاربردی ) :**
برای توصیف جذابیت یا معصومیت مردان بزرگسال که هنوز حال وهوای جوانی دارند.
3. ** ( فرهنگی – استعاری ) :**
گاهی برای اشاره به بی تجربگی یا سادگی در برابر بلوغ و جدیت.
- - -
🔸 مترادف ها:
youthfulness – innocence – playfulness – adolescent charm
- پسرانه بودن
- روحیه پسرانه داشتن
- ظاهر یا رفتار شبیه پسر داشتن
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( اجتماعی – اصلی ) :**
کیفیت یا حالت داشتن ویژگی های پسرانه، مثل شیطنت، انرژی یا بی گناهی.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *His boyishness made him look younger than his age. *
روحیه پسرانه اش باعث شد جوان تر از سنش به نظر برسد.
2. ** ( ادبی – کاربردی ) :**
برای توصیف جذابیت یا معصومیت مردان بزرگسال که هنوز حال وهوای جوانی دارند.
3. ** ( فرهنگی – استعاری ) :**
گاهی برای اشاره به بی تجربگی یا سادگی در برابر بلوغ و جدیت.
- - -
🔸 مترادف ها:
یک ویژگی پسرانه