boy scout

1. He is a Boy Scout.

[ترجمه گوگل]او یک پیشاهنگ پسر است
[ترجمه ترگمان] اون یه پسر Boy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Now it's all Boy Scout stuff and bivouacs and tents.

[ترجمه گوگل]حالا همه چیز Boy Scout و بیواک و چادر است
[ترجمه ترگمان]حالا تمام وسایل Boy و bivouacs و چادرها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's going to a Boy Scout summer camp for two weeks in August.

[ترجمه گوگل]او برای دو هفته در ماه اوت به یک کمپ تابستانی پیشاهنگی پسران می رود
[ترجمه ترگمان]او برای دو هفته در ماه اوت به اردوگاه تابستانی Scout می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Four of the boys in Boy Scout Troop 611 reached the rank of Eagle Scout.

[ترجمه گوگل]چهار نفر از پسران پسر پیشاهنگی 611 به درجه پیشاهنگ عقاب رسیدند
[ترجمه ترگمان]چهار تن از پسران در هنگ Boy به جیپ عقاب رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The idea of the boy Scout movement soon spread and was imitated throughout the civilised world.

[ترجمه گوگل]ایده جنبش پسر پیشاهنگی به زودی گسترش یافت و در سراسر جهان متمدن مورد تقلید قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ایده جنبش boy به زودی پخش شد و در سراسر دنیای متمدن تقلید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He joined an Indonesian Boy Scout troop and played soccer, which would not become popular in the United States until years later.

[ترجمه گوگل]او به یک سرباز پیشاهنگی اندونزیایی پیوست و فوتبال بازی کرد که تا سالها بعد در ایالات متحده محبوب نشد
[ترجمه ترگمان]او به گروهی از سربازان اندونزیایی ملحق شد و فوتبال بازی کرد که تا چند سال بعد در آمریکا محبوب نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I also volunteered with the Boy Scout troop that I had been affiliated with while I was in my teens.

[ترجمه گوگل]من همچنین با نیروهای پیشاهنگی که در دوران نوجوانی به آنها وابسته بودم، داوطلب شدم
[ترجمه ترگمان]من همچنین برای گروه پسران پیشاهنگ داوطلب شدم که در زمانی که من در سن نوجوانی بودم وابسته به این گروه بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Are you a Girl Scout or a Boy Scout?

[ترجمه گوگل]آیا شما یک پیشاهنگ دختر هستید یا یک پیشاهنگ پسر؟
[ترجمه ترگمان]تو یه دختر مدرسه ای یا یه پسر پیشاهنگ؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I mean I'm a boy scout.

[ترجمه گوگل]منظورم این است که من یک پیشاهنگ پسر هستم
[ترجمه ترگمان]منظورم این است که من یک پیش آهنگ او هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Yeah, he was not exactly a boy scout. Is that what you want me to say?

[ترجمه گوگل]بله، او دقیقاً یک پیشاهنگ پسر نبود آیا این همان چیزی است که از من می خواهید بگویم؟
[ترجمه ترگمان] آره، اون دقیقا یه پیشاهنگ نبود این چیزیه که می خوای من بگم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A homecoming for a Boy Scout lost in North Carolina, lost since last Saturday.

[ترجمه گوگل]بازگشت به خانه برای یک پسر پیشاهنگی که در کارولینای شمالی از دست رفت، از شنبه گذشته از دست رفت
[ترجمه ترگمان]بازگشت به خانه پسر گم شده در کارولینای شمالی از شنبه گذشته گم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was scoutmaster of Bill Sr. 's Boy Scout troop, leading the boys on hikes through the Olympic Mountains and driving them in a beat-up bus to Yellowstone and Glacier National Parks.

[ترجمه گوگل]او پیشاهنگ نیروهای پیشاهنگی بیل پدر بود و پسران را در کوه‌های المپیک هدایت می‌کرد و آن‌ها را با اتوبوس به پارک‌های ملی یلواستون و گلاسیر هدایت می‌کرد
[ترجمه ترگمان]او یکی از اعضای گروه بیل پسر بود که پسران را از طریق کوهستان المپیک هدایت می کرد و آن ها را با اتوبوس به سمت Yellowstone و پارک های ملی Glacier هدایت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I also was a Boy Scout before.

[ترجمه گوگل]من قبلاً پیشاهنگ پسر بودم
[ترجمه ترگمان] من قبلا یه پسر بچه بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Spielberg was after a Boy Scout photography merit badge, while Abrams's focus was his lifelong obsession with special effects.

[ترجمه گوگل]اسپیلبرگ به دنبال نشان شایستگی عکاسی پیشاهنگی بود، در حالی که تمرکز آبرامز وسواس مادام العمر او با جلوه های ویژه بود
[ترجمه ترگمان]Spielberg بعد از یک عکاس فاین آرت بود، در حالی که تمرکز Abrams تمرکز همیشگی او با جلوه های ویژه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. For example, a Boy Scout recently collected 125 bikes in a drive hosted by a local retailer as part of his community service project for becoming an Eagle Scout.

[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یک پیشاهنگ پسر اخیراً 125 دوچرخه را در یک درایو که توسط یک خرده فروش محلی میزبانی شده بود، به عنوان بخشی از پروژه خدمات اجتماعی خود برای تبدیل شدن به یک پیشاهنگ عقاب جمع آوری کرد
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، یک ماشین پسر اخیرا ۱۲۵ دوچرخه را در مسیری به میزبانی یک خرده فروش محلی به عنوان بخشی از پروژه خدمات اجتماعی اش برای تبدیل شدن به یک ماشین عقاب جمع آوری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

بررسی کلمه

جمله های نمونه

مترادف ها

انگلیسی به انگلیسی

پیشنهاد کاربران

بپرس