bowls

/boʊlz//bəʊlz/

معنی: مسابقه وجشن بازی بولینگ
معانی دیگر: بولینگ روی چمن (lawn bowling هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: see lawn bowling.

جمله های نمونه

1. five bowls of soup
پنج کاسه (پر از) سوپ

2. She scooped ice cream into their bowls.
[ترجمه گوگل]او بستنی را در کاسه های آنها ریخت
[ترجمه ترگمان]بستنی را در کاسه ها نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He collected coloured enamel bowls from Yugoslavia.
[ترجمه گوگل]او کاسه های لعابی رنگی را از یوگسلاوی جمع آوری کرد
[ترجمه ترگمان]چند کاسه لعابی از enamel را از یوگوسلاوی جمع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They go in for tennis and bowls.
[ترجمه گوگل]آنها برای تنیس و کاسه می روند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای تنیس و کاسه دست و پنجه نرم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Barry held the bowls while Liz ladled soup into them.
[ترجمه گوگل]بری کاسه ها را نگه داشت در حالی که لیز سوپ را داخل آنها ریخت
[ترجمه ترگمان]بری کاسه را نگه داشت در حالی که لیز سوپ را به آن ها می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Children clutching empty bowls form a line.
[ترجمه گوگل]بچه‌هایی که کاسه‌های خالی را در دست گرفته‌اند، یک خط را تشکیل می‌دهند
[ترجمه ترگمان]بچه ها کاسه خالی را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There must be many vases, bowls or bottles sitting unrecognised in people's homes.
[ترجمه گوگل]باید گلدان ها، کاسه ها یا بطری های زیادی در خانه های مردم نشسته باشد
[ترجمه ترگمان]باید گلدان، کاسه یا بطری وجود داشته باشد که در خانه های مردم به رسمیت شناخته نشده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bowls is one of the most popular sports in Britain.
[ترجمه گوگل]بولز یکی از محبوب ترین ورزش ها در بریتانیا است
[ترجمه ترگمان]کاسه ها یکی از پرطرفدارترین ورزش ها در بریتانیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Spoon the mixture carefully into the bowls.
[ترجمه گوگل]مخلوط را با احتیاط داخل کاسه ها بریزید
[ترجمه ترگمان]مخلوط را با دقت توی کاسه بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Cheap plastic bowls and buckets flood ( into ) the market.
[ترجمه گوگل]کاسه‌ها و سطل‌های پلاستیکی ارزان قیمت به بازار سرازیر می‌شوند
[ترجمه ترگمان]ظرف های پلاستیکی ارزان قیمت و سیل سطل ها (به داخل)بازار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He ladled out three bowls of soup.
[ترجمه گوگل]سه کاسه سوپ ریخت
[ترجمه ترگمان]او سه کاسه سوپ را بیرون ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He finished off two bowls of noodles in no time.
[ترجمه گوگل]او دو کاسه نودل را در کمترین زمان به پایان رساند
[ترجمه ترگمان]او در آن زمان دو کاسه ماکارونی را تمام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He finished off two bowls of chicken noodles soup in no time.
[ترجمه گوگل]او دو کاسه سوپ رشته مرغ را در مدت کوتاهی تمام کرد
[ترجمه ترگمان]اون دوتا کاسه سوپ جوجه رو بدون هیچ وقت تموم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The plates and bowls have a gilt edge.
[ترجمه گوگل]بشقاب ها و کاسه ها دارای لبه طلایی هستند
[ترجمه ترگمان]بشقاب ها و کاسه ها قسمت طلایی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مسابقه وجشن بازی بولینگ (اسم)
bowling, bowls

انگلیسی به انگلیسی

• bowling game played on lawn

پیشنهاد کاربران

bowls ( n ) ( also lawn bowling ) =a game played on an area of very smooth grass, in which players take turns to roll bowls as near as possible to a small ball
bowls
bowls ( ورزش )
واژه مصوب: گوی‏بازی
تعریف: نوعی بازی بین دو نفر که در زمین مسطح انجام می‏شود و دو شرکت‏کننده سعی می‏کنند با غلتاندن توپی بزرگ آن را تا حد امکان به یک توپ کوچک نزدیک کنند
در بعضی جاها معنی کاسه ودر بعضی جاها معنی توپ بولینگ میدهد
کاسه

بپرس