1. on a bowline
(کشتی بادبان دار) با بادبان های آماده ی رفتن در خلاف جهت باد
2. Double bowline is used by many climbers as their primary knot.
[ترجمه گوگل]بولین دوبل توسط بسیاری از کوهنوردان به عنوان گره اصلی آنها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کوهنوردان به عنوان گره اولیه خود استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The bow protrudes from the bowline of large ships just below the waterline.
[ترجمه گوگل]کمان از خط کمان کشتی های بزرگ درست زیر خط آب بیرون زده است
[ترجمه ترگمان]کمان protrudes از کشتی های بزرگ کشتی های بزرگ درست زیر خط آب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The bowline is not only strong and secure but is easy to break loose later, even when pulled tight under a load.
[ترجمه گوگل]خط کاسه نه تنها محکم و مطمئن است، بلکه بعداً به راحتی باز می شود، حتی زمانی که تحت بار محکم کشیده می شود
[ترجمه ترگمان]The نه تنها قوی و محکم است اما به راحتی می توان آن را رها کرد، حتی زمانی که زیر بار فشار می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Learn to tie a fireman's bowline knot in this free firefighting video from a fire captain.
[ترجمه گوگل]در این ویدیوی رایگان اطفای حریق از یک کاپیتان آتش نشانی، گره زدن کاسه آتش نشانی را بیاموزید
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که یک تیم آتش نشانی آتش نشانی را در این ویدئوی آتش نشانی آزاد از یک فرمانده آتش نشانی به تساوی برسانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Bowline - A knot frequently used for tying the middle climber onto a glacier rope team, among other uses.
[ترجمه گوگل]Bowline - گره ای که اغلب برای بستن کوهنورد میانی به یک تیم طناب یخچالی، در میان سایر موارد استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]bowline - گروهی که به کرات برای بستن the میانی به یک تیم طناب یخی استفاده می شود، در میان استفاده های دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The bowline has worked loose on me during long routes, however the 'improved bowline ' is something I use when I am sport climbing and falling off is more frequent.
[ترجمه گوگل]خط کمان در طول مسیرهای طولانی روی من شل شده است، با این حال "خط کمان بهبود یافته" چیزی است که من در هنگام کوهنوردی ورزشی از آن استفاده می کنم و سقوط بیشتر است
[ترجمه ترگمان]The در طول مسیرهای طولانی روی من شل شده اند، با این حال پیشرفت improved چیزی است که من هنگام صعود به ورزش استفاده می کنم و بیشتر اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He can tie a bowline .
[ترجمه گوگل]او می تواند یک کاسه ببندد
[ترجمه ترگمان] اون می تونه یه \"bowline\" رو ببنده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You had forgotten to tie in. I was a qualified mountain guide when this happened! Luckily I could tie a bowline one-handed. Other climbers have not been so fortunate.
[ترجمه گوگل]شما فراموش کرده بودید که ببندید وقتی این اتفاق افتاد من یک راهنمای کوهستانی واجد شرایط بودم! خوشبختانه من می توانستم یک بولین را با یک دست ببندم دیگر کوهنوردان چندان خوش شانس نبوده اند
[ترجمه ترگمان]فراموش کرده بودی که کراوات را ببندی وقتی این اتفاق افتاد من یک راهنمای کوهستانی با صلاحیت بودم خوشبختانه من می توانستم یک bowline را با دست ببندم کوهنوردان دیگر اینقدر خوش شانس نبوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید