bowlder

/ˈboʊldər//ˈbəʊldə/

معنی: تخته سنگ
معانی دیگر: املای دیگر واژه ی: boulder، boulder : تخته سنگ

جمله های نمونه

1. Boulder: also bowlder, a large rounded mass of rock lying on the surface of the ground or embedded in the soil.
[ترجمه گوگل]بولدر: همچنین بولدر، توده بزرگ گرد سنگی که روی سطح زمین قرار گرفته یا در خاک فرو رفته است
[ترجمه ترگمان]بول در: همچنین bowlder، توده گرد بزرگی از سنگ که بر روی سطح زمین قرار گرفته و یا در خاک فرورفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We would got at the destination, Bowlder Mine at noon if no suddenness .
[ترجمه گوگل]اگر ناگهانی نبود، ظهر به مقصد می رسیدیم، معدن بولدر
[ترجمه ترگمان]ما به مقصد رسیدیم، اگه غیر منتظره بود، مال من ظهر مال من می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The large bowlder surface of dinner table must be uplifted vertically in avoidance of breakage. The small one shall also be held vertically instead of horizontally.
[ترجمه گوگل]سطح کاسه بزرگ میز شام باید به صورت عمودی بالا رود تا از شکستگی جلوگیری شود کوچک نیز باید به جای افقی به صورت عمودی نگه داشته شود
[ترجمه ترگمان]سطح بزرگ bowlder میز شام باید به صورت عمودی در اجتناب از شکستگی بالا برده شود شکل کوچک نیز به صورت عمودی به جای افقی نگه داشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He hid behind a great bowlder and fell to listening.
[ترجمه گوگل]او پشت یک بولدر بزرگ پنهان شد و به گوش دادن افتاد
[ترجمه ترگمان]پشت توده ای بزرگ پنهان شد و به گوش دادن پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The large bowlder surface of dinner table must be uplifted vertically in avoidance of breakage.
[ترجمه گوگل]سطح کاسه بزرگ میز شام باید به صورت عمودی بالا رود تا از شکستگی جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]سطح بزرگ bowlder میز شام باید به صورت عمودی در اجتناب از شکستگی بالا برده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cloth, leather, rubber, wooden product, bamboo, crystal, plexiglass, ceramic tile, jade, resin, acrylic, bowlder, etc.
[ترجمه گوگل]پارچه، چرم، لاستیک، محصولات چوبی، بامبو، کریستال، پلکسی، کاشی و سرامیک، یشم، رزین، اکریلیک، کاسه گلاس و غیره
[ترجمه ترگمان]پارچه، چرم، لاستیک، محصولات چوبی، بامبو، کریستال، plexiglass، کاشی سرامیک، یشم، resin، bowlder و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It uses the technology of computer laser to carve in the jade or bowlder .
[ترجمه گوگل]از فناوری لیزر کامپیوتری برای حک کردن در یشم یا کاسه استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]این روش از تکنولوژی لیزر کامپیوتری برای حک کردن در یشم سبز یا bowlder استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It includes base of digital video producing, office, showroom of jewel and bowlder inside and commercial street outside, which provide customers enough options to shopping, leisure and entertainment.
[ترجمه گوگل]این شامل پایه تولید ویدئوهای دیجیتال، دفتر، نمایشگاه جواهرات و بولدر در داخل و خیابان تجاری در خارج است که گزینه های کافی برای خرید، اوقات فراغت و سرگرمی را در اختیار مشتریان قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این مجموعه شامل پایگاه اینترنتی تولید، دفتر، نمایشگاه جواهر و bowlder در داخل و خیابان تجاری است که به مشتریان گزینه های کافی برای خرید، فراغت و سرگرمی می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cloth, leather, rubber, wooden product, bamboo, crystal, plexiglass, tile acrylic, bowlder, etc.
[ترجمه گوگل]پارچه، چرم، لاستیک، محصولات چوبی، بامبو، کریستال، پلکسی گلاس، اکریلیک کاشی، کاسه و غیره
[ترجمه ترگمان]پارچه، چرم، لاستیک، محصولات چوبی، بامبو، کریستال، plexiglass، acrylic، bowlder و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تخته سنگ (اسم)
slate, rock, crag, boulder, slab, bowlder, cliff

انگلیسی به انگلیسی

• large rounded rock

پیشنهاد کاربران

بپرس