bowdlerize

/ˈbaʊdləraɪz//ˈbaʊdləraɪz/

کتاب را سانسور اخلاقی کردن، (کتاب و غیره) بخش های خارج از اخلاق و نزاکت را حذف کردن، تزکیه یاتصفیه کردن، قسمت های خارج از اخلاق را حذف کردن از کتاب وغیره

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: bowdlerizes, bowdlerizing, bowdlerized
مشتقات: bowdlerism (n.), bowdlerization (n.)
• : تعریف: to omit or modify parts of (a book, play, or the like) that are considered immoral or indecent.
مشابه: censor, expurgate

- The somewhat erotic play was bowdlerized when it was presented on television in the sixties.
[ترجمه گوگل] این نمایشنامه تا حدودی وابسته به عشق شهوانی زمانی که در دهه شصت در تلویزیون ارائه شد، مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان] این بازی که تا حدی عاشقانه بود، هنگامی بود که در دهه شصت بر روی تلویزیون عرضه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I'm bowdlerizing it-just slightly changing one or two words so listeners won't be upset.
[ترجمه گوگل]من دارم آن را به درد می‌آورم - فقط یک یا دو کلمه را کمی تغییر می‌دهم تا شنوندگان ناراحت نشوند
[ترجمه ترگمان]فقط کمی تغییر کردم - فقط یک یا دو کلمه را تغییر دادم تا همه را ناراحت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This book has been bowdlerized.
[ترجمه گوگل]این کتاب بادولر شده است
[ترجمه ترگمان]این کتاب bowdlerized بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A place to carefully calibrate, sanitize and bowdlerize our words for every possible audience, now and forever.
[ترجمه گوگل]مکانی برای کالیبره کردن، ضدعفونی کردن دقیق کلمات ما برای هر مخاطب ممکن، اکنون و برای همیشه
[ترجمه ترگمان]جایی برای تنظیم دقیق، sanitize و bowdlerize کلمات برای هر مخاطب احتمالی، حالا و برای همیشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If you bowdlerize Story of the Wing, it wouldn't be as interesting a book.
[ترجمه گوگل]اگر داستان بال را بنویسید، کتاب چندان جالبی نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]اگر داستان بال را دوست داشته باشید، به اندازه یک کتاب جالب نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is no need to bowdlerize your speech when dealing with anyone from a legal standpoint.
[ترجمه گوگل]وقتی با کسی از نقطه نظر حقوقی برخورد می کنید، نیازی نیست که صحبت های خود را به شدت به هم بزنید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که با کسی از نقطه نظر قانونی سر و کار دارید، نیازی نیست که سخنرانی خود را بیان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The version of the play that I saw had been dreadfully bowdlerized.
[ترجمه گوگل]نسخه ای از نمایشنامه ای که من دیدم به طرز وحشتناکی کاذب شده بود
[ترجمه ترگمان]نسخه ای از نمایشنامه که دیدم به طرز وحشتناکی bowdlerized شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Using computer software build up test questions store. Unbending compounding examination paper by chapter, section, difficulty and type. It can increase and bowdlerize test question.
[ترجمه گوگل]با استفاده از نرم افزار کامپیوتری فروشگاه سوالات آزمون را ایجاد کنید مقاله امتحان ترکیبی بدون خم شدن بر اساس فصل، بخش، دشواری و نوع این می تواند سوال آزمون را افزایش دهد و کاوشگر کند
[ترجمه ترگمان]استفاده از نرم افزار رایانه ای برای جمع آوری سوالات آزمون unbending مقاله بررسی را با توجه به فصل، بخش، دشواری و تایپ کنید می تواند یک سوال آزمایشی را افزایش داده و مورد آزمایش قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• bowdlerise, censor literature, modify a written work by abridging in content, change a written work by distorting in style or content (named after thomas bowdler who published a censored version of shakespeare's works)

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To remove or alter parts of a text considered inappropriate 📖 ✂️
🔍 مترادف: Censor
✅ مثال: The publisher decided to bowdlerize the novel for younger readers.
واژه پالائی
واژنپاهش
سانسور کردن، سانسور چی
پاکسازی کردن

بپرس