bourse

/ˈbɔːrs//bʊəs/

معنی: صرافی، کیسه، بورس، حمل، قیمت
معانی دیگر: (فرانسه و برخی کشورهای دیگر) بازار سهام، بهابازار، بازار بورس (به انگلیسی می گویند: stock exchange)، (b بزرگ) بورس سهام پاریس، مبادله

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a stock exchange of a European city, esp. of Paris, France.

جمله های نمونه

1. In Hong Kong, the bourse climbed 3 %, after scoring a high for 1995 last Friday.
[ترجمه گوگل]در هنگ کنگ، بورس پس از کسب امتیاز بالای 1995 در جمعه گذشته، 3 درصد صعود کرد
[ترجمه ترگمان]در هنگ کنگ، بورس ۳ % بالا رفت و پس از یک امتیاز بالا برای سال ۱۹۹۵ در جمعه گذشته افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Without even trying, it would seem, the Bourse has given birth to a fever that has fast become an epidemic.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که بورس بدون تلاش حتی تبی را به دنیا آورده است که به سرعت تبدیل به یک اپیدمی شده است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که بورس بدون تلاش و تلاش، تبی را به دنیا آورده است که به سرعت یک بیماری همه گیر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the meantime, strengthen censorial, bourse has the system of conduct of business of monitoring of one a complete set of, send technical staff to be in charge of this job.
[ترجمه گوگل]در این میان، تقویت سانسور، بورس دارای سیستم انجام امور نظارت بر یک مجموعه کامل است، کادر فنی را برای انجام این کار اعزام می کند
[ترجمه ترگمان]در همین حال، تقویت censorial، بورس سیستم عملکرد نظارت بر یک مجموعه کامل از کارمندان فنی را دارد که مسئول این کار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The top 40 companies on the Paris bourse have been pulling in record profits.
[ترجمه گوگل]40 شرکت برتر در بورس پاریس سودهای بی سابقه ای به دست آورده اند
[ترجمه ترگمان]۴۰ شرکت برتر بورس پاریس سود خود را از دست داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You can open countless capital account in different bourse.
[ترجمه گوگل]می توانید حساب سرمایه بی شماری را در بورس های مختلف باز کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید حساب بی شماری را در بورس مختلف باز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So should a respectable bourse be offering the stock?
[ترجمه گوگل]بنابراین آیا یک بورس معتبر باید سهام را عرضه کند؟
[ترجمه ترگمان]خب، پس باید یه آدم محترم و محترمی داشته باشه که سهام رو پیشکش کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They stormed into the Bourse and set its main hall on fire.
[ترجمه گوگل]آنها به داخل بورس هجوم بردند و سالن اصلی آن را به آتش کشیدند
[ترجمه ترگمان]آن ها به بورس هجوم بردند و تالار اصلی خود را آتش زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Today, Carrefour's shares at the Paris Bourse were up 93% to 2 23 euros in midmorning trading.
[ترجمه گوگل]امروز، سهام Carrefour در بورس پاریس 93 درصد افزایش یافت و به 223 یورو در معاملات اواسط صبح رسید
[ترجمه ترگمان]امروزه سهام کارفور در بورس پاریس به ۹۳ % تا ۲ میلیون یورو در تجارت صبح رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A few years later he was accused of having speculated on the Paris Bourse, using official information.
[ترجمه گوگل]چند سال بعد او متهم به گمانه زنی در بورس پاریس با استفاده از اطلاعات رسمی شد
[ترجمه ترگمان]چند سال بعد متهم به گمانه زنی در مورد بورس پاریس با استفاده از اطلاعات رسمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the case of the agents de change (the official stockbrokers at the Paris Bourse), there were around 60.
[ترجمه گوگل]در مورد عاملان تغییر (کارگزاران رسمی بورس در بورس پاریس)، حدود 60 نفر بودند
[ترجمه ترگمان]در مورد عوامل تغییر (که دلالان سهام در بورس پاریس)، حدود ۶۰ نفر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The first time I had seen her was in the Place de la Bourse, outside Susse's.
[ترجمه گوگل]اولین باری که او را دیدم در میدان بورس، خارج از Susse's بود
[ترجمه ترگمان]اولین باری که او را دیدم در میدان بانک la، بیرون خانه Susse بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After having served in the French Navy, he taught finance for a time and then worked for a stockbroker at the Paris Bourse.
[ترجمه گوگل]پس از خدمت در نیروی دریایی فرانسه، مدتی به تدریس امور مالی پرداخت و سپس برای یک دلال سهام در بورس پاریس مشغول به کار شد
[ترجمه ترگمان]پس از آنکه در نیروی دریایی فرانسه خدمت کرد، مدتی به امور مالی پرداخت و سپس برای کارگزار بورس در بورس پاریس کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. AA- rated by Standard amp Poor's, Euler Hermes is one of the top 120 companies listed on the Premier Marche of the Paris Bourse.
[ترجمه گوگل]اویلر هرمس یکی از 120 شرکت برتر فهرست شده در نمایشگاه برتر بورس پاریس است
[ترجمه ترگمان]AA amp یکی از ۱۲۰ شرکت برتر در بازار بورس پاریس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mobius said Templeton had raised its investment in companies on Thailand's stock market . SETI, Southeast Asia's second-best performing bourse, which has climbed 17 percent this year.
[ترجمه گوگل]موبیوس گفت تمپلتون سرمایه گذاری خود را در شرکت های موجود در بازار سهام تایلند افزایش داده است SETI، دومین بورس با عملکرد برتر آسیای جنوب شرقی، که امسال 17 درصد صعود کرده است
[ترجمه ترگمان]mobius گفت که تمپلتون سرمایه گذاری خود را در شرکت ها در بازار سهام تایلند افزایش داده است ای اس سی، دومین بورس در حال اجرا در آسیای جنوب شرقی است که امسال ۱۷ درصد صعود کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صرافی (اسم)
exchange, agiotage, bourse

کیسه (اسم)
bourse, bladder, bag, sac, sack, pouch, cyst, cod, bagging, bung, capsule, theca, sinus, purse

بورس (اسم)
exchange, bourse, burse

حمل (اسم)
bourse, shipping, portage, deportation, shipment, carting, conveyance, consignment

قیمت (اسم)
estimate, value, bourse, worth, price

انگلیسی به انگلیسی

• stock exchange

پیشنهاد کاربران

Wages ( دستمزد ساعتی ) : پولی که به کارگران در ازای تعداد ساعات کارشان پرداخت می شود.
Bonus ( پاداش ) : پرداخت اضافی به یک کارمند
Salary ( حقوق ثابت ) : مبلغ ثابتی است که به کارمند برای کاری که به طور منظم انجام می دهد پرداخت می شود، معمولاً کار یک سال را پوشش می دهد و هر دو هفته یا هر ماه پرداخت می شود. حقوق جبران خدمات ارائه شده به شرکت است.
...
[مشاهده متن کامل]

Stipend ( کمک هزینه/حمایت مالی/ کمک مالی/ راستاد ) : نوعی پرداخت است که در طول یک دوره خاص به کارورزان، کارآموزان یا دانشجویان برای پوشش هزینه های زندگی یا انجام فعالیت های خاص پرداخت می شود و اغلب به کسانی داده می شود که کار دستمزدی ندارند. این هدف برای جبران کار انجام شده نیست، بلکه برای حمایت از افراد در ارتباط با تحصیلات آموزشی یا مهارت آموزی، به آن ها اجازه می دهد تا نقشی را برعهده بگیرند بدون اینکه مجبور باشند برای پرداخت صورتحساب های خود شغل دیگری را به عهده بگیرند.
scholarship یا bourse ( راتبه/ بورسیه ) : کمک مالی است که به دانشجویان برای تسهیل تحصیل آن ها داده می شود و معمولا بر اساس شایستگی علمی، نیاز مالی یا سایر معیارها اعطا می شوند و هزینه های تحصیل و هزینه های تحقیقاتی را پوشش می دهند. معمولاً از حداقل نمره یا نمره آزمون استاندارد استفاده می شود و در نوع ورزشی بر اساس عملکرد ورزشی فرد است و به عنوان ابزاری برای جذب ورزشکاران با عملکرد بالا استفاده می گردد.
grant ( کمک هزینه تحصیلی/ وام بلاعوض/ پژوهانه ) : یک جایزه مالی است که توسط یک سازمان برای یک هدف خاص مانند پروژه های تحقیقاتی یا آموزشی داده می شود. معمولاً نیازی به بازپرداخت نیست و می تواند بر اساس معیارهای مختلفی از جمله نیاز مالی، شایستگی یا پیشنهادات پروژه اعطا شود.
Refund ( بازپس پول/ استرداد وجه/ رد مال ) : برگشت پولی است که پرداخت شده است.
Allowance ( پول توجیبی/ خرجی ) : مقدار منظم پولی که به کودک یا سایر افراد وابسته داده می شود.

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Grant_(money)• https://en.wikipedia.org/wiki/Scholarship• https://en.wikipedia.org/wiki/Wage• https://en.wikipedia.org/wiki/Salary• https://en.wikipedia.org/wiki/Stipend• https://en.wikipedia.org/wiki/Allowance_(money)
bourse ( عمومی )
واژه مصوب: بهابازار
تعریف: محل خرید و فروش اوراق بهادار
《 پارسی را پاس بِداریم 》
bourse
با دُرود
این واژه یِ بیگانه اَز راه زَبانِ فَرانسَوی به زَبانِ پارسی دَرآمَده وَ بَرابَر هایی هَم بَرایِ آن نَهاده شُده :
بَهازار ( کوتاه شُده یِ بَهابازار )
...
[مشاهده متن کامل]

بازارِ سَرمایه ، بازارِ سَهام ، بازارِ بَها
با این هَمه واژه یِ پارسیده یِ بورس بَرای کوتاهی وَ آسانیِ گویِش بیش تَر به کار می رَوَد ، اَز این رو بایَد دَر واژه سازی چِنان تَوانا شَویم که واژه هایی کوتاه ، خوش آهَنگ و ژَرف مینه بیافَرینیم که به سادِگی دَر میان مَردُمان جا بیُفتَد.
یِکی اَز نادُرُست اَندیشی هایِ بَرخی این اَست که می پِندارَند واژه یِ بورس بِسیار پُرَنده ( کامِل ) اَست چون دَر باختَرِ پیش رَفته وَ گُستَرِش یافته بَرساخته شُده اَست. چِرا این گونه می اَندیشیم ؟! زیرا دانِشِ ریشه شِناسی را نِمی دانیم . دَر دُنباله به بَررِسی این واژه با رَوِشِ ریشه شِناسی می پَردازیم :
bourse : from French bourse " meeting place of merchants ;
literally : purse from old French : borse = money bag , purse;
from Medieval Latin : bursa = a bag
The modern sense of stock exchange for merchants , from the name of the paris stock exchange.
The term was said to have originated because in 13 c. Burges the sign of a porse ( or perhaps ) three purses , hung on the front of the house where merchants met.
هَمان گونه که خانده وُ فَهمیده ( پِیمیده ) شُد : bursa , porse , purse , bourse به کیسه وَ هَمیانِ پول گُفته می شُده وَ پَت ها ( بَعدها ) کاربُردِ دیگَری یافته اَست.
باشَد که با واژه وَرزی واژه هایِ شایِسته ای بَرسازیم وُ بَرگُزینیم چون راهِ دِرازی دَر پیش داریم.
با سِپاس اَز خاندِ جُستانِوِشته !

بپرس