bouncy

/ˈbaʊnsi//ˈbaʊnsi/

معنی: فنری، پس جهنده
معانی دیگر: سبکروح، خوشحال

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: bouncier, bounciest
مشتقات: bouncily (adv.), bounciness (n.)
(1) تعریف: tending to bounce.

(2) تعریف: lively; energetic; vigorous.

جمله های نمونه

1. She was bouncy and full of energy.
[ترجمه گوگل]او تندرست و پر انرژی بود
[ترجمه ترگمان] اون اینجا پر از انرژی و انرژی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The new bed is nice and bouncy.
[ترجمه گوگل]تخت جدید زیبا و روان است
[ترجمه ترگمان] تخت جدید خوب و bouncy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The band alternated romantic love songs with bouncy dance numbers.
[ترجمه گوگل]گروه آهنگ های عاشقانه عاشقانه را با شماره های رقص پرانرژی جایگزین کرد
[ترجمه ترگمان]این گروه آهنگ های عاشقانه رمانتیک را با آهنگ رقص bouncy تغییر می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He's always bouncy in the morning.
[ترجمه Majid] او همیشه هنگام صبح سرحال است
|
[ترجمه گوگل]او همیشه صبح ها تندرست است
[ترجمه ترگمان]اون صبح ها همیشه گل میاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This ball's not very bouncy.
[ترجمه گوگل]این توپ خیلی پرنده نیست
[ترجمه ترگمان]این توپ خیلی خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It's what makes your hair bouncy and pliable.
[ترجمه گوگل]این چیزی است که موهای شما را درخشان و انعطاف پذیر می کند
[ترجمه ترگمان]این چیزی است که باعث می شود موهای شما خوب و نرم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Children can enjoy a special treasure hunt, a bouncy castle and Punch and Judy shows.
[ترجمه گوگل]کودکان می توانند از یک گنج یابی ویژه، یک قلعه فنری و نمایش های پانچ و جودی لذت ببرند
[ترجمه ترگمان]کودکان می توانند از یک شکار گنج ویژه، یک قصر bouncy و پانچ و جودی استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His walk is brisk and bouncy.
[ترجمه گوگل]راه رفتن او تند و تند است
[ترجمه ترگمان]پیاده روی او چالاک و bouncy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The newest, softest perms add body, waves or bouncy curls.
[ترجمه گوگل]جدیدترین و نرم‌ترین پرم‌ها بدن، موج‌ها یا فرهای فنری را اضافه می‌کنند
[ترجمه ترگمان]جدیدترین، نرم ترین perms بدن، موج ها و یا حلقه های ستاره ها را اضافه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To quickly and easily assemble your Bouncy Bouncer, please follow these instructions carefully.
[ترجمه گوگل]برای مونتاژ سریع و آسان Bouncy Bouncer خود، لطفاً این دستورالعمل ها را به دقت دنبال کنید
[ترجمه ترگمان]به سرعت و به راحتی Bouncy Bouncer را جمع کنید، لطفا این دستورالعمل ها را با دقت دنبال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Pat is more like a bouncy castle.
[ترجمه گوگل]پت بیشتر شبیه یک قلعه فنری است
[ترجمه ترگمان]پات بیشتر شبیه یک قلعه bouncy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's all told in a bouncy rhyme, with outrageously funny pictures.
[ترجمه گوگل]این همه در یک قافیه فنری، با تصاویر خنده دار وحشیانه گفته می شود
[ترجمه ترگمان]همه چیز را در یک شعر پر بادی نقل می کنند با کلی تصاویر خنده دار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. More is needed from Keith Piper, a nimble, bouncy type of wicketkeeper who has already scored a first-class hundred.
[ترجمه گوگل]بیشتر از کیت پایپر، یک ویکت بان زیرک و درنده که قبلاً صد امتیاز درجه یک را به ثمر رسانده است، مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]بیشتر از کیت پیپر، یک نوع سریع و فنری از wicketkeeper که در حال حاضر صد امتیاز درجه یک را به دست آورده است، نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A light, bouncy martial arts comedyadventure tailor-made for Chris Farley, the unlikeliest ninja of them all.
[ترجمه گوگل]یک کمدی ماجراجویی سبک و فنری هنرهای رزمی که برای کریس فارلی، بعیدترین نینجا ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]یک نور و یک فن نظامی با سبک و فنری که برای کریس Farley (the)از همه آن ها درست شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I love these bouncy chairs. They're really comfortable.
[ترجمه گوگل]من عاشق این صندلی های پرنده هستم اونا واقعا راحتن
[ترجمه ترگمان] من عاشق این صندلی های bouncy آن ها واقعا راحت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فنری (صفت)
bouncy, springy, elastic, whippy

پس جهنده (صفت)
bouncy

انگلیسی به انگلیسی

• springy, marked by or producing bounces
someone who is bouncy is very lively and enthusiastic.

پیشنهاد کاربران

bouncy ride
سفر پردست انداز
خوش ذوق
صدای توپ
ذوق زدگی
پر انرژی
سرزنده
سرحال