boulder

/ˈboʊldə//ˈbəʊldə/

معنی: تخته سنگ، سنگ، گرداله
معانی دیگر: تخته سنگ (که در اثر آب و هوا ساییده و گرد شده باشد)، سنگ بزرگ، پرنیخ، شهر بولدر (در ایالت کلرادو - امریکا)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a large detached rock.
مشابه: rock

- Suddenly, a boulder came spilling down the cliff and landed in the river.
[ترجمه کاینا] ناگهان تخته سنگی از صخره جدا شد، پایین آمد و در رودخانه افتاد.
|
[ترجمه رهام] به ناگهان، صخره ای بزرگ از پرتگاه سرازیر شد و به رودخانه فرو افتاد.
|
[ترجمه گوگل] ناگهان یک تخته سنگ از صخره پایین آمد و در رودخانه فرود آمد
[ترجمه ترگمان] ناگهان تخته سنگ پایین آمد و روی صخره فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. an erratic boulder
صخره ی یخرفته

2. five workers wrestled the boulder into place
پنج کارگر تخته سنگ را در جای خود قرار دادند.

3. we were unable to budge the boulder
نتوانستیم صخره را از جایش تکان بدهیم.

4. It required superhuman effort to lift the huge boulder.
[ترجمه گوگل]برای بلند کردن صخره عظیم نیاز به تلاش مافوق بشری بود
[ترجمه ترگمان]این کار مستلزم تلاش فوق بشری برای بلند کردن سنگ بزرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The boulder hit the ground with a resounding thud.
[ترجمه گوگل]تخته سنگ با صدای طنین انداز به زمین برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]تخته سنگ با صدای تالاپ خفه ای به زمین برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The boulder sheltered them from the chilling wind.
[ترجمه گوگل]تخته سنگ آنها را از باد سرد پناه داد
[ترجمه ترگمان]سنگ آن ها را از باد سرد در امان نگه داشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They gave a great heave and rolled the boulder out of the way.
[ترجمه گوگل]اوج بزرگی دادند و تخته سنگ را از سر راه بیرون کردند
[ترجمه ترگمان]سرم را تکان دادم و تخته سنگ را کنار زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The centrepiece is a granite boulder from Solovki, a group of islands in the White Sea.
[ترجمه گوگل]قطعه اصلی یک تخته سنگ گرانیتی از سولووکی، گروهی از جزایر در دریای سفید است
[ترجمه ترگمان]مرکز این مرکز یک تخته سنگ گرانیت از Solovki، گروهی از جزایر دریای سفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Pyrotechnics, a runaway boulder and a few animatronic Indys are along the way.
[ترجمه گوگل]آتش‌نشان‌ها، یک تخته سنگ فراری و چند انیماترونیک ایندی در راه هستند
[ترجمه ترگمان]pyrotechnics، یک تخته سنگ فراری و چند تایی Indys در طول راه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He thought she looked like a vast boulder, dressed in a chenille robe, that some one had rolled to the door.
[ترجمه گوگل]او فکر می کرد که او مانند یک تخته سنگ بزرگ به نظر می رسد، در لباس شنل، که یکی به سمت در غلتیده است
[ترجمه ترگمان]او فکر می کرد که او شبیه یک تخته سنگ بزرگ است که لباسش را پوشیده بود و یکی از آن ها به طرف در رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Where it was melting a huge pile of boulder clay was built up, as a terminal moraine.
[ترجمه گوگل]جایی که در حال ذوب شدن بود، انبوهی از خاک رس تخته سنگ ساخته شد، به عنوان یک مورن پایانی
[ترجمه ترگمان]جایی که در حال ذوب شدن توده عظیمی از خاک رس سنگی بود، به عنوان یک moraine پایانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At its summit is a boulder with a hollow resembling the imprint of a man's foot.
[ترجمه گوگل]در قله آن تخته سنگی با حفره ای شبیه اثر پای انسان قرار دارد
[ترجمه ترگمان]در قله آن سنگی با حفره ای شبیه به نشانه پای یک مرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. On many upland streams a large boulder will often be the chosen perching spot of the dipper.
[ترجمه گوگل]در بسیاری از نهرهای مرتفع، یک تخته سنگ بزرگ اغلب نقطه انتخابی برای نشستن دب خواهد بود
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از دره های مرتفع، یک تخته سنگ بزرگ تشکیل شده که قسمت کوچکی از آن را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. From New York I hitched to Boulder.
[ترجمه گوگل]از نیویورک به بولدر رفتم
[ترجمه ترگمان]من از نیویورک به بولدر رسیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تخته سنگ (اسم)
slate, rock, crag, boulder, slab, bowlder, cliff

سنگ (اسم)
stone, rock, boulder, calculus, flagstone

گرداله (اسم)
boulder

تخصصی

[عمران و معماری] قلوه سنگ - گرداله - سنگ ساییده شده - تخته سنگ - خرسنگ
[زمین شناسی] تخته سنگ قطعه سنگ بزرگ و مدور که بوسیله یخچالهای طبیعی شکل گرفته باشد.
[معدن] قله سنگ (عمومی استخراج)
[] سنگ کوتاه، گرداله

انگلیسی به انگلیسی

• large rounded rock
a boulder is a large rounded rock.

پیشنهاد کاربران

گِرداله. تخته سنگ
مثال:
boulders made progress difficult
تخته سنگها پیشروی را سخت کردند
تخته سنگ بزرگ
Large rock
boulder
سلمان. [ س َ ] ( ع اِ ) سنگ بزرگ. ( مهذب الاسماء ) .
تخته سنگ ( انگلیسی: Boulder ) یا گرداله در زمین شناسی به قطعاتی از سنگ گفته می شود که اندازه آن ها بزرگ تر از ۲۵٫۶ سانتی متر ( ۲۵۶ میلی متر ) است. قطعات سنگی کوچک تر از این اندازه را قلوه سنگ ( Cobble ) و سنگ ریزه یا ریگ ( Pebble ) می نامند
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Boulder
boulder ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: تخته‏سنگ
تعریف: قطعه‏سنگی با قطر بیشتر از 256 میلی متر
noun
[count] :
a very large stone or rounded piece of rock
تخته سنگ خیلی خیلی بزرگ
Rock تخته سنگِ سایز معمولی هست

بپرس