1. We laugh as we stuff ourselves with bouillabaisse.
[ترجمه گوگل]در حالی که خودمان را با بویلاب پر می کنیم، می خندیم
[ترجمه ترگمان]به محض این که با سوپ ماهی سوپ بخوریم می خندیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Pity I didn't have time to make bouillabaisse.
[ترجمه گوگل]حیف که وقت نکردم بویلاب درست کنم
[ترجمه ترگمان]حیف که وقت زیادی برای این کار درست کردن نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Bouillabaisse is a famous fish and seafood soup from Marseille, France.
[ترجمه گوگل]Bouillabaisse یک سوپ معروف ماهی و غذاهای دریایی از مارسی فرانسه است
[ترجمه ترگمان]Bouillabaisse یک ماهی مشهور و سوپ ماهی از مارسی فرانسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Yes, What is the bouillabaisse a la Marseillaise?I don't understand French cuisine.
[ترجمه گوگل]بله، bouillabaisse a la Marseillaise چیست؟ من غذاهای فرانسوی را نمی فهمم
[ترجمه ترگمان]بله، این سوپ ماهی Marseillaise چیست؟ من آشپزی فرانسوی بلد نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This main dish soup is a "poor man's bouillabaisse. "
[ترجمه گوگل]این سوپ غذای اصلی "بویابای مرد فقیر" است
[ترجمه ترگمان]این سوپ اصلی غذای \"مرد بیچاره\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Justin held in abhorrence the Gnostic mixing of myths and cults to make an unpalatable bouillabaisse of religions.
[ترجمه گوگل]جاستین از اختلاط اسطورهها و فرقهها توسط گنوسیها برای ساختن ادیان ناخوشایند بیزار بود
[ترجمه ترگمان]ژوستن در نفرت از ترکیب Gnostic از افسانه ها و cults نفرت داشت تا an ناخوشایند ادیان را به وجود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Yes, very delicious. Now I have known this cuisine. I'll try the bouillabaisse in France as I have a chance to be in France one of these days.
[ترجمه گوگل]آره خیلی خوشمزه حالا این آشپزی را می شناسم من بویلابیس را در فرانسه امتحان خواهم کرد زیرا این فرصت را دارم که یکی از این روزها در فرانسه باشم
[ترجمه ترگمان]بله، بسیار خوش مزه است حالا من این غذاها را می شناسم من the را در فرانسه امتحان خواهم کرد، زیرا این فرصت را دارم که یکی از این روزها در فرانسه باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید