bottling


علوم مهندسى : نخ شدگى

جمله های نمونه

1. Bottling up your anger can only lead to unhappiness.
[ترجمه گوگل]خنثی کردن خشم تنها می تواند منجر به ناراحتی شود
[ترجمه ترگمان]این عصبانیت باعث میشه که خشم تو فقط منجر به بدبختی بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Keep your empty jam jars for bottling next year's fruit.
[ترجمه گوگل]شیشه های خالی مربای خود را برای بطری میوه های سال آینده نگه دارید
[ترجمه ترگمان]قوطی های خالی شما را برای حل کردن میوه سال آینده نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Tell someone how you're feeling, instead of bottling it all up.
[ترجمه گوگل]به جای اینکه همه چیز را در هم بچسبانید، به کسی بگویید چه احساسی دارید
[ترجمه ترگمان]به یکی بگو که چه احساسی داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Nearly six months after the tragedy, he's still bottling it up.
[ترجمه گوگل]با گذشت نزدیک به شش ماه از این فاجعه، او هنوز در حال جمع کردن آن است
[ترجمه ترگمان]تقریبا شش ماه بعد از آن فاجعه، هنوز آن را به ستوه می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The jelly is ready for bottling when the thermometer registers 16degrees.
[ترجمه گوگل]زمانی که دماسنج 16 درجه را ثبت کرد، ژله آماده بطری سازی است
[ترجمه ترگمان]ژله زمانی آماده است که دماسنج ۱۶ درجه را ثبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bottling it up: Spiced kumquats make a sweet and sour surprise.
[ترجمه گوگل]بطری کردن آن: کامکوات های ادویه دار یک شگفتی ترش و شیرین ایجاد می کنند
[ترجمه ترگمان]bottling: Spiced، یک سورپریز شیرین و شیرین درست کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I've been bottling it up inside me far too long.
[ترجمه گوگل]من مدت زیادی است که آن را در درونم بطری می کنم
[ترجمه ترگمان]خیلی طول می کشد تا آن را درون خودم نگه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Repressing your worries and bottling up your feelings will probably make you feel worse.
[ترجمه گوگل]سرکوب کردن نگرانی‌هایتان و محو کردن احساساتتان احتمالاً حال شما را بدتر می‌کند
[ترجمه ترگمان]اضطراب و اضطراب شما باعث می شود احساس شما را بدتر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. No bottling up for me; no turning the other cheek for Walt.
[ترجمه گوگل]بدون بطری برای من گونه دیگر را برای والت برگرداند
[ترجمه ترگمان]هیچ تشویش و نگرانی برای من نداشت و گونه دیگر را برای والت عوض نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The designing task of paint bottling machine was stated in brief.
[ترجمه گوگل]وظیفه طراحی دستگاه بطری رنگ به طور خلاصه بیان شد
[ترجمه ترگمان]کار طراحی ماشین بسته بندی رنگ به طور خلاصه بیان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A new bottling plant, complete with badminton courts to attract youthful customers, is about to open in Bombay, India.
[ترجمه گوگل]یک کارخانه بطری جدید، با زمین های بدمینتون برای جذب مشتریان جوان، در بمبئی هند افتتاح می شود
[ترجمه ترگمان]یک کارخانه بسته بندی جدید، کامل با زمین های بدمینتون گرفته تا جذب مشتریان جوان، در حال باز کردن در بمبئی هندوستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. While in Russia to open a new bottling plant outside of Moscow, PepsiCo chairman and CEO Indra Nooyi made the announcement.
[ترجمه گوگل]در حالی که در روسیه برای افتتاح یک کارخانه بطری جدید در خارج از مسکو بود، ایندرا نویی، رئیس و مدیر عامل شرکت پپسی، این خبر را اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]ایندرا نویی، رئیس شرکت پپسی، اعلام کرد در حالی که در روسیه برای افتتاح یک کارخانه بسته بندی جدید در خارج از مسکو شرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The set is composed by dipped bottling machine, outside brushing bottling machine, inside bottling machine, flushing bottling machine, filling closing cover machine and transportation machine.
[ترجمه گوگل]این مجموعه توسط دستگاه بطری غوطه ور، دستگاه بطری برس بیرونی، دستگاه بطری سازی داخل، دستگاه بطری شویی، دستگاه بسته بندی پرکننده و دستگاه حمل و نقل تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این مجموعه با استفاده از ماشین بطری فرو برده، بیرون کشیدن ماشین بطری، تخلیه ماشین، پر کردن ماشین پوشش و دستگاه حمل و نقل تنظیم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After it built a bottling plant in Kerala, India, in 2000, Coca-Cola faced a barrage of criticism for allegedly depleting local groundwater.
[ترجمه گوگل]پس از اینکه کوکاکولا در سال 2000 یک کارخانه بطری‌سازی در کرالا، هند ساخت، با رگباری از انتقادها به دلیل کاهش آب‌های زیرزمینی محلی مواجه شد
[ترجمه ترگمان]پس از ساخت یک کارخانه آب معدنی در کر الا هند در سال ۲۰۰۰، کوکا کولا با سیلی از انتقادات به خاطر خالی کردن آب های زیرزمینی محلی مواجه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In the summer, large crops of fruit may be preserved by freezing or bottling.
[ترجمه گوگل]در تابستان، محصولات بزرگ میوه ممکن است با انجماد یا بطری نگهداری شوند
[ترجمه ترگمان]در تابستان، محصولات بزرگ میوه ها ممکن است با منجمد کردن و یا بسته بندی حفظ شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act or process of putting into bottles (wine, beer, mineral water, etc.) and corking the bottles; wine bottled at a specific time

پیشنهاد کاربران

bottling ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: بطری کردن
تعریف: فرایند ریختن مواد به درون بطری برای ذخیره و نگهداری
تو خود ریختن

بپرس