borzoi

/ˈbɔːrzoɪ//ˈbɔːzoɪ/

معنی: سگ گرگ
معانی دیگر: سگ برزوی (که درشت اندام و پا دراز است - russian wolfhound هم می گویند)، سگ گرگ نوعی سگ پشمالوی ایرلندی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one of a breed of dogs originating in Russia, having a tall slender body, narrow head, and long silky hair; Russian wolfhound.

جمله های نمونه

1. This elegant Borzoi is shown leaving the judging ring, calmly and with poise.
[ترجمه گوگل]این برزوی شیک نشان داده می شود که با آرامش و متانت رینگ داوری را ترک می کند
[ترجمه ترگمان]این borzoi ظریف، با آرامش و با وقار و آرامش، در حال ترک کردن حلقه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Borzoi comes in every colour from white to tri - coloured, to red, grey and brindles.
[ترجمه گوگل]برزوی در هر رنگی از سفید تا سه رنگ، قرمز، خاکستری و بریندل موجود است
[ترجمه ترگمان]The از رنگ های سفید به سه رنگ سه رنگ به رنگ های سرخ، سرخ، خاکستری و brindles می اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Borzoi is a gentle, quiet, loving companion with a marvellous personality.
[ترجمه گوگل]برزویی همراهی آرام، آرام و دوست داشتنی با شخصیتی شگفت انگیز است
[ترجمه ترگمان]The یک رفیق مهربان و آرام و دوست داشتنی است که شخصیت برجسته ای دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Yes, Borzoi shed a fair amount. Females shed after every heat cycle and both males and females will shed with the change of seasons, especially spring.
[ترجمه گوگل]بله، برزوی یک مقدار ریزش کرد ماده ها پس از هر چرخه گرما می ریزند و نر و ماده هر دو با تغییر فصل به خصوص بهار می ریزند
[ترجمه ترگمان]آ ره، borzoi یه مقدار منصفانه می شه حیوانات بعد از هر سیکل حرارتی می ریزند و هر دو جنس نر و ماده با تغییر فصول، به ویژه بهار می ریزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The other health problem in Borzoi(and any deep-chested dog)is the occurrence of bloat and torsion.
[ترجمه گوگل]مشکل دیگر سلامتی در برزوی (و هر سگ سینه عمیق) بروز نفخ و پیچ خوردگی است
[ترجمه ترگمان]دیگر مشکلات سلامتی در borzoi (و هر سگ عمیق سینه)وقوع of و پیچش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If you're considering an adult Borzoi.
[ترجمه گوگل]اگر یک برزوی بالغ را مد نظر دارید
[ترجمه ترگمان] اگه داری به یه آدم بالغ فکر می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Does the Borzoi make a good house pet?
[ترجمه گوگل]آیا برزویی حیوان خانگی خوبی می سازد؟
[ترجمه ترگمان]the حیوون خونگی خوبی درست میکنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Absolutely! The Borzoi is a gentle, quiet, loving companion with a marvellous personality.
[ترجمه گوگل]کاملا! برزویی همراهی آرام، آرام و دوست داشتنی با شخصیتی شگفت انگیز است
[ترجمه ترگمان]! صددرصد صد The یک رفیق مهربان و آرام و دوست داشتنی است که شخصیت برجسته ای دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All colours are shownand again, for the Borzoi fancier, colour is a matter of personal choice.
[ترجمه گوگل]همه رنگ ها نشان داده می شوند و باز هم برای علاقه مندان برزویی، رنگ یک موضوع انتخاب شخصی است
[ترجمه ترگمان]همه رنگ ها مجددا مورد استفاده قرار می گیرند، برای the borzoi، رنگ موضوع انتخاب شخصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Are Borzoi good with children?
[ترجمه گوگل]آیا برزویی با بچه ها خوب است؟
[ترجمه ترگمان]شما بچه های خوبی هستید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What colour is the Borzoi?
[ترجمه گوگل]برزو چه رنگی است؟
[ترجمه ترگمان]رنگ چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Do Borzoi shed a lot?
[ترجمه گوگل]آیا برزویی زیاد می ریزد؟
[ترجمه ترگمان]تو خیلی چیزا رو زیر و رو کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Borzoi shed a LOT.
[ترجمه گوگل]برزوی زیاد ریخت
[ترجمه ترگمان]borzoi یک LOT
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Any of various large dogs, such as the Irish wolfhound or the borzoi, trained to hunt wolves or other large game.
[ترجمه گوگل]هر یک از سگ های بزرگ مختلف، مانند سگ گرگ ایرلندی یا برزوی، که برای شکار گرگ یا سایر بازی های بزرگ آموزش دیده اند
[ترجمه ترگمان]هر کدام از سگ های بزرگ مختلف مثل سگ Irish یا سگ شکاری که برای شکار گرگ ها یا دیگر بازی بزرگ تعلیم دیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سگ گرگ (اسم)
borzoi, german shepherd, wolf dog

انگلیسی به انگلیسی

• russian wolfhound (type of dog)

پیشنهاد کاربران

بپرس