borrowed


معنی: عاریه

جمله های نمونه

1. he borrowed more money in order to stave off bankruptcy
برای جلوگیری از ورشکستگی پول بیشتری قرض کرد.

2. he borrowed my book and didn't give it back
کتاب مرا قرض کرد و پس نداد.

3. the government borrowed money from banks in order to bolster up the economy
به منظور تقویت اقتصاد کشور،دولت از بانک ها وام گرفت.

4. the word "bazaar" is borrowed from persian
واژه ی ((بازار)) از فارسی گرفته شده است.

5. A borrowed cloak does not keep one warm.
[ترجمه گوگل]شنل عاریتی آدم را گرم نمی کند
[ترجمه ترگمان]یک ردای قرضی آدم را گرم نگه نمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Japanese has borrowed heavily from English.
[ترجمه Taha nd] زبان ژاپنی شدیدا از زبان انگلیسی الهام گرفته است
|
[ترجمه گوگل]ژاپنی به شدت از انگلیسی وام گرفته است
[ترجمه ترگمان]ژاپنی ها به شدت از زبان انگلیسی قرض گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He borrowed £150,000 and used the money for legal expenses.
[ترجمه گوگل]او 150000 پوند وام گرفت و از پول آن برای هزینه های قانونی استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]او ۱۵۰۰۰۰ پوند وام گرفت و از این پول برای مخارج قانونی استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He has never borrowed money from me.
[ترجمه گوگل]او هرگز از من پول قرض نکرده است
[ترجمه ترگمان]او هرگز از من پول قرض نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Steve borrowed his dad's sports car to impress his girlfriend.
[ترجمه گوگل]استیو ماشین اسپرت پدرش را قرض گرفت تا دوست دخترش را تحت تاثیر قرار دهد
[ترجمه ترگمان]استیو ماشین اسپرت پدرش رو قرض گرفته تا دوست دخترش رو تحت تاثیر قرار بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He borrowed a mechanical book from me.
[ترجمه گوگل]او یک کتاب مکانیکی از من به امانت گرفت
[ترجمه ترگمان]او یک کتاب مکانیکی از من قرض گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I borrowed a primer of science from the library.
[ترجمه گوگل]من یک آغازگر علم از کتابخانه قرض گرفتم
[ترجمه ترگمان]یک کتاب علمی از کتابخانه قرض گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He lost his book and borrowed one from another boy.
[ترجمه گوگل]کتابش را گم کرد و یکی را از پسر دیگری قرض گرفت
[ترجمه ترگمان]کتابش رو از دست داد و از یه پسر دیگه قرض گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He borrowed heavily to set the company up.
[ترجمه گوگل]او برای راه اندازی شرکت وام های زیادی گرفت
[ترجمه ترگمان]به سختی قرض گرفت تا شرکت را برپا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Money borrowed is soon sorrowed.
[ترجمه گوگل]پول قرض گرفته شده به زودی اندوهگین می شود
[ترجمه ترگمان]پول قرض گرفته شده خیلی زود sorrowed می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عاریه (صفت)
artificial, borrowed, loaned

انگلیسی به انگلیسی

• loaned, taken temporarily

پیشنهاد کاربران

قرض گرفته بودن
گذشته ی ( قرض گرفتن ) و ( borrow )
اقتباس شد
قرض گرفته
قرض گرفتن
قرض گرفتن
امانت گرفتن
گرفتن وام

The activity of one man to take his rubber to his friend
قرض گرفتن
وام گرفتن

بپرس