تو خانواده پولدار به دنیا اومده، از خانواده ثروتمند و مرفه - Idiomatic Phrase / Adjective Phrase
He was born with a silver spoon in his mouth never needing to work
اشراف زاده، پولدارزاده، نازپرورده ( کسی که در رفاه کامل بزرگ شده ) - Idiomatic Phrase / Adjective Phrase
... [مشاهده متن کامل]
She comes from old money born with a silver spoon in her mouth
دهنش با قاشق نقره باز شده ( یعنی از بدو تولد ثروتمند بوده ) - Idiomatic Phrase / Adjective Phrase
Unlike us he was born with a silver spoon in his mouth
آقازاده / خانوم زاده ( با تاکید بر رفاه موروثی و عدم درک سختی ) - Idiomatic Phrase / Adjective Phrase
They say she was born with a silver spoon in her mouth and doesnt understand hardship
اشراف زاده، پولدارزاده، نازپرورده ( کسی که در رفاه کامل بزرگ شده ) - Idiomatic Phrase / Adjective Phrase
... [مشاهده متن کامل]
دهنش با قاشق نقره باز شده ( یعنی از بدو تولد ثروتمند بوده ) - Idiomatic Phrase / Adjective Phrase
آقازاده / خانوم زاده ( با تاکید بر رفاه موروثی و عدم درک سختی ) - Idiomatic Phrase / Adjective Phrase