born out of wedlock

جمله های نمونه

1. Babies born out of wedlock are commonplace.
[ترجمه گوگل]تولد نوزادان خارج از ازدواج امری عادی است
[ترجمه ترگمان]بچه ها، ازدواج زناشویی، مبتذل و مبتذل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A baby born out of wedlock was a horrible sin for which there was no forgiveness.
[ترجمه گوگل]تولد نوزاد خارج از ازدواج گناهی وحشتناک بود که هیچ بخششی برای آن وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]بچه ای که از ازدواج به دنیا آمده بود گناه بزرگی بود که هیچ بخششی در آن وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's upsetting to find you were born out of wedlock.
[ترجمه گوگل]این ناراحت کننده است که متوجه می شوید خارج از ازدواج به دنیا آمده اید
[ترجمه ترگمان]خیلی ناراحت شدم که می بینم شما با ازدواج wedlock به دنیا آمده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A baby born out of wedlock was a great sin, then, and a huge embarrassment to the family.
[ترجمه گوگل]از این رو، نوزادی که خارج از ازدواج به دنیا آمد، گناه بزرگی بود و باعث شرمساری بزرگی برای خانواده شد
[ترجمه ترگمان]بچه دار شدن، گناه بزرگی بود، و برای خانواده مایه شرمساری بزرگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Burns had fourteen known children, half of them born out of wedlock.
[ترجمه گوگل]برنز چهارده فرزند شناخته شده داشت که نیمی از آنها خارج از ازدواج به دنیا آمده بودند
[ترجمه ترگمان]برنز بچه چهارده بچه داشت و نیمی از آن ها بدون ازدواج به دنیا آمده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The girl was born out of wedlock on June 192in a Los Angeles hospital.
[ترجمه گوگل]این دختر خارج از ازدواج در ژوئن 192 در بیمارستانی در لس آنجلس به دنیا آمد
[ترجمه ترگمان]این دختر در روز ۱۹۲ ماه ژوئن در بیمارستان لس آنجلس به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They laughed at her because she was born out of wedlock.
[ترجمه گوگل]آنها به او خندیدند زیرا او خارج از ازدواج به دنیا آمده بود
[ترجمه ترگمان]به او خندیدند چون با ازدواج wedlock به دنیا آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was born out of wedlock inin rural Argentina in 191 the fourth of five children.
[ترجمه گوگل]او خارج از ازدواج در روستایی آرژانتین در سال 191 به دنیا آمد و چهارمین فرزند از پنج فرزند بود
[ترجمه ترگمان]او در ۱۹۱ inin روستایی در ۱۹۱ چهارم از پنج فرزند به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To amend the law relating to children born out of wedlock.
[ترجمه گوگل]اصلاح قانون مربوط به فرزندان خارج از ازدواج
[ترجمه ترگمان]برای اصلاح قانون مربوط به کودکان نامشروع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The court filiated the child born out of wedlock.
[ترجمه گوگل]دادگاه کودکی را که خارج از ازدواج به دنیا آمده بود محاکمه کرد
[ترجمه ترگمان]دادگاه بچه ای را که از ازدواج نامشروع به دنیا آمده بود محروم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some 70 % of black babies born out of wedlock.
[ترجمه گوگل]حدود 70 درصد از نوزادان سیاه پوست خارج از ازدواج متولد می شوند
[ترجمه ترگمان]حدود ۷۰ درصد بچه های سیاه خارج از ازدواج به دنیا می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The bodies of babies born out of wedlock are also sometimes discarded, he said.
[ترجمه گوگل]او گفت که اجساد نوزادانی که خارج از ازدواج به دنیا می آیند نیز گاهی دور انداخته می شوند
[ترجمه ترگمان]او گفت که برخی از کودکانی که از ازدواج به دنیا آمده اند، گاهی دور انداخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Article 25 Children born out of wedlock shall enjoy the same rights as children born in wedlock. No one may harm or discriminate against them.
[ترجمه گوگل]ماده 25 اطفال خارج از ازدواج از همان حقوقی برخوردار خواهند بود که فرزندانی که در ازدواج متولد می شوند هیچ کس نمی تواند به آنها آسیب برساند یا تبعیض قائل شود
[ترجمه ترگمان]ماده ۲۵ کودکانی که از ازدواج به دنیا می آیند، از حقوق مشابهی که کودکان در آن به دنیا می آیند، بهره مند خواهند شد هیچ کس ممکن است آسیب ببیند و یا علیه آن ها تبعیض قائل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was born out of wedlock.
[ترجمه گوگل]او خارج از ازدواج به دنیا آمد
[ترجمه ترگمان] اون بدون پیوند زناشویی به دنیا اومد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• born outside of a marriage, born to two people who are not married to each other

پیشنهاد کاربران

از زیر بوته به عمل آمدن - حرامزاده بودن - بچه نامشروع
بچه ای که از پدر و مادری بدون ازدواج کرده متولد شده باشد

بپرس