bored to death
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
اصلا معنای خستگی نمیده دوستان
Bored to death یعنی خیلی حوصله سر رفتن
حوصله سر رفتن تا حد مرگ
I have nothing to do, i'm bored to death
.
Would you rather be super busy or bored to death?
.
I'm bored to death. Let's do something
Bored to death یعنی خیلی حوصله سر رفتن
حوصله سر رفتن تا حد مرگ
.
.
شدیدا خسته و بی حوصله
Bored to deathیعنی از بی حوصلگی مردم
برخی از برنامه های تلویزیون مرا تاحد مرگ خسته میکنند ( عبارت های معادل: مرا شدیدا خسته میکنند، شدیدا حوصله ام را سر می برند )
میشه به جای bored to death از bored to tears و همچنین bored stiff استفاده کرد که مفهوم یکسانی دارند.
بسیار خسته، بی نهایت خسته