bordered

/ˈbɔːrdər//ˈbɔːdə/

سرحد، حاشیه، لبه، کناره، مرز، خط مرزی، لبه گذاشتن(به)، سجاف کردن، حاشیه گذاشتن، مجاور بودن

جمله های نمونه

1. She bordered a skirt with lace.
[ترجمه گوگل]او دامن را با توری حاشیه کرد
[ترجمه ترگمان]دامنی از تور پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Meadows bordered the path to the woods.
[ترجمه گوگل]Meadows مسیری را که به جنگل می رسید، هم مرز بود
[ترجمه ترگمان]در امتداد جاده به سمت جنگل ختم می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The fields are bordered by tall trees.
[ترجمه گوگل]مزارع با درختان بلند محصور شده است
[ترجمه ترگمان]این مزارع با درختان بلند احاطه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our garden is bordered on one side by a stream.
[ترجمه گوگل]باغ ما از یک طرف با نهر محصور شده است
[ترجمه ترگمان]باغ ما در کنار نهر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His dislike of women bordered on the psychotic.
[ترجمه گوگل]بیزاری او از زنان در حد افراد روان پریش بود
[ترجمه ترگمان]بیزاری از زنان در کنار یک زن روانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The large garden is bordered by a stream.
[ترجمه گوگل]باغ بزرگ با نهر محصور شده است
[ترجمه ترگمان]این باغ بزرگ با یک رود هم مرز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The seamstress bordered the dress with flowers.
[ترجمه گوگل]خیاط لباس را با گل حاشیه کرد
[ترجمه ترگمان]خیاط آن لباس را با گل تزیین کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sometimes, the censorship bordered on the absurd.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، سانسور در مرزهای پوچ است
[ترجمه ترگمان]گاهی، سانسور bordered را در بر می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It has a secluded garden bordered by a stream.
[ترجمه گوگل]دارای یک باغ خلوت است که توسط یک نهر محصور شده است
[ترجمه ترگمان]آن یک باغ خلوت دارد که در کنار نهر قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Beyond the hedge untidy maize was bordered on two sides by ploughed soil, speckled white with chalk.
[ترجمه گوگل]فراتر از پرچین، ذرت نامرتب از دو طرف با خاک شخم زده، سفید خالدار با گچ احاطه شده بود
[ترجمه ترگمان]در آن طرف پرچین، آن طرف پرچین ها به دو طرف که زمین شخم زده شده بود، با گچ سفید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As her fears bordered upon obsession, she began deliberately re-dialling telephone numbers Charles had called.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که ترس او به وسواس محدود می شد، عمدا شروع به شماره گیری مجدد شماره تلفن هایی کرد که چارلز با آنها تماس گرفته بود
[ترجمه ترگمان]در همان حال که ترس و نگرانی بر او چیره شده بود، دوباره شروع کرد به گرفتن شماره تلفنی که چارلز آن را فرا خوانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The large garden is bordered by two rivers.
[ترجمه گوگل]باغ بزرگ با دو رودخانه همسایه است
[ترجمه ترگمان]این باغ بزرگ با دو رودخانه هم مرز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Here there was a natural beach, bordered by a thin band of scrub: beyond it was the council rubbish dump.
[ترجمه گوگل]در اینجا یک ساحل طبیعی وجود داشت که با نوار نازکی از درختان پوشیده شده بود: فراتر از آن زباله‌دان شورا قرار داشت
[ترجمه ترگمان]اینجا یک ساحل طبیعی بود که در آن کنار یک دسته از بوته های خار روییده بود؛ در آن سوی آن سطل اشغال انجمن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He staggered across the wide path that bordered the pond and plunged into the water.
[ترجمه گوگل]او با تلو تلو تلو خوردن از مسیر عریضی که به حوضچه نزدیک بود رفت و در آب فرو رفت
[ترجمه ترگمان]از کوره راهی که در کنار آبگیر بود تلو تلو خورد و در آب فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His confidence bordered on arrogance.
[ترجمه گوگل]اعتماد به نفس او با تکبر هم مرز بود
[ترجمه ترگمان]اعتماد به نفسش بیش از حد مغرور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• having a border with

پیشنهاد کاربران

بپرس