• (2)تعریف: (sometimes l.c.) any of various wines from the region around this city, or a similar wine produced elsewhere.
جمله های نمونه
1. The roads to Bordeaux were heavily congested.
[ترجمه گوگل]جاده های بوردو به شدت شلوغ بود [ترجمه ترگمان]جاده بوردو به شدت متراکم بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Rob Harmeling won the sprint in Bordeaux.
[ترجمه گوگل]راب هارملینگ برنده دوی سرعت در بوردو شد [ترجمه ترگمان]راب Harmeling در این مسابقه در بوردو برنده شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Bordeaux is on the main Paris-Madrid line so there are frequent trains.
[ترجمه گوگل]بوردو در خط اصلی پاریس-مادرید است، بنابراین قطارهای مکرر وجود دارد [ترجمه ترگمان]بوردو در خط اصلی پاریس - مادرید قرار دارد، بنابراین قطارهای متعددی وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You can't go wrong choosing Bordeaux.
[ترجمه شورش] انتخاب بردو اشتباهه
|
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید در انتخاب بوردو اشتباه کنید [ترجمه ترگمان]تو نمی تونی اشتباه انتخاب کنی، Bordeaux رو انتخاب کنی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The term "claret", used to describe Bordeaux wines, may come from the French word "clairet".
[ترجمه گوگل]اصطلاح "claret" که برای توصیف شراب های بوردو استفاده می شود، ممکن است از کلمه فرانسوی "clairet" گرفته شده باشد [ترجمه ترگمان]واژه \"شراب ارغوانی\" که برای توصیف شراب های Bordeaux استفاده می شود، ممکن است از کلمه فرانسوی \"clairet\" باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His itinerary would take him from Bordeaux to Budapest.
[ترجمه گوگل]برنامه سفر او را از بوردو به بوداپست می برد [ترجمه ترگمان]برنامه سفر وی او را از بوردو به بوداپست برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They've got several nice Bordeaux in stock.
[ترجمه گوگل]آنها چندین بوردو خوب در انبار دارند [ترجمه ترگمان]چند تا Bordeaux خوب در stock دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I was happy enough in Bordeaux, but I missed my family.
[ترجمه گوگل]در بوردو به اندازه کافی خوشحال بودم، اما دلم برای خانواده ام تنگ شده بود [ترجمه ترگمان]، به اندازه کافی توی \"بوردو\" به اندازه کافی خوشحال بودم ولی دلم واسه خانواده ام تنگ شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The Bordeaux exhibition goes all out for an abundance of images.
[ترجمه گوگل]نمایشگاه بوردو همه چیز را برای تصاویر فراوان به نمایش می گذارد [ترجمه ترگمان]نمایشگاه بوردو به خاطر فراوانی تصاویر تمام می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We caught a late bus out of Bordeaux and arrived in darkness.
[ترجمه گوگل]اتوبوسی دیر از بوردو گرفتیم و در تاریکی رسیدیم [ترجمه ترگمان]ما یه اتوبوس خیلی دیر رو از \"بوردو\" در تاریکی گیر آوردیم و وارد تاریکی شدیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But the Bordeaux region's 000 small growers are not much in the mood for philosophising.
[ترجمه گوگل]اما 000 تولیدکننده کوچک منطقه بوردو چندان حوصله فلسفه ورزی ندارند [ترجمه ترگمان]اما در مناطق Bordeaux، پرورش دهندگان پرورش دهندگان این کشور در حال حاضر در وضعیت بهتری قرار دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The classic reds of Bordeaux are best left until at least a decade after the vintage date printed on the label.
[ترجمه گوگل]قرمزهای کلاسیک بوردو بهتر است حداقل یک دهه پس از تاریخ پرنعمت چاپ شده روی برچسب باقی بماند [ترجمه ترگمان]رنگ های قرمز کلاسیک of تا حداقل یک دهه پس از تاریخ قدیمی که بر روی برچسب چاپ می شوند باقی می مانند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Bordeaux mustard is especially good in salad dressings.
[ترجمه گوگل]خردل بوردو به ویژه در سس سالاد مفید است [ترجمه ترگمان]خردل Bordeaux به خصوص در سس سالاد خوب است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Bordeaux mustards are darker and milder and often contain flavourings such as vinegar or herbs, especially tarragon.
[ترجمه گوگل]خردل های بوردو تیره تر و ملایم تر هستند و اغلب حاوی طعم دهنده هایی مانند سرکه یا گیاهان مخصوصا ترخون هستند [ترجمه ترگمان]Bordeaux mustards تیره تر و milder هستند و اغلب حاوی flavourings مانند سرکه یا گیاهان، به ویژه tarragon هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[نساجی] قرمز مایل به قهوه ای - عنابی - برداکس
انگلیسی به انگلیسی
• town in south-western france; type of wine produced in the area of bordeaux