## 🟩 معنی تحت اللفظی:
چکمه ها روی زمین
## 🟦 معنی اصطلاحی و محاوره ای در فارسی:
🔸 نیروهای نظامی در محل
🔸 حضور فیزیکی سربازان در میدان نبرد
🔸 آدم های حاضر در صحنه ( در برخی موارد غیرنظامی )
... [مشاهده متن کامل]
- - -
## 🗣️ معادل های محاوره ای بسته به زمینه:
1. نیرو پیاده توی منطقه فرستادن
2. آدم فرستادن سرِ صحنه
3. نیرو روی زمین داشتن
4. نیرو مستقیم توی میدان داشتن
- - -
## 🟨 مثال در جمله:
🔹 *The government said there would be no boots on the ground in the conflict zone. *
🔸 دولت گفت هیچ نیروی نظامی ای مستقیماً به منطقه درگیر فرستاده نمی شه.
🔹 *We don’t just need strategies—we need boots on the ground. *
🔸 فقط برنامه نمی خوایم؛ باید آدم بفرستیم سر صحنه.
### 1.
🔹 The general emphasized that without boots on the ground, no real progress could be made.
🔸 ژنرال تأکید کرد که بدون حضور نیروهای میدانی، هیچ پیشرفتی واقعی حاصل نمی شه.
- - -
### 2.
🔹 While airstrikes are effective, they can’t replace the impact of boots on the ground.
🔸 هرچند حملات هوایی مؤثرند، اما نمی تونن جای تأثیر حضور نیروهای زمینی رو بگیرن.
- - -
### 3.
🔹 The president assured the public that there would be no American boots on the ground in that country.
🔸 رئیس جمهور به مردم اطمینان داد که هیچ نیروی آمریکایی ای به اون کشور فرستاده نمی شه.
- - -
### 4.
🔹 In counterinsurgency operations, intelligence and boots on the ground are equally vital.
🔸 در عملیات ضدشورشی، اطلاعات و حضور مستقیم نیروها به یک اندازه حیاتی هستن.
- - -
### 5.
🔹 The organization relies on volunteers as its boots on the ground to provide aid during crises.
🔸 اون سازمان برای کمک رسانی در بحران ها روی داوطلب ها به عنوان نیروهای حاضر در صحنه حساب می کنه.
- - -
### 6.
🔹 You can’t manage a disaster response effectively without real boots on the ground.
🔸 نمی تونی یه واکنش مؤثر به بحران داشته باشی بدون اینکه آدم هات سر صحنه باشن.
- - -
### 7.
🔹 Diplomacy may open doors, but sometimes boots on the ground are needed to secure peace.
🔸 دیپلماسی ممکنه درها رو باز کنه، اما گاهی لازمه برای حفظ صلح، نیرو فرستاده بشه.
- - -
### 8.
🔹 Their strategy was to avoid putting boots on the ground and instead rely on drone warfare.
🔸 استراتژی شون این بود که از فرستادن نیرو اجتناب کنن و به جاش روی جنگ با پهپاد تکیه کنن.
- - -
### 9.
🔹 We don’t just want analysts—we need boots on the ground who know the culture and terrain.
🔸 فقط تحلیل گر نمی خوایم؛ آدمی می خوایم که توی محل باشه و فرهنگ و زمین رو بشناسه.
- - -
### 10.
🔹 In humanitarian work, boots on the ground make all the difference.
🔸 توی کارهای انسان دوستانه، آدم های حاضر در صحنه واقعاً تفاوت ایجاد می کنن.
chatgpt
چکمه ها روی زمین
## 🟦 معنی اصطلاحی و محاوره ای در فارسی:
🔸 نیروهای نظامی در محل
🔸 حضور فیزیکی سربازان در میدان نبرد
🔸 آدم های حاضر در صحنه ( در برخی موارد غیرنظامی )
... [مشاهده متن کامل]
- - -
## 🗣️ معادل های محاوره ای بسته به زمینه:
1. نیرو پیاده توی منطقه فرستادن
2. آدم فرستادن سرِ صحنه
3. نیرو روی زمین داشتن
4. نیرو مستقیم توی میدان داشتن
- - -
## 🟨 مثال در جمله:
🔸 دولت گفت هیچ نیروی نظامی ای مستقیماً به منطقه درگیر فرستاده نمی شه.
🔸 فقط برنامه نمی خوایم؛ باید آدم بفرستیم سر صحنه.
### 1.
🔸 ژنرال تأکید کرد که بدون حضور نیروهای میدانی، هیچ پیشرفتی واقعی حاصل نمی شه.
- - -
### 2.
🔸 هرچند حملات هوایی مؤثرند، اما نمی تونن جای تأثیر حضور نیروهای زمینی رو بگیرن.
- - -
### 3.
🔸 رئیس جمهور به مردم اطمینان داد که هیچ نیروی آمریکایی ای به اون کشور فرستاده نمی شه.
- - -
### 4.
🔸 در عملیات ضدشورشی، اطلاعات و حضور مستقیم نیروها به یک اندازه حیاتی هستن.
- - -
### 5.
🔸 اون سازمان برای کمک رسانی در بحران ها روی داوطلب ها به عنوان نیروهای حاضر در صحنه حساب می کنه.
- - -
### 6.
🔸 نمی تونی یه واکنش مؤثر به بحران داشته باشی بدون اینکه آدم هات سر صحنه باشن.
- - -
### 7.
🔸 دیپلماسی ممکنه درها رو باز کنه، اما گاهی لازمه برای حفظ صلح، نیرو فرستاده بشه.
- - -
### 8.
🔸 استراتژی شون این بود که از فرستادن نیرو اجتناب کنن و به جاش روی جنگ با پهپاد تکیه کنن.
- - -
### 9.
🔸 فقط تحلیل گر نمی خوایم؛ آدمی می خوایم که توی محل باشه و فرهنگ و زمین رو بشناسه.
- - -
### 10.
🔸 توی کارهای انسان دوستانه، آدم های حاضر در صحنه واقعاً تفاوت ایجاد می کنن.
✍️ نیروهای نظامی که به طور فیزیکی در یک منطقه جنگی یا منطقه ای با اهمیت استراتژیک حضور دارند.
✍️✍️فراتر از معنی تحت اللفظی، می تواند به افراد یا تیم هایی اشاره کند که به طور مستقیم در کارهای عملی درگیر هستند، به ویژه در موقعیت ها یا بحران های چالش برانگیز.
... [مشاهده متن کامل]
👈مترادف: Ground troops, deployed forces, active - duty personnel
👇مثال؛
نیروی زمینی حاضر در عملیات
نیروهای آماده به خدمت - همکاران همیشه در صحنه - همکاران آماده برای کمک - نیروهای میدانی - همیشه آماده برای خدمت