booster

/ˈbuːstər//ˈbuːstə/

معنی: حامی، تقویت کننده، ترقی دهنده، زیاد کننده، تشدید کننده، بالا برنده
معانی دیگر: پشتیبان، جانبدار، (برق) توان افزا، دستگاهی برای کنترل و افزودن ولتاژ، ولت افزا، بوستر، (رادیو و تلویزیون) تقویت کننده ی بین آنتن و دریافتگر، فزون ساز، (پرتابه شناسی) دستگاهی که موشک را به هوا پرتاب می کند و یا بر نیروی پرواز آن می افزاید، (در موشک های چندمرحله ای) هریک از مراحل اولیه ی پرواز موشک یا موتورهای جت که پس از سوختن از آن جدا می شوند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone or something that boosts.

(2) تعریف: a device for amplifying radio frequency.

(3) تعریف: a segment of a rocket that provides the main source of propulsion during takeoff.

(4) تعریف: a subsequent dose of a vaccine given to supplement and effectuate the original dose.

جمله های نمونه

1. This win has been a great morale booster.
[ترجمه گوگل]این برد یک تقویت کننده روحیه عالی بوده است
[ترجمه ترگمان]این برد، تقویت روحیه خوبی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mail from home is a great morale booster for our soldiers.
[ترجمه گوگل]نامه از خانه یک تقویت کننده روحیه عالی برای سربازان ما است
[ترجمه ترگمان]نامه از خانه، تقویت روحیه عالی برای سربازان ماست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Can I bring my dog in for his booster injection?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم سگم را برای تزریق تقویت کننده او بیاورم؟
[ترجمه ترگمان]میتونم سگم رو برای تزریق his بیارم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The home side badly need a confidence booster.
[ترجمه گوگل]تیم میزبان به شدت نیاز به تقویت کننده اعتماد به نفس دارد
[ترجمه ترگمان]طرف خانه به شدت به تقویت اعتماد به نفس نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ground controllers will then fire the booster, sending the satellite into its proper orbit.
[ترجمه گوگل]سپس کنترل‌کننده‌های زمینی تقویت‌کننده را شلیک می‌کنند و ماهواره را به مدار مناسب خود می‌فرستند
[ترجمه ترگمان]سپس کنترل کننده های زمینی، تقویت کننده را آتش خواهند زد و ماهواره را به مدار مناسب خود ارسال خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Two booster rockets will power the shuttle off the pad.
[ترجمه گوگل]دو موشک تقویت کننده شاتل را از پد تغذیه می کنند
[ترجمه ترگمان]دو موشک تقویت کننده، شاتل را از روی زمین پرتاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This battery booster is a boon for photographers.
[ترجمه گوگل]این تقویت کننده باتری یک موهبت برای عکاسان است
[ترجمه ترگمان]این تقویت کننده باتری نعمتی برای عکاسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She is a booster of the local girls' club.
[ترجمه گوگل]او تقویت کننده باشگاه دختران محلی است
[ترجمه ترگمان]او به گروه دخترهای محلی خیلی علاقه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Praise is a great confidence booster.
[ترجمه گوگل]تمجید یک تقویت کننده اعتماد به نفس عالی است
[ترجمه ترگمان]شکر یک تقویت کننده اعتماد به نفس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mail from home is a big morale booster for far-away troops.
[ترجمه گوگل]نامه از خانه یک تقویت کننده روحیه بزرگ برای سربازان دور است
[ترجمه ترگمان]نامه ای که از خانه دریافت می شود، تقویت روحیه قوی برای نیروهای دور از دور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We saw the booster rockets disengage and fall into the sea.
[ترجمه گوگل]دیدیم که موشک های تقویت کننده خلاص شده و به دریا می افتند
[ترجمه ترگمان]We را دیدیم که در دریا فرو می رود و به دریا می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was amazing what a morale booster her visits proved.
[ترجمه گوگل]شگفت‌انگیز بود که بازدیدهای او چه تقویت‌کننده روحیه‌ای را ثابت کرد
[ترجمه ترگمان]این شگفت انگیز بود که visits روحیه او را تقویت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Such fairs are a great morale booster for any nurse who feels unappreciated.
[ترجمه گوگل]چنین نمایشگاه‌هایی برای هر پرستاری که احساس می‌کند مورد قدردانی قرار نمی‌گیرد، روحیه خوبی را تقویت می‌کند
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه ها، تقویت روحیه عالی برای هر پرستاری هستند که unappreciated را احساس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. That kind of morale booster is infectious and they could well have won by a bigger margin.
[ترجمه گوگل]این نوع تقویت کننده روحیه مسری است و آنها می توانستند با اختلاف بیشتری برنده شوند
[ترجمه ترگمان]این نوع تقویت کننده روحیه مسری است و آن ها می توانستند به خوبی با حاشیه ای بزرگ تر برنده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A given rocket booster could actually land more mass on these bodies than it could land on the Moon!
[ترجمه گوگل]یک تقویت کننده موشک داده شده در واقع می تواند جرم بیشتری را روی این اجسام فرود بیاورد تا روی ماه!
[ترجمه ترگمان]یک تقویت کننده راکت به زمین می تواند در واقع بیشتر بر روی این اجساد فرود بیاید تا اینکه بتواند روی ماه فرود بیاید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حامی (اسم)
supporter, protector, patron, sponsor, actor, advocate, partisan, backer, shield, booster, bulwark, vindicator, partizan

تقویت کننده (اسم)
amplifier, booster, regenerator

ترقی دهنده (اسم)
assistant, booster, promoter

زیاد کننده (اسم)
booster, augmentor

تشدید کننده (اسم)
booster, resonator

بالا برنده (اسم)
booster, elevator

تخصصی

[سینما] بالا بردن بازو [میکروفن یا جرثقیل دوربین ]
[برق و الکترونیک] افزاینده ؛ تقویت کننده 1. یک تقویت کننده ی آر-اف مستقل بین آنتن و گیرنده ی تلویزیونی به منظور تقویت سیگنالهای ضعیف . 2. یک تقویت کننده ی آر-اف که سیگنال رادیویی مخابراتی یا تلویزیونی دریافت شده را تقویت و بدون تغییر در بسامد حامل با توان بالاتری برای دریافت توسط عموم دوباره پخش می شود.
[ریاضیات] توان افزای، فشار افزای، توان افزا
[معدن] بوستر (آتشباری)

انگلیسی به انگلیسی

• voltage amplifier; immunization injection; follower, supporter
a booster is an extra injection which renews the effectiveness of a previous vaccine injection.
a booster is also something that makes you feel more confident or cheerful.

پیشنهاد کاربران

بدنه
مقوم
دوز تقویتی
booster ( شیمی )
واژه مصوب: توان افزا 1
تعریف: ماده ای افزودنی برای بهبود عملکرد شوینده ها که معمولاً بر پایۀ ترکیبات آلی است
ارتقا دهنده
سرعت بالا میبرد
تقویت کننده ، افزایش دهنده
توان ساز
طرفدار
پشتیبان
فعال
پرتابگر
پرتاب افزا
کمک پرتاب/پرتابگر

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس