boom box

/bum bɑks//bum bɑks/

(امریکا - خودمانی) رادیو یا دستگاه ضبط صوت قابل حمل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a portable stereo radio with built-in speakers, a carrying handle, and usu. a cassette or CD player, capable of producing loud sound.

جمله های نمونه

1. But then, two men toting boom boxes promenade at the same speed as the mobile.
[ترجمه گوگل]اما پس از آن، دو مرد با همان سرعت موبایل گردش می کنند
[ترجمه ترگمان]اما بعد دو مرد با سرعت یک سان با همان سرعتی که تلفن همراه است، گردش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I take a boom box in the loo with me.
[ترجمه گوگل]من یک جعبه بوم در توالت با خودم می برم
[ترجمه ترگمان] من یه جعبه boom تو دستشویی پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There she was allowed to buy a boom box and sell it back for only $ 10 less.
[ترجمه گوگل]در آنجا به او اجازه داده شد یک جعبه رونق بخرد و آن را فقط 10 دلار کمتر بفروشد
[ترجمه ترگمان]در آنجا او به او اجازه خرید جعبه boom را داد و آن را به قیمت کم تر از ۱۰ دلار فروخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Don't forget to bring your boom box to the picnic!
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید که باکس بوم خود را به پیک نیک بیاورید!
[ترجمه ترگمان]یادت نره جعبه boom رو با خودت ببری پیک نیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pretend like you have a boom box on your shoulder, and let the music take you.
[ترجمه گوگل]وانمود کنید که یک بوم باکس روی شانه خود دارید و بگذارید موسیقی شما را ببرد
[ترجمه ترگمان]یه جوری وانمود کن که یه جعبه توپی روی شونه - ت داری و بذار موسیقی تو رو ببره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This classic 1981 Panasonic RX-5030 vintage boom box ghetto blaster has quintessential '80s style.
[ترجمه گوگل]این گتو بلستر کلاسیک پاناسونیک RX-5030 مدل 1981 بوم باکس قدیمی، دارای سبک اساسی دهه 80 است
[ترجمه ترگمان]این سبک کلاسیک در سال ۱۹۸۱ به سبک vintage RX ghetto (۵۰۳۰ ghetto ghetto)به سبک ۸۰ مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Suppose I hold up my boom box for you and it's playing music.
[ترجمه گوگل]فرض کنید جعبه بوم را برای شما نگه می دارم و در حال پخش موسیقی است
[ترجمه ترگمان]فرض کنید من جعبه boom را برای شما نگه دارم و این موسیقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As a social service, how about installing our own classical music boom box?
[ترجمه گوگل]به عنوان یک سرویس اجتماعی، نصب جعبه بوم موسیقی کلاسیک خودمان چطور است؟
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک خدمات اجتماعی، چگونه یک جعبه موسیقی سنتی خودمان را نصب کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I did not want to die impaled on a boom box during midair turbulence.
[ترجمه گوگل]من نمی‌خواستم در طول تلاطم هوا، روی جعبه‌ی بوم چوبه زده بمیرم
[ترجمه ترگمان]من نمی خواستم که در حین معلق شدن هوا بمیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Through what Cannon recalls as "a lot of trial and failure, " he recorded his first song at home on his boom box. Soon after, Cannon took to the stage to perform his music along with standup comedy.
[ترجمه گوگل]از طریق آنچه که کانن به عنوان "آزمایش و شکست زیاد" به یاد می آورد، او اولین آهنگ خود را در خانه روی جعبه رونق خود ضبط کرد بلافاصله پس از آن، کانن برای اجرای موسیقی خود به همراه استندآپ کمدی روی صحنه رفت
[ترجمه ترگمان]او از طریق آنچه که توپ به عنوان \"تعداد زیادی از محاکمه و شکست\" یاد می کند، اولین ترانه خود را در خانه خود بر روی جعبه boom ثبت کرد اندکی پس از آن، توپ به صحنه رفت تا موسیقی خود را همراه با کمدی standup اجرا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I had the nicest room with a private bath, a twin bed, ceiling fan, a small refrigerator and a little boom box.
[ترجمه گوگل]من زیباترین اتاق را با یک حمام اختصاصی، یک تخت دو نفره، پنکه سقفی، یک یخچال کوچک و یک بوم باکس کوچک داشتم
[ترجمه ترگمان]من بهترین اتاق را با یک حمام خصوصی، یک تخت خواب دوقلو و یک یخچال کوچک و یک یخچال کوچک داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's a clunky thing, the size of a thick paperback book, with a waist strap and two ports on the front that look like miniature speakers, lending it the air of a shrunken mid-'80s boom box.
[ترجمه گوگل]این یک چیز درهم است، به اندازه یک کتاب جلد شومیز ضخیم، با یک بند کمری و دو درگاه در جلو که شبیه بلندگوهای مینیاتوری است و هوای یک جعبه شکوفه کوچک شده اواسط دهه 80 را به آن می دهد
[ترجمه ترگمان]این یک چیز سنگین و سنگین است، اندازه یک کتاب جلد کاغذی ضخیم، با یک بند کمر و دو پورت در جلو، که شبیه speakers کوچک هستند، و هوا را به شکل یک جعبه boom در اواسط دهه ۸۰ قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. None of that means that the researchers understand quite how the little insect became the boom box it is.
[ترجمه گوگل]هیچکدام از اینها به این معنی نیست که محققان کاملاً درک می کنند که چگونه این حشره کوچک تبدیل به جعبه شکوفایی شده است
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از این روش ها به این معنا نیستند که محققان دقیقا می دانند که چگونه حشرات کوچک چگونه به صندوق ترقی تبدیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Someone is trying to make music somewhere with a pair of wooden spoons on an oil drum with cello, boom box, harmonica, voice.
[ترجمه گوگل]یک نفر با یک جفت قاشق چوبی روی طبل روغن با ویولن سل، بوم باکس، سازدهنی، صدا، در جایی سعی می کند موسیقی بسازد
[ترجمه ترگمان]یک نفر دارد سعی می کند با یک جفت قاشق چوبی با یک جفت قاشق چوبی، با ویولون سل، ساز دهنی، ساز دهنی، موسیقی بسازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• large portable stereo with a cassette deck and two speakers (informal)
ghettoblaster, large portable stereo with a cassette deck and two speakers (informal)

پیشنهاد کاربران

بپرس