books

جمله های نمونه

1. books and magazines and so forth
کتاب ها و مجلات و غیره

2. books are avenues to knowledge
کتاب راه دستیابی به دانش است.

3. books are his best friends
کتاب بهترین دوست اوست.

4. books assorted solely on the basis of size
کتاب هایی که صرفا از نظر اندازه دسته بندی شده بودند

5. books can be divided into five categories
کتاب را می توان به پنج دسته تقسیم کرد.

6. books of every description
همه جور کتاب

7. books of interest to children
کتاب های مورد علاقه ی کودکان

8. books that have inspired countless generations
کتاب هایی که الهام بخش نسل های بی شماری بوده اند

9. books were his only solace
کتاب یگانه مایه ی تسلی او بود.

10. books were piled on shelves haphazardly
کتاب ها را بدون نظم و ترتیب روی میز انباشته کرده بودند.

11. banned books
کتاب های ممنوعه

12. his books are greatly in demand
بازار کتاب های او بسیار داغ است.

13. his books revived the people's interest in magic
کتاب های او علاقه ی مردم را به سحر و جادو احیا کرد.

14. infidel books
کتاب های کفر آمیز

15. library books are shelved in their own places
کتاب های کتابخانه را در محل های خودشان می گذارند.

16. my books lay in a huddle on the table
کتاب های من به طور نامرتب روی میز کپه شده بودند.

17. nowadays books are printed by computers
این روزها کتاب را با کامپیوتر چاپ می کنند.

18. old books
کتاب های قدیمی

19. processing books for the library
پردازش کتاب ها برای کتابخانه

20. read books to keep your mind from rust
برای حفظ مغز خودتان از زنگ خوردگی کتاب بخوانید.

21. religious books
کتاب های دینی

22. rental books
کتاب های کرایه ای

23. scientific books
کتاب های علمی

24. some books have a bad effect on children
برخی از کتاب ها اثر بدی روی بچه ها می گذارند.

25. the books was followed by many successive editions too
آن کتاب دارای ویراست های متعدد بعدی نیز بود.

26. the books written by avicenna
کتاب هایی که توسط ابن سینا نوشته شده

27. their books were examined by a group of external auditors
دفاتر آنها توسط گروهی حسابرس مدعو مورد بررسی قرار گرفت.

28. thirteen books
سیزده (تا) کتاب

29. what books did you buy?
چه کتاب هایی را خریدی ؟

30. whose books are these?
این کتاب ها مال کیست ؟

31. keep books on
صورت داد و ستدها را ثبت و نگهداری کردن

32. all the books that were heaped pell-mell around him
همه کتاب هایی که به طور قر و قاتی دور او انباشته شده بود

33. do pornographic books pervert those who read them?
آیا کتاب های جنسی خوانندگان را گمراه می کند؟

34. he swallowed books like drinking water
مثل آب خوردن کتاب ها را جذب می کرد.

35. kafka's posthumous books
کتاب های کافکا که پس از مرگ او چاپ شده

36. lots of books
یک عالمه کتاب

37. many persian books are not indexed
بسیاری از کتاب های فارسی فهرست راهنما ندارند.

38. my father's books will perpetuate his memory
کتاب های پدرم یاد او را برای همیشه زنده نگاه خواهد داشت.

39. place the books properly
کتاب ها را درست بچین.

40. plenty of books
کتاب های فراوان

41. several new books
چندین کتاب نو

42. standard reference books
کتاب های مرجع معتبر

43. the assorted books on the table
کتاب های جورواجور روی میز

44. the company's books were audited
دفاتر شرکت حسابرسی شد.

45. close the books
(دفترداری) کتاب ها (حساب ها) را موازنه کردن و بستن

46. a bundle of books
یک بسته کتاب

47. a couple of books
دو تا کتاب

48. a pile of books
یک کومه کتاب

49. a stack of books
کتاب های روی هم چیده

50. all of the books in the library have been listed
همه ی کتاب های کتابخانه فهرست شده اند.

51. for the child, books were the entrance to a new world
برای آن کودک کتاب دری بود به یک دنیای جدید.

52. he authored several books
او چندین کتاب نگاشت.

53. he donated his books to a local library
او کتاب های خود را به کتابخانه ی محل اهدا کرد.

54. he flung his books on the table
او کتاب های خود را روی میز پرت کرد.

55. he plunked the books on the table
کتاب ها را تالاپی روی میز انداخت.

56. knowledge derived through books
دانشی که از کتب به دست آمده است

57. none of those books is worth reading
هیچیک از آن کتابها ارزش خواندن ندارد.

58. she disposed her books within her reach
او کتاب هایش را در معرض دسترس خود قرار داد.

59. the first two books of gulliver's travels
دو کتاب اول مسافرت های گالیور

60. they had stacked books helter-skelter on the table
کتاب ها را با بی نظمی روی میز انباشته کرده بودند.

61. those sorts of books are not suitable for children
آن جور کتاب ها به درد بچه ها نمی خورد.

62. to balance the books of a company
دفاتر یک شرکت را موازنه کردن

63. to classify library books according to subject
رده بندی کردن کتاب های کتابخانه بر حسب موضوع

64. to disturb the books on a shelf
کتاب های روی تاقچه را درهم ریختن

65. to hit the books
به مطالعه پرداختن (پشت درس گذاشتن)

66. to read ten books in as many days
در طول ده روز ده کتاب خواندن

67. volume sale of books
عمده فروشی کتاب

68. we arranged the books on the shelf
کتاب ها را روی تاقچه چیدیم.

69. we stowed the books in the back room
کتاب ها را در اتاق پشت چیدیم.

70. a list of the books i need
فهرست کتاب های مورد نیاز من

انگلیسی به انگلیسی

• set of reports

پیشنهاد کاربران

۱ _ کتاب ها
۲ _ دفاتر یا حساب های بازرگانی
Business accounts
کاربرد فعل book به معنای رزرو کردن
فعل book به معنای رزرو کردن است؛ یعنی از قبل هماهنگ کنید که در تاریخ معینی در آینده از تسهیلات خاصی استفاده کنید. مثلا:
"to book a hotel" ( هتل رزرو کردن )
در علوم اقتصادی : دفترچه مالکیت ، سند مالکیت
دفاتر مالی
دفاتر یا دفترها
written records of the financial accounts of a business
eg: An accountant will examine the company’s books
Set of reports
دفاتر

بپرس